در شرایطی که منطقه با تنشها و درگیری مستقیم نظامی میان ایران و رژیم صهیونیستی مواجه شده، مسئله اطلاعرسانی و نحوه مواجهه افکار عمومی با رویدادها به یکی از مهمترین ابعاد جنگ تبدیل شده است. امروز دیگر جنگها تنها در میدان نبرد شکل نمیگیرند، بلکه جبههای به همان اندازه مهم در فضای رسانهای و مجازی در جریان است؛ جبههای که میتوان آن را "جنگ روایتها" نامید. در این میان، نقش شهروندان در این میدان، بهویژه در عصر رسانههای اجتماعی، به شدت برجسته و تعیینکننده است.
پژوهشگر فرهنگ و رسانه
در شرایطی که منطقه با تنشها و درگیری مستقیم نظامی میان ایران و رژیم صهیونیستی مواجه شده، مسئله اطلاعرسانی و نحوه مواجهه افکار عمومی با رویدادها به یکی از مهمترین ابعاد جنگ تبدیل شده است. امروز دیگر جنگها تنها در میدان نبرد شکل نمیگیرند، بلکه جبههای به همان اندازه مهم در فضای رسانهای و مجازی در جریان است؛ جبههای که میتوان آن را “جنگ روایتها” نامید. در این میان، نقش شهروندان در این میدان، بهویژه در عصر رسانههای اجتماعی، به شدت برجسته و تعیینکننده است.
در چنین شرایطی، ضروری است شهروندان از انتشار تصاویر، فیلمها و اطلاعاتی که ممکن است ناخواسته به دشمن کمک کند، خودداری کنند. این هشدار صرفاً یک توصیه اخلاقی یا رسانهای نیست، بلکه یک ضرورت امنیتی و ملی است.
در شرایط درگیری نظامی، هر تصویر، هر فیلم و هر پست منتشرشده در شبکههای اجتماعی میتواند حامل اطلاعات مهمی باشد؛ اطلاعاتی که ممکن است برای کاربران عادی بیمعنا بهنظر برسد اما برای دشمن بهمنزله یک نقشه عملیاتی ارزشمند باشد. جزئیاتی مانند موقعیت جغرافیایی، نوع سلاحهای استفادهشده، مسیرهای امدادرسانی، یا حتی شدت تخریب، در کنار دادههای فراداده (Metadata) تصاویر، میتواند دست دشمن را برای تحلیل بهتر میدان بازتر کند.
دشمن از همین دادههای پراکنده و به ظاهر بیاهمیت، پازل اطلاعاتی خود را کامل میکند. بدین ترتیب، تصویری که یک شهروند با نیت اطلاعرسانی یا ابراز احساسات در یک لحظه بحرانی منتشر میکند، ممکن است ساعتها بعد در اتاق عملیات دشمن به تحلیل گذاشته شود و زمینهساز حملهای جدید یا اقدامی خصمانه گردد.
*اطلاعرسانی در بحران، تخصص میخواهد
در شرایط جنگی و بحرانی، اطلاعرسانی صرفاً یک کنش رسانهای نیست، بلکه یک عملیات پیچیده و تخصصی است که نیاز به درک عمیق از امنیت روانی جامعه، ابعاد فنی جنگ و مدیریت بحران دارد. تهیه خبر، عکس و فیلم در این شرایط باید صرفاً بر عهده خبرنگاران رسمی، آموزشدیده و هماهنگ با نهادهای امنیتی و رسانهای کشور باشد. خبرنگار حرفهای میداند کدام اطلاعات را میتوان منتشر کرد و کدام موارد باید محرمانه باقی بماند.
همچنین، خبرنگاران رسمی مسئولیت دارند که با راستیآزمایی دقیق، جلوی انتشار شایعات و اطلاعات نادرست را بگیرند. متأسفانه در فضای مجازی، گاه سرعت انتشار یک خبر نادرست یا یک تصویر جعلی، از سرعت تبعات آن بسیار بیشتر است. اینجاست که نه فقط امنیت ملی، بلکه امنیت روانی جامعه در معرض تهدید قرار میگیرد.
*جنگ روانی؛ سلاح پنهان دشمن
رژیم صهیونیستی و متحدان آن، سالهاست که بر استفاده از جنگ روانی و رسانهای بهعنوان ابزاری مکمل در عملیات نظامی تمرکز دارند. هدف آنها نهتنها تخریب فیزیکی زیرساختها، بلکه تخریب روحیه عمومی، تفرقهافکنی میان مردم و بیاعتمادسازی افکار عمومی نسبت به نهادهای رسمی است.
در این بستر، هر تصویر غیرمعتبر، هر ویدئوی تقطیعشده و هر روایت غیررسمی، میتواند نقش بنزین را در آتش این جنگ روانی ایفا کند. دشمن تنها به دنبال تحلیل اطلاعات نیست، بلکه با استفاده از همین محتوای پراکنده تلاش میکند روایت خودش از جنگ را جا بیندازد و افکار عمومی را مدیریت کند.
*ضرورت “سکوت هوشمند”
در شرایط خاصی از بحران، بهترین و مسئولانهترین واکنش، سکوت هوشمند است. این سکوت، بهمعنای بیتفاوتی یا بیمسئولیتی نیست، بلکه شکلی از مشارکت ملی در مدیریت بحران است. همانطور که شهروندان در زمان بحران، داوطلبانه خون اهدا میکنند یا در امور امدادرسانی شرکت میکنند، خودداری از انتشار اطلاعات و تصاویر نیز نوعی مشارکت در جبهه رسانهای جنگ است.
هر شهروند باید خود را عضوی از “خط مقدم رسانهای” بداند و درک کند که سکوت، در چنین شرایطی میتواند مانع از آسیبپذیری بیشتر کشور شود.
*نهادهای رسمی و مسئولیت پاسخگویی به هنگام
در کنار مسئولیت شهروندان، نهادهای رسمی نیز باید نسبت به انتشار سریع، شفاف و دقیق اطلاعات تلاش کنند. خلأ اطلاعرسانی رسمی، زمینهساز رشد شایعات و انتشار اخبار تاییدنشده میشود. اگر رسانههای رسمی در زمان مناسب و با زبان قابل فهم به نیاز افکار عمومی پاسخ دهند، خودبهخود فضا برای جولان محتواهای غیررسمی و مخرب محدود خواهد شد.
بنابراین، تأکید بر نقش رسانههای رسمی نه از سر انحصارطلبی، بلکه برای حفظ انسجام روایتی، مدیریت افکار عمومی و جلوگیری از انتشار اطلاعات نادرست و خطرناک است.
*رسانه؛ مهمترین جبهه قرن ۲۱
در قرن بیستویکم، رسانه تنها ابزار انتقال اطلاعات نیست؛ بلکه ابزار شکلدهی به واقعیت است. آن چه مردم از جنگ میفهمند، نهفقط حاصل واقعیت میدانی، بلکه محصول روایت رسانهای است. در این شرایط، مدیریت روایت از خود مدیریت میدان جنگ اهمیت کمتری ندارد. گاه، اگر جریان اطلاعرسانی بهدرستی مدیریت نشود، تبعات آن حتی از خود جنگ نیز سنگینتر میشود.
امروز، هر کاربر شبکه اجتماعی، یک رسانه بالقوه است. اگر این رسانه بالقوه بدون آموزش و آگاهی، اطلاعات منتشر کند، میتواند ناخواسته به بخشی از پازل جنگ دشمن تبدیل شود. پس ضروری است که در این شرایط حساس، مسئولیتپذیری رسانهای، آگاهی ملی و همکاری جمعی در اولویت قرار گیرد.