مجموعهآثار «نازنین صامت» در نمایشگاهی با عنوان «نوای پرواز»، چندی پیش به صورت انفرادی در گالری کاما به نمایش درآمدهاند.
فاطمه رضایی
مجموعهآثار «نازنین صامت» در نمایشگاهی با عنوان «نوای پرواز»، چندی پیش به صورت انفرادی در گالری کاما به نمایش درآمدهاند. هنرمند این مجموعه را طی یک سال روی بوم¬های بزرگ و به¬ وسیله مواد طبیعی، مرکب و مقوا خلق کرده است. در این نمایشگاه 14 اثر با ابعاد بزرگ 300 در 200،200 در 155 و… به نمایش درآمدهاند که بزرگترین آن ها توسط قلم دستساز هنرمند با ابعاد 30 سانتی متر خلق شده است.
در استیتمنت این هنرمند آمده: یکی از ویژگیهای کلیدی این نمایشگاه، بهرهگیری از مرکب به عنوان مادهای اصلی از طبیعت در خلق آثار است. این انتخاب، بر بازگشت به مواد طبیعی و عدم استفاده گسترده از مواد شیمیایی و رنگهای مصنوعی تاکید دارد، چون به نظرم مرکب با خلوص ذاتی خود، واسطهای برای ایجاد پیوندی عمیق و ارگانیک میان انسان و طبیعت است. در واقع مرکب که ریشه در سنتهای کهن هنر خوشنویسی دارد، در این مجموعه به شکلی نوآورانه مورد استفاده قرار گرفته طوری که در هر اثر، حس اصالت و طبیعیبودن به وضوح مشهود است. این رویکرد، نه تنها از منظر زیباشناختی قابل تأمل است، بلکه روایتی از همزیستی هنر و طبیعت را بازگو میکند. آثار این نمایشگاه، تلاشی برای بازخوانی خوشنویسی در چارچوبهای مدرن و معاصر است. خطوط که روزگاری صرفاً ابزار انتقال کلام بودند، اکنون در قالبی تازه و فراتر از کارکرد اولیه خود، به بیانی انتزاعی و فلسفی بدل شدهاند. هر اثر، ساختاری از تناقض و هماهنگی را در خود جای داده و موفق شدهام از خطوط سیال و پویا گرفته تا فرمهای منظم و ساختارمند، تعادلی میان سنت و نوآوری برقرار بکنم که هم حامل میراث فرهنگی و هم نمایانگر دیدگاههای مدرن باشد.
***
عنوان «نوای پرواز» به عنوان پیام اصلی نقاشی¬ها و در سطح زبانی، بیانگر موضوع اثر است که اشاره به رشد و بالندگی دارد. آثار از دو لایه دیداری و نوشتاری تشکیل شدهاند و چنان که مشاهده می¬شود، محدودشدن تابلوهای رنگی به چند رنگ و برتری نوشتار در آن، آشکارا پیداست. خطوط در این آثار نه تنها به عنوان عنصر، بصری بلکه به عنوان «واسطهای فلسفی» عمل میکنند که حس حرکت، انرژی، و پویایی را به تصویر میکشند. خطوط ضخیم و نازکشده با تغییرات سریع نشاندهنده تسلط تکنیکی خانم نازنین صامت است. این تغییرات، حس «زندگی» و «پویابودن» را القا میکند که در تضاد با سکون مطلق خطوط سنتی قرار دارد. در برخی تصاویر، خطوط حالتی شبیه به جریان طبیعت دارند (مانند حرکت آب یا باد). این رویکرد باعث شده که آثار احساس «تنفس» یا «حیات» را القا کنند. برخی آثار با تعادل هندسی و آزادانه تلاشی برای ترکیب دو رویکرد متضاد دارند: هندسه دقیق و آزادی ارگانیک.
در برخی تصاویر نیز میتوان تناسب دقیق و حسابشده فرمها را دید، در حالیکه در دیگر آثار، خطوط آزادانه و بدون محدودیت گسترش یافتهاند. این تضاد میان ساختار و آزادی در واقع نوعی «جدال مفهومی» است که در سطح بصری هم نمایان است. این تقابل، آثاری چندلایه خلق میکند که مخاطب را به تفسیرهای متفاوت دعوت می-کند. فضای منفی بهعنوان بخش جداییناپذیر آثار به کار گرفته شده است. بهویژه در دو نمونه از تابلوها، خطوط در هماهنگی کامل با فضای خالی اطراف خود عمل میکنند. این فضاها به مخاطب اجازه میدهند با نگاهکردن به خطوط، حس آرامش یا تمرکز را تجربه کند. فضای منفی در برخی آثار مانند تصویر چهارم، بیش از حد یکنواخت است و باعث کاهش تنوع بصری شدهاند. در برخی آثار (مانند اثر دوم)، تجمع فرمها در مرکز کادر و گسترش تدریجی آنها به حاشیه، نوعی تعادل مرکزی ایجاد کرده است. این روش در خوشنویسی سنتی نیز ریشه دارد اما با دیدگاهی مدرن بازتفسیر شده است. با اینحال، در برخی از کارهای دیگر هنرمند، توزیع فرمها تمرکز بصری مشخصی ندارد و این امر میتواند حس سردرگمی ایجاد کند. بافت خطوط در این آثار یک لایه اضافی از زیباییشناسی ارائه میدهد. خطوط نیمهشفاف و بافتدار در بعضی آثار او، حس عمق و بُعد ایجاد میکنند. این خطوط حس لمسپذیری دارند،گویی مخاطب میتواند با انگشتان خود بافتها را حس کند. استفاده از خطوط مات و صافتر در آثار دیگر، نوعی تقابل میان سطوح زبر و نرم ایجاد کرده است. این تقابل باعث ایجاد تنوع در تجربه بصری میشود. اجرای خطوط نشاندهنده تسلط بالای هنرمند بر ابزار است. خطوط به طور دقیق اجرا شدهاند و هیچ نشانی از اشتباه یا عدم قطعیت در حرکت قلم وجود ندارد.
استفاده از شفافیت در برخی قسمتها نشان میدهد هنرمند به خوبی با لایهبندی و استفاده از فشارهای مختلف قلم برای ایجاد عمق و استفاده از رنگ سیاه بهعنوان عنصر اصلی، قدرت و استحکام آثار را تقویت کرده است. تضاد این رنگ با پسزمینه سفید یا روشن، نوعی وضوح و خوانایی به آثار بخشیده است. رنگ طلایی بهکاررفته در برخی آثار، علاوه بر ایجاد تضاد رنگی، نوعی شکوه و برجستگی به تابلوها داده که البته این رنگ میتوانست در دیگر آثار نیز با ظرافت بیشتری بهکار گرفته شود. هرچند محدودیت رنگی آثار به تمرکز بیشتر بر فرمها کمک کرده اما تنوع بیشتر رنگها (مانند افزودن سایههای خاکستری، آبی یا قرمز) میتوانست به غنیترشدن تجربه بصری و افزایش عمق مفهومی آن ها کمک کند. آثار نمایانگر تلاش برای پیونددادن خوشنویسی سنتی ایرانی با هنر انتزاعی مدرن هستند. این تلفیق، نه تنها نشاندهنده احترام به ریشههای فرهنگیست، بلکه نشاندهنده بازتفسیر مدرنی از هنر قدیمی نیز است. با اینحال، میتوان استدلال کرد که این پیوند گاه تنها در سطح بصری باقی میماند و در لایههای مفهومی بهخوبی تعمیق نشده است. خطوط انتزاعی میتوانند نماد حرکت، رشد، یا تحول باشند. این معنا در برخی آثار هنرمند قویتر است اما در آثار دیگر، فرمها تنها به سطح زیباییشناختی محدود شدهاند. آثار میتوانستند با استفاده از نمادها یا ترکیب خوشنویسی با اشکال روایی، مفاهیم عمیقتری را منتقل کنند.
نازنین صامت با استفاده از تکنیکهای شفافیت، تغییر ضخامت و بازی با فضای منفی توانسته آثار منحصربهفردی خلق کند. با اینحال، این تکنیکها در برخی آثار باعث یکنواختی آثار شدهاند. او میتوانست از روشهای جدیدتر مانند ترکیب خطوط با دیگر رسانهها (مثلاً عکاسی یا کولاژ) برای گسترش دامنه خلاقیت و تجربه حسی مخاطب خود بهره ببرد. توسعه رنگ و افزودن سایهها یا رنگهای مکمل میتواند به آثار عمق بیشتری ببخشد. اگر آثار ایشان با استفاده از مفاهیم اجتماعی، تاریخی یا شخصی ترکیب شوند، میتوانند لایههای معنایی عمیقتری پیدا کنند و تکرار برخی عناصر شاخص (مانند طلایی) در تمامی آثار میتواند انسجام بصری بیشتری به مجموعه ببخشند. نقاشیخطها میتوانند با استفاده از نشانههای قابل شناسایی برای مخاطب، تجربه ارتباطی عمیقتری ایجاد کنند.
در نهایت میتوان گفت این مجموعه، تلاش موفقی برای عبور از مرزهای سنتی و ورود به دنیای مدرن نقاشیخط است. با این وجود، غنای تکنیکی و زیباییشناسی آثار میتواند با تعمیق مفاهیم، استفاده از تکنیکهای جدید و ترکیب عناصر بیشتر بهبود یابد. این آثار فرصتی برای ایجاد گفتوگویی معنادار میان گذشته و آینده هنر ایرانی فراهم میکنند.