فیضالله عرب سرخی، فعال سیاسی اصلاح طلب در آخرین گفت و گوی تفصیلی خود در سال ۱۴۰۳، گفت: برای رفع حصر [از مهندس میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد] و نیز محدودیت ها [از سید محمد خاتمی] قول هایی به ریاست جمهور داده شده است.
فیضالله عرب سرخی، فعال سیاسی اصلاح طلب در آخرین گفت و گوی تفصیلی خود در سال ۱۴۰۳، گفت: برای رفع حصر [از مهندس میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد] و نیز محدودیت ها [از سید محمد خاتمی] قول هایی به ریاست جمهور داده شده است.
بخش هایی از پاسخ های ایشان در مصاحبه با فرشته صائمی (خبرنگار خبرگزاری آوش) را در زیر می خوانیم:
«روند حرکت مسائل مختلف در دوره آقای رئیسی، فقط مردم را متأثر و اصلاح طلبان را نگران نمیکرد، بلکه حتی اصول گرایان را هم کاملاً نگران کرده بود. وقتی حادثه هلیکوپتر پیش آمد و ایشان مرحوم شدند، به نظر میرسید که در نگاه به انتخابات و مسائل سیاسی و وضعیت کشور احتمال یک تجدید نظر بسیار جدی وجود دارد. توصیههایی هم به اصلاح طلبان میشد که یک نامزد مناسب را معرفی کنید و اعلام کنید که اگر این نامزد تعیین شود، به رغم این که در انتخابات اسفند شرکت نکردیم در این انتخابات شرکت میکنیم و همین اتفاق هم افتاد».
«شورای نگهبان [از میان سه نامزد اصلاح طلب] معتدل ترین نامزد جبهه اصلاحات را تائید صلاحیت کرد… برداشت همه ما این بود که این اتفاق، با نظر مقامات ارشد کشور صورت گرفته است. لذا این امیدواری وجود داشت که اگر این نامزد رأی بیاورد، میشود فکر کرد که راه برای اصلاح سیاستها باز شده است».
«با نگاهی که آقای پزشکیان مطرح کردند… پذیرفته شده بود اگر طرف مقابل هم همراه است و میخواهد همراهی کند، بگذارید نیروی دو طرف در صحنه باشند، با هم کار کنند و کمی از این مشکلات کاسته شود. با چنین نگاهی ۶ ماه از عمر دولت میگذرد؛ اما با تأسف باید گفت این نگاه ظاهراً یک نگاه یک سویه بوده است. نگاهی نبوده که دو طرف ماجرا به مسأله و به همکاری داشته باشند».
«در حال حاضر مدتی است که از بر کناری دو مقام ارشد و همراه آقای رئیس جمهور [عبدالناصر همتی و محمد جواد ظریف] میگذرد و تصورات و امیدواری ای که در مورد اصلاح سیاستها داشتیم، دیگر وجود ندارد. بنابراین تنها این امیدواری باقی میماند که بشود ظرفیتهای اقتصادی بخش خصوصی را در این زمینه فعال کنیم و یا فعال شود که در این مورد هم تجربه نشان میدهد تا زمانی که دولت نتواند یک رفتار اعتماد برانگیز از خود بروز دهد، این مورد کم تر رخ میدهد».
«حتی آن امیدهایی که در انتخابات ایجاد شد، تا حد قابل توجهی به محاق رفته است. نظر سنجیها نشان میدهند خیلیها مجدداً به ناامیدان پیوستهاند و این کار را برای حاکمیت، دولت، فعالان سیاسی و در مجموع؛ همه سخت میکند. این طور نیست که این سختی به یک طرف منتقل شود».
«رفع فیلترینگ مسأله ای است که میشود فکر کرد به عنوان یک کار بی ثمر دنبال میشود… فکر میکردیم رفع فیلترینگ به راحتی انجام میشود، ولی نشد».
«در مورد مسائلی از قبیل (F.A.T.F) که فکر میکردیم ملحق شدن به آن کار چندان سختی نباشد، [اما] صورت نمیگیرد و فرصتها را از دست میدهیم».
«ایران در حال کنار گذاشته شدن از عرصه بینالمللی و کریدورها و ارتباطات بینالمللی و مجامعی است که میتوانند برای توسعه ایران نقش آفرینی کنند. حتی هنوز روابط خوبی با همسایگان خود نداریم. ما باید روی قدر مشترکهای دیدگاهها بیاییم. اگر روی حداکثر دیدگاههای خود بایستیم، دیگران هم راحت روی حداکثر دیدگاههای خود میایستند. بنابراین برای این که بتوانیم همکاری کنیم، باید دو طرف حاضر باشند که دیدگاههای خود را تعدیل کنند و به سمت کف مطالبات بروند. کشورها با کف مطالبات میتوانند با هم همکاری کنند نه با سقف مطالبات».
«در حال حاضر شاهد یک ناهمسویی بین مطالبات مردم و حاکمیت هستیم. از طرفی یک ناهمسویی بین جریانات سیاسی درون و بیرون حاکمیت داریم. همه اینها نیازمند به اصلاح و بازنگری برای ایجاد همکاری است و امکان ندارد حاکمیت بتواند بدون همراهی گسترده مردم مشکلات را حل کند و یا این که بدون همکاری جناحها مشکلات کشور حل شود. منظورم از همکاری به معنای این نیست که لزوماً ائتلاف تشکیل دهند، بلکه رأی مردم را به رسمیت بشناسند».
«برای وفاق از ابتدا تعریف دقیقی از طرف آقای پزشکیان ارائه نشد… وفاق یک امر دو سویه است. کسی با خود نمیتواند وفاق داشته باشد… در دادگاه [پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸] اتهام من اجتماع و تبانی بود. من به قاضی گفتم که اجتماع و تبانی یعنی با کسی جمع شدهام و با آن ها تبانی کردهام.
آن ها چه کسانی هستند که در پرونده من نیستند؟! چه طور پرونده اجتماع و تبانی پرونده یک نفره است؟! این جا هم وفاق نمیتواند یک سویه باشد، باید دو طرف داشته باشد. اگر آن طرف دوم نخواهد، وفاق شکل نمیگیرد… باید با طرف مقابل وفاق برقرار شود. شما رفتار طرف مقابل را نگاه کنید که در این ۶ ماه از روز اول چه بلاهایی سر همین دولت ۶ ماهه آورده اند… حتماً فشار و استیضاح نیز ادامه خواهد یافت… پزشکیان باید هم برای خودش و هم جامعه تعریف کند که منظورش از وفاق چیست و بعداً بگوید که طرف مقابلش با این وفاق همراهی دارد یا نه. چیزی که الان دیده شده این است که طرف مقابل این همراهی را ندارد».
«اگر صد نفر به استیضاح آقای همتی رأی میدادند، میتوانستیم بگوییم رأی طرف افراطی و پایداری است؛ اما نزدیک به ۱۹۰ نفر به استیضاح آقای همتی رأی دادند. نزدیک به ۱۹۰ رأی به استیضاح یعنی این که نمایندگان همراه قالیباف از همتی دفاع نکردند. یعنی جریان اصولگرا به ایشان رأی نداده است. هیچ کدام از نمایندگان شاخصی که در مقابل جبهه پایداری بوده و احیاناً با آقای قالیباف همراه هستند، از آقای همتی دفاع نکردند. پس معنایش این است که تقریباً کل این جریان از همکاری کنار کشیده است. یعنی الان که تقریباً انتصابات انجام شده قرار است آدمهایی که منصوب به جریانات اصلاح طلبی و اعتدالی هستند را یکی یکی بزنند».
«نگاه من و جریانی که آن را نمایندگی میکنم این است که آقای پزشکیان باید اتکای حرکتش را روی ظرفیتهای خود و حامیان خود بگذارد».
«یک بحث این است که دولت چه قدر زیر بار این قضیه [لایحه عفاف و حجاب] میرود و بخش دیگر این است که جامعه چه قدر این موضوع را میپذیرد. به هر حال در جامعه عدهای با حجاب هستند. همان پوشش مورد تأیید حکومت را دارند و باور خودشان هم هست. از آن طرف عده ای دیگر این امر را شخصی میدانند و به آن باور ندارند. حتی شاید بخشهایی از کسانی که حجاب دارند معتقدند امر حجاب به عنوان یک امر دینی تحمیل بردار نیست و با زور نمیشود آن را در جامعه اجرا کرد. ضمن این که اگر قانون زمینههای مردمی نداشته باشد، با مشکل در اجرا مواجه میشود، بنابراین لازم نیست حکومت کنار بگذارد، بلکه کنار گذاشته میشود… یک قانون، اولاً باید مصوب نمایندگان واقعی مردم باشد، یعنی شما باید مجلسی داشته باشید که خواست و رأی مردم را نمایندگی کند. وقتی شما با نظارت استصوابی، همه آدمهای رأی آوری که نگاه متفاوتی دارند را رد کرده و عدهای را با نگاه خاصی انتخاب میکنید و از آنها قانون میگیرید، طبیعتاً این قانون خیلی مقبول جامعه نیست و در اجرای خودش با گرفتاری مواجه میشود، حتی اگر دولت اراده کند آن را اجرا کند».
«نمیتوانیم فکر کنیم مجموعه نیروهایی که الان مقابل دولت قرار دارند، دارای یک نگاه و انگیزه هستند. برخی از اینها سهم خواهی میکنند به این معنی که سهمی بگیرند تا کوتاه بیایند؛ اما بخشی از این نیروها همه دولت را میخواهند. یادتان هست وقتی آقای رئیسی مرحوم شد، در دولت رأی گیری کرده بودند به این که دولت خیلی خوب بوده است و تقاضا کنیم همین دولت ادامه پیدا کند. حتی به آقای پزشکیان میگفتند همین وزرا را بگذاریم، همینها خوب هستند. یعنی نگاه پایداری عملاً این نبود که سهم بگیرد، بلکه همهاش را میخواهد. به همین دلیل آن جایی که سهم میگیرد سکوت میکند و در بقیه جاها سر و صدا راه میاندازد».
«وقتی تئوریسین این جناح [پایداری] میگوید ۵۰ هزار نفری که در غزه کشته شدهاند چیزی نیست و اگر نصف مردم دنیا هم کشته شوند باز هم میارزد، این نگاه در زندگی اقتصادی مردم هم همین نظر را دارد، یعنی اگر مردم از گرسنگی هم بمیرند برای او اهمیتی ندارد. این نگاه همه حاکمیت را میخواهد. معتقدم که این نگاه به بالاتر از دولت هم نظر دارد و نه فقط به دولت».
«آقای پزشکیان تا امروز تلاش و شعارش این بوده که دعوا نکنیم، دعوا برای مردم فایدهای ندارد، همکاری کنیم و ظرفیتهای مان را روی هم بگذاریم تا مشکلات مردم را حل کنیم. اگر اجرا شود و طرف مقابل آمادگی داشته باشد که با این شعار همراهی کند، شعار بدی نیست؛ ولی اگر به این باور برسد که طرف مقابل همه چیز را میخواهد، آن موقع چه؟ بنابراین به نظرم این که بخواهیم بگوییم دولت الان به آن نقطه [استعفا] رسیده یا نه زود است. ولی معتقدم تداوم این موضوع هم تابع تدابیری است که آقای پزشکیان انتخاب میکند.
باید ببینیم آقای پزشکیان امروز هم چنان معتقد است که با همراهی و همکاری جریانی که حاضر نیست به او دست بدهد میتواند مسائل کشور را حل کند یا باید تدبیر دیگری بیندیشد».
«گروهها و خود جبهه اصلاحات با آقای پزشکیان در ارتباط هستند و نظرات و پیشنهادات خود را میدهند. بنابراین این ارتباط و همفکری و همراهی وجود دارد… بخشی از ملاقاتهای رئیس جمهور مربوط به چهرههای شاخص اصلاح طلب است… رسمی و غیر رسمی هم ندارد».
«آقای پزشکیان در هیچ گروهی وارد نشده و اهل کار حزبی نبوده است. امکان دارد این حرف مطرح شود که اصلاً حزب به معنای واقعی خود در کشور وجود ندارد و این نکته هم قابل تأمل است؛ ولی به هر حال حقیقت ماجرا این است که سیستم ما عملاً قانون مناسبی برای تحزب ندارد که انتخابات بر اساس قانون احزاب و متناسب با آن برگزار شود. نکته دیگر این که حکومت هیچ جایگاه واقعی به تحزب نداده است. حرف ما این است که تلاش کنیم نهادی ایجاد شود که فکر میکنیم بخشهایی از مشکلات کشور را میتواند حل کند و مقامات و قانون گذاران را قانع کند تا قانون متناسبی برای احزاب و انتخابات تصویب کنند. آقای پزشکیان در چنین فرآیندی مشارکت نداشته و باور خودش هم این نبوده است که تلاش کنیم تا حزب ایجاد شود. یا ناامید از این بوده که حکومت میپذیرد و یا این که خودش هم باور نداشتهاست».
«الان مشکل ما این است که تصمیمگیری در باره مسائل کشور بر عهده جناحها نیست و رسماً اعلام میشود که با حاکمیت است. رسماً اعلام میشود که وزارت خارجه تصمیم گیر سیاست خارجی نیست. نمیخواهم وارد درستی و نادرستی آن شوم. هم چنین از طرف دولت نیز اعلام میشود که تصمیمگیری در عرصه سیاست خارجی بر عهده ما نیست، طبیعتاً با جناح دیگر هم نیست، بلکه بر عهده حاکمیتی است که یک جناح در آن غلبه دارد».
«رئیس دولت اصلاحات در حصر نیست، بلکه با محدودیتهایی مواجه است. آقای پزشکیان در مورد حصر هم از ابتدای استقرار خود تلاشهایی کرده، گامهایی برداشته، مذاکراتی کرده و وعدههایی به ایشان داده شده است و به نظر می رسد که نتایج آن هم به زودی دیده خواهد شد. موانعی هم وجود داشته است. بنابراین میشود یک گزارش از اقدامات پزشکیان داد؛ ولی به نظر میرسد که گزارش نکردن آن اقدامات بیش تر به کم شدن موانع کمک میکند تا تبلیغاتی کردن موضوع و آوردنش در جامعه. ضمن این که ما از روابط شخصی آقای پزشکیان با آقای موسوی و کروبی اطلاع داریم، آشنا هستیم و میدانیم روابط صمیمانه و نگاه مثبتی بوده است و هم چنان آن نگاه مثبت بر قرار است».