طی بیش از یک دهه اخیر، مسأله هستهای و تحریمهایی که به دنبال عدم توافق با آمریکا به وجود آمده است، موجب شده تا موانع اصلی در مسیر رشد و پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور ایجاد شود. در واقع تحریمها موجب گردیده تا فشارهای اقتصادی به قدری زیاد شوند که حتی معیشت مردم نیز تحت تأثیر قرار بگیرد و سفره های مردم به دنبال بروز فشارهای تحریمی چنان کوچک و کوچک تر شوند که اکنون دیگر مردم بیش از این توان مقابله با بحران معیشتی و اقتصادی را ندارند.
ریحانه مرادی – روزنامه نگار
طی بیش از یک دهه اخیر، مسأله هستهای و تحریمهایی که به دنبال عدم توافق با آمریکا به وجود آمده است، موجب شده تا موانع اصلی در مسیر رشد و پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور ایجاد شود.
در واقع تحریمها موجب گردیده تا فشارهای اقتصادی به قدری زیاد شوند که حتی معیشت مردم نیز تحت تأثیر قرار بگیرد و سفره های مردم به دنبال بروز فشارهای تحریمی چنان کوچک و کوچک تر شوند که اکنون دیگر مردم بیش از این توان مقابله با بحران معیشتی و اقتصادی را ندارند.
اقتصاد ایران در هر دوره همواره با مشکل مواجه بوده است، اما طی بیش از یک دهه اخیر و به ویژه یک سال اخیر که تحریم ها فشار بیشتری بر مردم وارد کرده اند، وضعیت اقتصادی آن ها به شدت بحرانی شده است.
شرایطی که اقتصاد ما تجربه میکند موجب شده تا نتوانیم شرایط پایداری برای مردم از نظر اقتصادی ایجاد کنیم. در وضعیت فعلی نکته بسیار مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد مذاکره با کشورهای غربی برای حل بحران هستهای و کاهش فشارهای تحریمی است که اگر بتوانیم متناسب با شأن ملت ایران و بر اساس منافع ملی و مصلحت مردم به مذاکره آن هم از نوع مستقیم بپردازیم، طبیعتاً میتوانیم شرایط اقتصادی بهتری را در آینده تجربه کنیم.
در حال حاضر اظهار نظرات بسیاری در خصوص نوع مذاکره با آمریکا میشود که مستقیم باشد و یا غیر مستقیم. در چنین شرایطی باید عنوان کنیم جمهوری اسلامی ایران که قصد توافق و انجام مذاکره را دارد، بهتر است از طریق کشور ثالث آن را پیگیری نکند؛ چرا که تجربه نشان داده با توجه به پیچیدگیهای سیاسی و منافع متعارضی که میان طرف های ثالث وجود دارد، امکان توافق پایدار و کامل و برد / برد کمرنگ میشود.
حضور کشور ثالث در مذاکره بین ایران و آمریکا از شدت شفافیت میکاهد و از سویی به وضوح روشن است که کشور ثالث، منافع خود را در نظر دارد و نمیتواند تأمین کننده مصالح و منافع جمهوری اسلامی ایران باشد.
به همین جهت بهتر است هر گونه واسطه بین مذاکره کنندگان ایرانی و آمریکایی رفع شود و ایران و آمریکا بتوانند به صورت مستقیم به مذاکره بپردازند.
برقراری مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا این امکان را میدهد که شفاف و به طور مستقیم، در خصوص مسائل گفت و گو صورت گیرد و سوء تفاهم ها کاهش یابد و طرفین به یکدیگر اعتماد خواهند کرد.
مذاکرات غیر مستقیم طبیعتاً زمان بیشتری میبرد؛ این در حالی ست که بحرانهای اقتصادی در ایران دیگر مجالی برای ادامه و تحمل وضعیت فعلی نگذاشتهاند. مذاکره مستقیم با توجه به این که زمان کمتری خواهد داشت، گزینه بهتری است و میتواند دستیابی به نتایج بهتر و موفقیت آمیزتر را فراهم کند.
در حال حاضر کشور و بسیاری از پروژههای اقتصادی به دلیل مشکلات مالی نیمه تمام ماندهاند و نیاز به جذب سرمایه گذاری های خارجی دارند. از طرفی محدودیت ها در دسترسی به بازارهای جهانی موجب شده تا سرمایهگذاران خارجی از حضور در بازارهای اقتصادی ایران واهمه داشته باشند، با دستیابی به توافق سریع میان ایران و آمریکا و رفع تحریمها میتوان امید به بازگشت هر چه زودتر به بازارهای جهانی را داشت.
هم چنین، چنان چه مذاکرات سریع، شرافتمندانه و موفق با آمریکا داشته باشیم، مسیر برای صادرات نفت و گاز به کشورهای دیگر هموار خواهد شد و نیز در حوزه انرژی، فناوری، صنعت و سایر حوزهها نیز میتوانیم تحولات بزرگی را شاهد باشیم.
از سویی ارزش پول ملی مان تقویت خواهد شد؛ چرا که تورم کاهش مییابد و در چنین شرایطی ریال، ارزش خود را تقویت خواهد کرد و فشارهای اقتصادی کمتری بر مردم وارد خواهد شد و فرصتهای شغلی افزایش مییابند و از شمار بیکاران ایرانی کاسته میشود.
در چنین شرایطی باید مسئولان این نکته را مورد توجه قرار دهند که منافع ملت ایران در مذاکرات در اولویت باشد و گفت و گوها در چارچوب قانونی و اجرایی شفاف و قابل قبول برای طرفین صورت گیرد.
از همه مهم تر این که باید تضمینهایی وجود داشته باشد که طرفین به تعهدات خود پایبند باشند.
مذاکرات ایران و آمریکا میتواند شرایط اقتصادی کشور و معیشت مردم را در جایگاه بهتری قرار دهد و فرصتی برای بازگشت ایران به جامعه جهانی باشد.