اجتماعی 20 خرداد 1404 - 3 هفته پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
دکتر حمید ضیایی پرور

برخورد غیر قانونی از سوی یک سازمان غیر قانونی با یک پلتفرم و سریال قانونی

ساعاتی بعد از انتشار اولین قسمت سریال «سووشون» از سامانه نماوا، این سامانه مسدود شده و دلیل این امر، صادر نشدن مجوز برای سریال اعلام شد؛ اتفاقی که در ادامه با واکنش سکوی پخش‌کننده هم همراه بود. مرکز رسانه قوه قضائیه هم اعلام کرد، پلتفرم پخش‌کننده از انجام تعهدات قانونی امتناع کرده است و در نتیجه مسدود می‌شود.

حمید ضیایی پرور

ساعاتی بعد از انتشار اولین قسمت سریال «سووشون» از سامانه نماوا، این سامانه مسدود شده و دلیل این امر، صادر نشدن مجوز برای سریال اعلام شد؛ اتفاقی که در ادامه با واکنش سکوی پخش‌کننده هم همراه بود.
مرکز رسانه قوه قضائیه هم اعلام کرد، پلتفرم پخش‌کننده از انجام تعهدات قانونی امتناع کرده است و در نتیجه مسدود می‌شود.
با این حال پلتفرم نماوا به عنوان منتشرکننده سریال «سووشون» در واکنش به این مسدودی، بیانیه‌ای صادر و تاکید کرد که سریال از همان مرحله ساخت دارای مجوز بوده و دلیل توقیف، اختلاف فقط بر سر ۶۲ ثانیه سریال بوده است.
اینکه ساترا یک سریال را توقیف کرده و قوه قضاییه هم به همان استناد، یک پلتفرم ایرانی را مسدود کند بسیار کم سابقه است. چرا که دود این کار ، اول از همه به چشم میلیون ها نفر از شهروندانی می رود که اشتراک این پلتفرم را خریده اند و حالا به آن دسترسی ندارند و دوم اینکه مخاطبان به سراغ شبکه های ماهواره ای خواهند رفت نه صدا و سیما.
شبکه نمایش خانگی برای جمهوری اسلامی ایران فرصت است، چراکه مخاطب ماهواره را هر شب حداقل برای دو ساعت پای شبکه‌ای که استانداردهای ایرانی دارد، می‌نشاند؛ حالا اگر شبکه خانگی کپی صدا و سیما در بیاید، همین یک تنفس کوتاهی که برای مردم وجود دارد، گرفته می‌شود و به نظرم این سیاست اشتباهی خواهد بود.
من با برخوردی که با پلتفرم نماوا شده است مخالف هستم به خاطر اینکه نماوا، فیلیمو و سایر پلتفرم‌های نمایش خانگی هرگز رقیب صدا و سیما یا رقیب به اصطلاح داخلی ایران نیستند بلکه این شبکه‌ها رقیب ماهواره هستند. شبکه‌های خانگی اگر به هر دلیل و توجیهی بسته شوند، مخاطب سراغ رسانه‌های داخلی نمی‌رود بلکه سراغ شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای می‌رود.
بستن نماوا به بهانه مجموعه سووشون که قسمت اول آن پخش شد، یک اقدام بر خلاف سیاست‌های کلان کشور است و مخاطبان را به سمت پلتفرم‌های خارجی و شبکه‌های تلویزیونی خارجی‌ای که حداقل چهارچوب ما را هم ندارند سوق می‌دهد و در راستای جنگی روانی، تغییر سبک زندگی و ارزش‌های ایرانی اسلامی می‌برد؛ بنابراین تحمل نکردن این سریال‌ها و این پلتفرم‌ها کوته‌بینانه است.
در ابتدا شبکه نمایش خانگی زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود، دامنه فعالیت بازتری داشت و مخاطبان بیشتری را به سمت خود جذب می‌کرد، اما از زمانی که زیر نظر ساترا قرار گرفته، ممیزی شده است. ساترا سازمانی است که اساس نامه ندارد و غیر قانونی است و تا زمانی که قانون اداره ساترا در مجلس تصویب نشده این سازمان حق دخالت در شبکه نمایش خانگی را ندارد. از سوی دیگر نظارت ساترا بر شبکه نمایش خانگی مصداق تعارض منافع است. یک تولید کننده محتوا نمی تواند همزمان تنظیم گر سایر تولید کنندگان محتوا باشد.
از سوی دیگر باید بدانیم که حاضران در شبکه نمایش خانگی فرزندان همین مرز و بوم هستند و در همین سیستم بزرگ شدند، بنابراین اگر بخواهیم ملاک‌های سخت گیرانه را به شبکه خانگی تعمیم دهیم، افراد فعال در آن سرمایه خود را برای سرمایه‌گذاری به کشورهایی چون دبی، ارمنستان، گرجستان و سایر موارد از این دست می‌برند، پلتفرم خود را بالا می‌آورند و آن وقت است که دیگر محدودیتی نخواهند داشت.
سریال سووشون برگرفته از رمانی بود که مقامات کشور نسبت به آن دیدگاه مثبت دارند و ضد استعماری است. همچنین بر اساس بیانیه‌ای که نماوا داده است نزدیک به ۲۰ دقیقه از این سریال با مشورت ساترا حذف شده و اختلاف نظر بر سر ۶۲ ثانیه از آن بوده که آن ۶۲ ثانیه را هم همه ملت ایران قبل از اینکه سریال پخش شود دیده‌اند، یعنی چیزی که می‌خواست دیده نشود الان در کل کشور پخش شد.
حتی برخی می‌گویند این یک بازی از سوی خود نماوا و تهیه کننده سریال بوده تا کار بیشتر دیده شود؛ بنابراین من تصور می‌کنم اگر این فرآیند جدی بوده، یک اشتباه مطلق است و اگر یک سیاست بازاریابی از سوی نماوا بوده، اینجاست که آقای ساترا و قوه قضائیه در دامش افتاده‌اند و هر دو این‌ها اشتباه است.
همه‌چیز وقتی نگران‌کننده‌تر می‌شود که بدانیم تصمیم‌گیرندگان در این ماجرا، نسبت به تبعات فرهنگی، اقتصادی و حتی امنیتی تصمیمات خود بی‌اعتنا هستند. مسدودسازی یک پلتفرم داخلی، درست در دورانی که همه از “جهاد تبیین” و “حمایت از تولید محتوای داخلی” سخن می‌گویند، بیش از آن‌که نشانه‌ای از اقتدار باشد، نمادی از سردرگمی، فقدان سیاست‌گذاری رسانه‌ای و تعارض‌های نهادی است. چگونه ممکن است یک نهاد بدون داشتن پشتوانه‌ی قانونی روشن، اختیار سلب دسترسی میلیون‌ها ایرانی به محتوای مجاز را پیدا کند؟
مسأله فقط توقیف «سووشون» نیست. بلکه موضوع اصلی، ایجاد فضای رعب برای تمام بدنه‌ی تولیدکننده‌ی فرهنگی در کشور است. وقتی بخش خصوصی احساس کند که حتی با رعایت مجوزهای رسمی هم امنیت سرمایه‌گذاری ندارد، چگونه می‌توان به توسعه‌ی اقتصاد فرهنگ و رسانه دل بست؟ در نهایت، متضرر اصلی نه تنها کاربران، بلکه اعتبار نظام رسانه‌ای جمهوری اسلامی خواهد بود.
پلتفرم‌هایی مانند نماوا، فارغ از کیفیت فنی یا محتوایی، دست‌کم بومی‌اند؛ در چارچوب فرهنگی کشور شکل گرفته‌اند و با انبوهی از نیروهای جوان، خلاق و متعهد داخلی فعالیت می‌کنند. ضربه به این پلتفرم‌ها، ضربه به زیست‌بوم رسانه‌ای کشور است. چه بسا توقیف یا تحدید این فضاها، راه را برای نفوذ بیشتر پلتفرم‌های خارجی باز کند؛ پلتفرم‌هایی که نه پاسخ‌گو هستند، نه با ارزش‌های ملی همراه‌اند و نه در کنترل نهادهای داخلی قرار دارند.
تجربه کشورهایی نظیر ترکیه، کره جنوبی و حتی عربستان نشان داده است که حمایت از پلتفرم‌های بومی، با سیاست‌گذاری شفاف، معافیت‌های مالیاتی، ضمانت‌های حقوقی و خط قرمزهای منطقی امکان‌پذیر است؛ نه با تهدید، توقیف، توبیخ یا رفتارهای سلیقه‌ای.
از سویی دیگر، تناقض رفتاری برخی نهادها، وضعیت را وخیم‌تر می‌کند. چگونه ممکن است ساترا که خود وابسته به صدا و سیما است، هم تولیدکننده محتوا باشد، هم ناظر، هم مجوزدهنده و هم قاضی؟ این وضعیت آشکارا مصداق تعارض منافع است. در هیچ نظام رسانه‌ای مدرن، یک نهاد نمی‌تواند همزمان بازیگر، داور، و پلیس باشد. این نه تنها خلاف عدالت رسانه‌ای است، بلکه بی‌اعتمادی عمومی را نیز افزایش می‌دهد.
حالا که کار به اینجا رسیده، شاید بهتر باشد نهادهای عالی‌تر کشور از جمله شورای عالی فضای مجازی، مجلس شورای اسلامی وارد ماجرا شوند و برای یک‌بار تکلیف ساترا و حدود اختیاراتش را مشخص کنند. نمی‌توان همواره به نام حمایت از فرهنگ، آن را قربانی ساختارهای ناقص کرد.
فراموش نکنیم که جنگ امروز، جنگ روایت‌هاست. هرقدر که پلتفرم‌های داخلی محدودتر شوند، صدای روایت رسمی نیز ضعیف‌تر خواهد شد. پلتفرم‌های داخلی نه تهدید، بلکه فرصت‌اند. به شرط آنکه آن‌ها را بفهمیم، بشنویم و به رسمیت بشناسیم، نه اینکه با برخوردهای سلبی، همه‌چیز را بسوزانیم.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *