بدن انسان، بهسان شهری زنده و در حال حرکت، در هر لحظه درگیر سازوکاری پیچیده از واکنشها و فرآیندهای درونی است؛ سازوکارهایی که گاه در آرامش میگذرند و گاه در شرایط بحران، دست به دفاع و مقابله میزنند. یکی از اصلیترین واکنشهای بدن برای مقابله با تهدیدات، التهاب است؛ پاسخی حیاتی و ابتدایی که بدن در برابر آسیب، عفونت یا مهاجمان خارجی از خود نشان میدهد. اما التهاب، اگر مزمن شود، میتواند خود به تهدیدی بدل گردد؛ تهدیدی که امروز در صف نخست دلایل بیماریهای غیرواگیر مانند بیماریهای قلبی، سرطان، دیابت نوع ۲ و سندروم متابولیک قرار دارد.
مترجم: مریم نصیری
بدن انسان، بهسان شهری زنده و در حال حرکت، در هر لحظه درگیر سازوکاری پیچیده از واکنشها و فرآیندهای درونی است؛ سازوکارهایی که گاه در آرامش میگذرند و گاه در شرایط بحران، دست به دفاع و مقابله میزنند. یکی از اصلیترین واکنشهای بدن برای مقابله با تهدیدات، التهاب است؛ پاسخی حیاتی و ابتدایی که بدن در برابر آسیب، عفونت یا مهاجمان خارجی از خود نشان میدهد. اما التهاب، اگر مزمن شود، میتواند خود به تهدیدی بدل گردد؛ تهدیدی که امروز در صف نخست دلایل بیماریهای غیرواگیر مانند بیماریهای قلبی، سرطان، دیابت نوع ۲ و سندروم متابولیک قرار دارد.
در همین راستا، در آوریل سال ۲۰۲۵، مجله علمی «مواد غذایی» (Nutrients) نتایج یک مطالعه وسیع و جامع را منتشر کرد که با استفاده از دادههای پزشکی، سبک زندگی و رژیم غذایی بیش از ۱۲۸ هزار فرد بالای ۶۰ سال در بریتانیا، به بررسی نقش منابع پروتئینی و فیبر در بروز یا کاهش التهاب مزمن در بدن پرداخت. یافتههای این پژوهش نه تنها گام بزرگی در درک رابطه میان تغذیه و التهاب به شمار میآید، بلکه میتواند راهگشای سیاستهای سلامت عمومی در آینده باشد.
*تغذیه، التهاب و سلامت؛ رابطهای فراتر از بشقاب غذا
پیش از ورود به جزئیات این مطالعه، باید درک درستی از مفهوم «التهاب» داشته باشیم. التهاب، در اصل، مکانیسمی دفاعی است که بدن برای محافظت از خود در برابر تهدیدات واقعی یا فرضی فعال میکند. برای مثال، وقتی مچ پا پیچ میخورد یا پوست زخم میشود، تورم، گرمی و درد در ناحیه آسیبدیده نشاندهنده فعالیت سیستم ایمنی برای بهبود آن است. در کوتاهمدت، این واکنش حیاتی و سودمند است. اما زمانی که التهاب بدون دلیل مشخص، یا در پاسخ به عوامل مزمن مانند استرس، چاقی، رژیم غذایی ناسالم یا کمتحرکی ادامه یابد، میتواند زمینهساز بیماریهای جدی شود.
پروتئین واکنشی C یا CRP یکی از رایجترین شاخصهایی است که برای سنجش سطح التهاب در بدن استفاده میشود. در مطالعه اخیر، همین شاخص برای تحلیل تأثیر نوع رژیم غذایی شرکتکنندگان بر میزان التهاب مورد استفاده قرار گرفت.
* نگاهی به رژیم غذایی در بستر سلامت مزمن
مطالعه انجامشده بر روی دادههای پایگاه اطلاعات پزشکی بریتانیا (UK Biobank) تمرکز داشت. این پایگاه داده حاوی اطلاعات جامعی از جمله وضعیت پزشکی، سبک زندگی، عادات تغذیهای، و آزمایشهای خونی نزدیک به نیم میلیون شهروند بریتانیایی است.
محققان در این مطالعه اطلاعات ۱۲۸٬۶۱۲ نفر از افراد بالای ۶۰ سال را تحلیل کردند که دادههای مربوط به سطح CRP و رژیم غذایی آنها بهطور کامل ثبت شده بود. شرکتکنندگان به دو گروه اصلی تقسیم شدند: گروهی که هیچ بیماری مزمن شناختهشدهای نداشتند و گروهی که حداقل به دو بیماری مزمن مبتلا بودند. بررسیها نشان داد که نوع و مقدار مصرف پروتئین و فیبر در رژیم غذایی، ارتباط مستقیمی با سطح CRP در بدن دارد.
پژوهشگران رژیم غذایی افراد را از نظر محتوای پروتئین کل، پروتئین گیاهی، پروتئین حیوانی و فیبر غذایی طبقهبندی کردند. منابع پروتئین گیاهی شامل حبوبات، لوبیا، عدس، توفو، مغزها و دانهها بودند، در حالیکه پروتئین حیوانی از طریق مصرف گوشت قرمز، ماهی، مرغ، لبنیات و تخممرغ تأمین میشد.
*پروتئین گیاهی و فیبر؛ سد راه التهاب
نتایج بهدستآمده از این مطالعه نشان داد که ارتباط میان سطح پروتئین مصرفی و فیبر غذایی با میزان التهاب در بدن، در افراد مبتلا به بیماریهای مزمن بسیار قویتر از افراد سالم بود. به بیان سادهتر، آنهایی که از چند بیماری رنج میبردند، تأثیر بیشتری از نوع رژیم غذایی بر میزان التهاب بدن خود نشان دادند.
افرادی که پروتئین حیوانی بیشتری مصرف میکردند و در عین حال دریافت فیبر غذایی پایینی داشتند، بهطور میانگین سطح بالاتری از CRP را تجربه میکردند. برعکس، کسانی که مصرف فیبر و پروتئین گیاهی بالایی داشتند، سطح بسیار پایینتری از CRP را در خون خود نشان دادند.
این یافتهها پیامدهای مهمی برای سیاستهای سلامت عمومی دارد، بهویژه در جوامعی که شیوع بیماریهای مزمن و اختلالات متابولیک در حال افزایش است. تأکید بر مصرف غذاهای گیاهی، افزایش فیبر غذایی و کاهش وابستگی به پروتئینهای حیوانی میتواند در پیشگیری و مدیریت بیماریهای مزمن نقش بسزایی ایفا کند.
*روده سالم؛ بدن سالم
یکی از نکات برجسته این پژوهش، تأکید بر نقش سلامت روده در مدیریت التهاب است. فیبر غذایی نهتنها از طریق افزایش حرکات روده و پیشگیری از یبوست مفید است، بلکه غذا و سوخت اصلی باکتریهای مفید روده را نیز فراهم میآورد. این باکتریها ـ که مجموعه آنها با عنوان میکروبیوم روده شناخته میشود ـ نقش مهمی در تنظیم سیستم ایمنی ایفا میکنند. پژوهشهای پیشین نیز بارها نشان دادهاند که یک میکروبیوم سالم میتواند سطح التهاب را در بدن پایین نگه دارد.
در نتیجه، مصرف فیبر بیشتر نهتنها مستقیماً التهاب را کاهش میدهد، بلکه با تقویت میکروبیوم روده، اثرات غیرمستقیم ضدالتهابی نیز دارد. این ارتباط دوطرفه میان التهاب و سلامت روده به ما میآموزد که باید تغذیه را نهتنها بهعنوان ابزاری برای رفع گرسنگی، بلکه بهمثابه ابزاری برای تنظیم و تقویت سلامت درونی بدن نگاه کنیم.
آنچه از مطالعه اخیر میآموزیم فراتر از توصیههای ساده غذایی است. این پژوهش، تصویری علمی و جامع از ارتباط ظریف و پیچیده میان نوع غذا، عملکرد سیستم ایمنی و وضعیت سلامت عمومی ارائه میدهد. در دنیای امروز که بیماریهای مزمن در حال گسترشاند و کیفیت زندگی بسیاری را تحت تأثیر قرار دادهاند، شاید یکی از سادهترین و در عین حال مؤثرترین مداخلات، اصلاح الگوی تغذیه باشد.
انتخاب بیشتر غذاهای گیاهی، افزایش مصرف فیبر، کاهش وابستگی به گوشت و فرآوردههای حیوانی، نهتنها به کاهش وزن، سلامت قلب و کاهش خطر دیابت کمک میکند، بلکه با پایین آوردن سطح التهاب در بدن، میتواند مسیر زندگی را بهسوی سلامتی، آرامش و طول عمر هدایت کند.
در نهایت، انتخاب با ماست؛ اینکه تغذیه را به ابزاری آگاهانه برای مراقبت از بدنمان بدل کنیم یا اجازه دهیم که عادتهای نادرست، چرخهای از التهاب مزمن و بیماری را تداوم بخشند. علم، راه را نشان داده است. اکنون نوبت ماست که گام در مسیر سلامت برداریم.