اجتماعی 19 خرداد 1404 - 4 هفته پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
عباس عبدی

بازداشت ورزشکاران در کره

ماجرای ورزشکاران ایرانی در کره، ضربه فرهنگی و سیاسی بدی بود که جامعه ایران متحمل آن شد. می‌خواهم قدری در باره بخشی از آنچه که فکر می‌کنم ریشه‌های این مسأله است، بنویسم. هنگام شنیدن خبر خودکشی یکی از آنان باید متوجه می‌شدیم که او نیز قربانی وضعیتی است که در آن قرار داشته است. در واقع تصور او از ماجرا خیلی ساده بوده که در این جریان خلاف حضور یافته است، ولی هنگامی که با ابعاد و واکنش‌ها علیه این رفتار مواجه شده، ترجیح داده که به زندگی خود پایان دهد، زیرا تحمل درد و رنج‌های بعدی را نداشته است. چنین رفتاری متاثر از تصوری است که او در جامعه خود از عاقبت این نوع رفتارها داشته و فکر می‌کرده جاهای دیگر هم؛ آسمان‌همین رنگ است. در این باره توضیح می‌دهم.

عباس عبدی

ماجرای ورزشکاران ایرانی در کره، ضربه فرهنگی و سیاسی بدی بود که جامعه ایران متحمل آن شد. می‌خواهم قدری در باره بخشی از آنچه که فکر می‌کنم ریشه‌های این مسأله است، بنویسم. هنگام شنیدن خبر خودکشی یکی از آنان باید متوجه می‌شدیم که او نیز قربانی وضعیتی است که در آن قرار داشته است. در واقع تصور او از ماجرا خیلی ساده بوده که در این جریان خلاف حضور یافته است، ولی هنگامی که با ابعاد و واکنش‌ها علیه این رفتار مواجه شده، ترجیح داده که به زندگی خود پایان دهد، زیرا تحمل درد و رنج‌های بعدی را نداشته است. چنین رفتاری متاثر از تصوری است که او در جامعه خود از عاقبت این نوع رفتارها داشته و فکر می‌کرده جاهای دیگر هم؛ آسمان‌همین رنگ است. در این باره توضیح می‌دهم.
اولین و مهم‌ترین مشکل تبعیض حقوقی و هنجاری است که در جامعه ایران اعمال می‌شود و به آن عادت کرده‌ایم. متأسفانه این مسأله مختص حکومت نیست، بلکه جامعه نیز تخلفات برخی افراد و گروه‌ها را کم گ‌اهمیت تلقی کرده یا چشم‌پوشی می‌کند. عده‌ای که مشهور به چهره‌های عمومی اعم از ورزشی یا هنری و… هستند، گویی از مصونیتی نانوشته و البته نسبی برخوردارند. این مسأله در مورد ورزشکاران بیشتر دیده می‌شود. مواردی بوده که تخلفات آشکاری مرتکب شده‌اند ولی هیچ کس با آنان برخورد کیفری یا حتی انتظامی نکرده است. چند سال پیش یک نگهبان بیمارستان را زدند، خیلی‌ها سعی کردند آن را جمع کنند و کردند. پیش از آن یکی از آنان در هواپیما برای خودشیرینی بلندگو را برداشت و اعلام خطر و سقوط کرد و هیچ برخوردی با او نشد، از این موارد زیاد است که صدای خیلی از آنها نیز در نمی‌آید. این به سود این افراد نیست، چون جاهای دیگر در برابر این تخلفات واکنش‌های تندی دارند. این روزها پرونده یک فوتبالیست رئال مادرید در دادگاه مطرح است که کل تیم و فرد را دچار چالش کرده است. هر چند اگر آن مسأله در ایران بود به سرعت لاپوشانی و حتی کم‌ اهمیت معرفی می‌شد.
دومین نکته نگاه به زن و امنیت او در اینجاست. گویی به خود حق می‌دهند که به او به شکل یک شی نگاه کنند و هر مرد می‌تواند تعرض کند، (متلک و آزارهای خیابانی نمونه ان است) بویژه اگر آن مرد برای خود نیز مصونیت نسبی هم احساس کند. با چنین ذهنیت بیمارگونه‌ای است که کسی را در کره به داخل هتل ببرند و چندین نفر قصد او کنند و گمان نمایند، مشکلی هم پیش نخواهد آمد. این تصور محصول وضعیتی است که در اینجا با آن بار آمده‌اند. آنان درکی از نگاه آن خانم به وضعیت پیش‌ آمده و نیز توان او در اطلاع دادن به پلیس نداشته‌اند، چیزی که در اینجا وجود ندارد. دسترسی سریع به پلیس برای زنان بسیار حیاتی و مهم است، و یکی از علل بازدارنده نقض امنیت آنان است. البته به شرطی که پلیس هم به موقع و سریع عمل کند که در مورد این افراد چنین بوده است. جالب است که بدانیم لایحه منع خشونت علیه زنان سالها است که در مجلس ایران معطل مانده است.
مشکل اساسی دیگری که نباید نادیده گرفت، ضعف قانون است. قوانین ما از دو جهت (در این مورد خاص) دارای ضعف هستند. اول و مهم‌تر اینکه جرم را فقط یک مسأله خصوصی می‌دانند. گویی که جرم فقط مسأله‌ای میان مجرم و قربانی است. در حالی که جرم در جامعه جدید یک مسأله اجتماعی است. قتل هفته گذشته خانم الهه حسین‌نژاد در مسیر تهران – اسلام‌شهر، نشان داد که جرم و جنایت فقط موضوع خانواده مقتول نیست، بلکه مسأله جامعه است، و حکومت باید این حق را از طرف جامعه نمایندگی کند. خصوصی تلقی شدن جرم عوارض زیادی دارد که در جامعه جدید و بزرگ شهری قابل پذیرش نیست. در حقیقت این قتل مترادف قتل همه است، همچنان که احیای حقوق یک نفر هم زنده کردن کل جامعه است.
ضعف کلیدی و مهم دیگری که در قانون جزای ایران دیده می‌شود، نحوه اثبات جرم است. اثبات جرم در آیین دادرسی ایران برای برخی از جرایم بویژه آنچه که مربوط به حوزه خصوصی افراد است با واقعیت‌های امروز جامعه هماهنگی کافی ندارد. در جوامع کوچک گذشته، روابط افراد به گونه‌ای نبود که بتوانند یا حتی بخواهند که حقیقت را انکار کنند، دروغگویی و انکار آن هزینه کمتری از اصل جرم نداشت، ولی در جوامع بزرگ امروزی انکار جرم بسیار رایج است و عملاً استیفای حق و عدالت را بسیار سخت می‌کند و آیین دادرسی در این مورد نقش مهمی دارد. این ورزشکاران گمان کرده‌اند که آنجا ایران است که با انکار مسأله را بتوان خاتمه داد. اتفاقاً برخی از فعالان همان ورزش پیش‌تر به مواردی در ایران متهم شدند ولی مجموعه نارسایی‌های فوق موجب شد که برخوردی با آنان ثبت نشود. اکنون در کره ماجرا به گونه دیگری رقم خورده است. باید گِل‌آلودی این آب را از سرچشمه تمییز کرد.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *