در ماههای اخیر، لبخند رضایت کشورهایی که از تشدید تنشهای تجاری میان آمریکا و چین سود میبردند، کمکم رنگ باخت. درحالیکه کشورهایی نظیر ویتنام، مالزی و مکزیک تا پیش از این خود را برندگان جنگ تعرفهای آمریکا و چین میدیدند، توافق اخیر دو اقتصاد بزرگ جهان برای کاهش یا توقف تعرفهها، معادلات را برای آنها پیچیدهتر کرده است. این توافق اگرچه به ظاهر موقتی و ۹۰ روزه است، اما توانسته امید به ثبات نسبی در روابط تجاری واشنگتن و پکن را زنده کند؛ امیدی که برای رقبای منطقهای چین، زنگ خطر به حساب میآید.
مترجم: سارا فراهانی
در ماههای اخیر، لبخند رضایت کشورهایی که از تشدید تنشهای تجاری میان آمریکا و چین سود میبردند، کمکم رنگ باخت. درحالیکه کشورهایی نظیر ویتنام، مالزی و مکزیک تا پیش از این خود را برندگان جنگ تعرفهای آمریکا و چین میدیدند، توافق اخیر دو اقتصاد بزرگ جهان برای کاهش یا توقف تعرفهها، معادلات را برای آنها پیچیدهتر کرده است. این توافق اگرچه به ظاهر موقتی و ۹۰ روزه است، اما توانسته امید به ثبات نسبی در روابط تجاری واشنگتن و پکن را زنده کند؛ امیدی که برای رقبای منطقهای چین، زنگ خطر به حساب میآید.
پس از آنکه دونالد ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود تعرفههای سنگینی را بر کالاهای وارداتی از چین وضع کرد ـ از جمله افزایش تعرفهها تا مرز ۱۴۵ درصد برای برخی کالاها ـ بسیاری از شرکتهای چندملیتی تصمیم گرفتند تولیدات خود را از چین به کشورهای دیگر منتقل کنند. در این میان، کشورهایی نظیر ویتنام، تایلند، مالزی و مکزیک با دستمزد نیروی کار پایینتر و مشوقهای سرمایهگذاری مناسب، به گزینههای محبوبی برای جایگزینی چین تبدیل شدند.
شرکتهایی مانند اپل، نایک و سامسونگ به بررسی و اجرای استراتژیهایی با عنوان «چین به اضافه یک» روی آوردند؛ یعنی حفظ بخشهایی از تولید در چین، اما گسترش خطوط تولید به دیگر کشورها برای کاهش ریسکهای سیاسی و اقتصادی.
با اعلام توافق جدید میان چین و آمریکا برای تعلیق بخشی از تعرفهها، چشمانداز شرکتهای خارجی درباره استقرار در کشورهای جایگزین دچار تردید شده است. از نگاه تحلیلگران، هرچند تعرفهها بهصورت کامل برداشته نشدهاند، اما این توافق میتواند نوعی اطمینان نسبی برای شرکتها فراهم کند و آنها را از تصمیم به مهاجرت گسترده سرمایه از چین بازدارد.
دیهگو ماروکین بیتار، مشاور تجارت در آمریکای شمالی، گفته است: «شرکتها در فضای فعلی، سرمایهگذاریهای خود را متوقف یا به تاخیر میاندازند، زیرا قوانین بازی هنوز مبهم است».
مکزیک یکی از کشورهایی بود که در جریان جنگ تجاری آمریکا و چین بیشترین نفع را برد. نزدیکی جغرافیایی به آمریکا، توافقنامه تجاری سهجانبه (USMCA) و بازار نیروی کار رقابتی، این کشور را به بهشت جدید تولیدکنندگان تبدیل کرد. سرمایهگذاری شرکتهای چینی در مکزیک، از جمله شرکتهایی مانند Hisense و Lingong، به طرز چشمگیری افزایش یافت.
اما با احتمال کاهش تنشهای تجاری و بازگشت بخشی از اعتماد میان چین و آمریکا، این روند ممکن است کند شود. تحلیلگران هشدار میدهند اگر آمریکا و چین به توافقی پایدار برسند، مزیت نسبی مکزیک ممکن است کاهش یابد. همچنین، استفاده از مکزیک بهعنوان مسیر دور زدن تعرفههای آمریکا توسط شرکتهای چینی میتواند منجر به افزایش فشارهای سیاسی از واشنگتن شود.
ویتنام نیز بهعنوان مقصدی مهم برای انتقال تولیدات چین مطرح شد. شرکتهای فعال در حوزه مد، تکنولوژی و الکترونیک از جمله کسانی بودند که به سرمایهگذاری در این کشور علاقهمند شدند. اخیراً شرکت Shein اقدام به راهاندازی یک انبار بسیار بزرگ در نزدیکی شهر هوشیمین کرده است تا از تعرفههای احتمالی علیه چین در امان بماند.
با این حال، گزارشها نشان میدهند که عدم قطعیت سیاسی و چشمانداز مبهم روابط واشنگتن و پکن، موجب کاهش سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ویتنام شده است. در ماه آوریل، این سرمایهگذاریها به ۲.۸۴ میلیارد دلار رسید که نسبت به ماه قبل ۳۰ درصد کاهش داشته است.
سایر کشورهای منطقه نیز وضعیت مشابهی دارند. مالزی و تایلند، که بهطور سنتی میزبان برخی صنایع مونتاژ الکترونیک و خودروسازی هستند، نگران بازگشت شرکتها به چین هستند. اگرچه هنوز تعرفههای چین بالاتر از آنهاست (چین در برخی بخشها تعرفه ۳۰ درصدی دارد درحالیکه تعرفههای این کشورها ۱۰ تا ۲۴ درصد است)، اما نگاه بلندمدت شرکتها میتواند موجب شود آنها به ثبات و مقیاس بزرگ چین وفادار بمانند.
تنگکو زافرول عزیز، وزیر تجارت مالزی، اخیراً ابراز امیدواری کرده است که در جریان مذاکرات تجاری با آمریکا، بتوانند برای برخی کالاها کاهش تعرفه بگیرند. اما او نیز هشدار داده که «تشدید یا کاهش تنشها میتواند بر هزینههای تولید و رشد اقتصادی کشور تأثیرگذار باشد».
یکی از پیامدهای جانبی این تحولات، تأثیر آن بر صنایع نوظهور مانند انرژی خورشیدی است. بسیاری از شرکتهای چینی تولید پنلهای خورشیدی را به کشورهای همسایه مانند تایلند و مالزی منتقل کرده بودند. حال، کاهش تهدید تعرفهها ممکن است آنها را به بازگشت به چین ترغیب کند. این موضوع میتواند رشد صنعت انرژی پاک در جنوب شرق آسیا را متوقف کند یا حداقل سرعت آن را کاهش دهد.
با آنکه کاهش نسبی تنش میان چین و آمریکا میتواند نشانهای از ثبات جهانی باشد، اما برای کشورهایی که از بحرانها بهرهبرداری میکردند، وضعیت متفاوت است. این کشورها اکنون در برزخی از تصمیمگیری قرار دارند: آیا باید سرمایهگذاری در زیرساختهای تولیدی را ادامه دهند یا منتظر بمانند تا ببیند توافق چین و آمریکا به نتیجه بلندمدت میرسد یا نه؟
شرکتهای چندملیتی نیز همین پرسش را دارند. در نبود یک چشمانداز قطعی، ترجیح آنها حفظ انعطاف است. به بیان دیگر، ممکن است بهجای ترک کامل چین یا ورود قطعی به کشور دیگر، استراتژیهای ترکیبی، محدودسازی ریسک و توزیع منابع را پیگیری کنند.
آن چه امروز در صحنه تجارت جهانی میگذرد، رقابتی پنهان است برای بهدستآوردن دل شرکتهای چندملیتی. رقبای چین تلاش کردهاند با ارائه بستههای مشوق، کاهش مالیاتها و توسعه زیرساختها خود را جایگزین شایستهای برای این غول تولیدی معرفی کنند. اما چین همچنان با برتری در مقیاس تولید، زیرساختهای قدرتمند و نیروی کار گسترده، برای شرکتها جذاب باقی مانده است.
توافق تجاری اخیر میان واشنگتن و پکن ممکن است بهجای آرامش، ابهام را افزایش دهد. این توافق نه آنقدر پایدار است که شرکتها را مطمئن سازد و نه آنقدر زودگذر که از تصمیمهای استراتژیک آنها جلوگیری کند. کشورهای جنوب شرق آسیا و آمریکای لاتین اکنون باید هوشمندانهتر از گذشته، میان فرصت و تهدید، راه خود را انتخاب کنند. آینده تولید جهانی، شاید دیگر نه در چین رقم بخورد و نه در آمریکا، بلکه در تصمیمات محتاطانه کشورهایی است که با دقت، هر حرکت غولهای اقتصادی را رصد میکنند.