تصمیم اتحادیه اروپا برای بررسی اقدامات رسمی علیه رژیم صهیونیستی، آنهم به دلیل نقض تعهدات حقوق بشری در غزه، نشانهای مهم از تغییر محتاطانه در رویکرد این بلوک نسبت به مسأله فلسطین و رفتار تلآویو است. گرچه سابقه تاریخی اروپا در حمایت از اسرائیل، ملاحظات امنیتی، و نقش قدرتهای اثرگذار مانند آلمان مانعی برای تصمیمات جدی بهشمار میآید، اما همین ورود اتحادیه به فاز رسمیِ بررسی تخلفات و تنظیم سندی شامل گزینههای تنبیهی، در فضای دیپلماتیک و حقوقی بینالمللی پیامهایی عمیق دارد.
مترجم: سارا فراهانی
تصمیم اتحادیه اروپا برای بررسی اقدامات رسمی علیه رژیم صهیونیستی، آنهم به دلیل نقض تعهدات حقوق بشری در غزه، نشانهای مهم از تغییر محتاطانه در رویکرد این بلوک نسبت به مسأله فلسطین و رفتار تلآویو است. گرچه سابقه تاریخی اروپا در حمایت از اسرائیل، ملاحظات امنیتی، و نقش قدرتهای اثرگذار مانند آلمان مانعی برای تصمیمات جدی بهشمار میآید، اما همین ورود اتحادیه به فاز رسمیِ بررسی تخلفات و تنظیم سندی شامل گزینههای تنبیهی، در فضای دیپلماتیک و حقوقی بینالمللی پیامهایی عمیق دارد.
در این میان، باید به چند محور مهم توجه کرد؛ نقش حقوق بشر در سیاست خارجی اروپا، شکاف درونی اعضای اتحادیه، پیامدهای منطقهای این اقدام و چشمانداز روابط اروپا و رژیم صهیونیستی در آینده.
*حقوق بشر بهعنوان سنگ بنای مشروعیت سیاسی اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا، بهویژه پس از جنگ جهانی دوم، تلاش کرده خود را بهعنوان نهادی متعهد به صلح، عدالت و حقوق بشر تعریف کند. در واقع، گفتمان حقوق بشر نهتنها مبنای سیاست داخلی این بلوک بوده، بلکه یکی از ابزارهای مشروعسازی حضور و نفوذ آن در سیاست جهانی نیز هست. از این منظر، نادیده گرفتن فجایع انسانی در غزه میتواند برای مشروعیت سیاست خارجی اروپا هزینهزا باشد.
بررسی رسمی توافقات تجاری اتحادیه با اسرائیل و استناد به «نقض تعهدات حقوق بشری» عملاً یعنی اتحادیه ناگزیر به ورود به این پرونده شده است؛ ولو آنکه برخی اعضا تمایل به عبور بیهزینه از آن داشته باشند. در چنین شرایطی، تنظیم یک سند رسمی شامل گزینههایی مانند تعلیق همکاریها، تحریم شخصیتها، ممنوعیت فروش سلاح یا توقف پروژههای علمی مشترک، میتواند راهی برای حفظ وجهه اخلاقی اتحادیه، بدون ورود مستقیم به درگیری باشد.
*شکاف عمیق در میان کشورهای عضو
با این حال، اتخاذ هرگونه تصمیم عملی و الزامآور در اتحادیه اروپا نیازمند اجماع میان اعضاست و درست در همینجا، واقعگرایی سیاسی جای آرمانگرایی حقوقبشری را میگیرد. کشورهای بزرگی مانند آلمان، جمهوری چک و مجارستان که دارای روابط سنتی و امنیتی نزدیک با تلآویو هستند، آشکارا با اعمال تحریمهای اقتصادی یا نظامی علیه اسرائیل مخالفاند.
آلمان بهویژه، با توجه به میراث تاریخیاش در قبال یهودیان و نیز نقش بزرگش در صادرات سلاح به اسرائیل، بهسختی حاضر خواهد شد گامی بردارد که ممکن است به قطع یا تعلیق همکاریهای نظامی منجر شود. این در حالی است که کشورهای اسکاندیناوی یا برخی اعضای اروپای غربی، بیشتر به اجرای تحریمهای انسانی و حقوقبشری تمایل دارند. همین شکاف، احتمال تصویب گزینههایی همچون تعلیق کامل توافق تجاری یا ممنوعیت فروش سلاح را بسیار کاهش میدهد.
*دیپلماسی نمادین یا اعمال فشار واقعی؟
با توجه به پیچیدگیهای ساختاری و تضاد منافع درون اتحادیه، به نظر میرسد آنچه نهایتاً ممکن است بهعنوان تصمیم نهایی اتخاذ شود، گزینههایی از جنس «تحریمهای هدفمند» خواهد بود؛ نظیر ممنوعیت ورود برخی مقامات اسرائیلی یا تحریم شهرکنشینان افراطی. این نوع تصمیمات اگرچه از نظر عملی محدود بهنظر میرسند، اما از دیدگاه نمادین بسیار اثرگذارند.
چنین اقدامات هدفمندی تاکنون از سوی کشورهایی چون انگلیس، استرالیا، کانادا و نیوزیلند علیه اسرائیل اعمال شده است. حال اگر اتحادیه اروپا هم در این مسیر گام بردارد، نخستین شکاف جدی و رسمی در حمایت سنتی غرب از تلآویو پدید خواهد آمد. تلآویو تاکنون توانسته بسیاری از جنایات خود در غزه را با حمایت غربیها پشتسر بگذارد، اما چنانچه اتحادیه اروپا هم به جمع منتقدان فعال بپیوندد، شرایط ژئوپلیتیکی جدیدی در خاورمیانه شکل خواهد گرفت.
*پیامدهای منطقهای و بینالمللی این تصمیم
چرخش محتاطانه اروپا در مواجهه با اقدامات رژیم صهیونیستی، میتواند پیامدهای مهمی برای آینده سیاست در غرب آسیا داشته باشد. اگرچه کشورهای عربی تا حدودی روابط خود با تلآویو را در چارچوب «پیمان ابراهیم» گسترش دادهاند، اما اقدام اروپا ممکن است موازنه جدیدی ایجاد کند؛ بهویژه در افکار عمومی منطقه، که با نارضایتی عمیق از عادیسازی روابط همراه است.
* رژیم صهیونیستی در برابر نخستین بحران مشروعیت بینالمللی؟
اسرائیل که همواره از حمایت بیچونوچرای غرب برخوردار بوده، اکنون برای نخستین بار در معرض اقدام رسمی یکی از بلوکهای بزرگ جهانی قرار گرفته است. واکنشهای اولیه این رژیم، که اقدام اتحادیه را «توهینآمیز» و «غیرعلمی» خوانده، نشان از نگرانی عمیق آن از ایجاد یک روند حقوقی ـ دیپلماتیک دارد. رژیمی که مشروعیت خود را در سطح بینالمللی بر مبنای پیوندهای استراتژیک با آمریکا و اروپا استوار کرده، اکنون با تهدید به تعلیق همکاری، تحریم شخصیتها و حتی توقف فروش سلاح روبهروست.
در فضای جهانی پس از جنگ اوکراین و تقابل غرب با روسیه و چین، رژیم صهیونیستی تلاش داشته تا همزمان روابطش با قدرتهای غربی را حفظ کند و از فضای چندقطبی برای مانور بهره ببرد. اما چنین اقداماتی از سوی اروپا، میتواند او را وادار به بازاندیشی در سیاستهای تهاجمیاش در غزه کند؛ یا دستکم، هزینههای سیاسی آن را بالا ببرد.
اقدام اتحادیه اروپا در تدوین سند رسمی بررسی نقض حقوق بشر توسط رژیم صهیونیستی، گرچه بهخودیخود هنوز به مرحله اجرا نرسیده، اما از نظر روانی و دیپلماتیک بسیار مهم است. این اقدام نشانهای از تغییر تدریجی نگرش اروپا نسبت به حمایت کور از اسرائیل است، تحولی که در صورت تداوم، میتواند توازن سیاسی در غرب آسیا را بهنفع مردم فلسطین و به زیان تلآویو تغییر دهد.
آنچه در روزهای آینده و در جلسه ۱۵ ژوئیه در بروکسل رخ خواهد داد، اگرچه شاید به تصمیمات نمادین محدود شود، اما خود گامی کوچک در مسیر بازتعریف روابط اروپا با خاورمیانه و مواجهه جدید با سیاستهای تجاوزکارانه صهیونیسم بینالملل است. اکنون اروپا در آزمون دشوار بین منافع اقتصادی و اصول حقوقبشری قرار گرفته و نگاه جهانیان، از جمله ملتهای مسلمان و آزاده جهان، به این آزمون دوخته شده است.