ابتدای کار وی چنان بود که چون در کودکی، پدر را در کارِ بی اعتنایی به مال و مقامات دنیوی همی دید، پس زبان به ستودنِ مال داران همی گشود و پدر را ندا همی داد که: «توانگران را وقف است و نذر و مهمانی / زکات و فطره و اعتاق و هدی و قربانی / تو کی به دولتِ ایشان رسی که نتوانی / جز این دو رکعت و آن هم به صد پریشانی؟».
آن صاحب مکنت و دارایی، آن در اسپیس ایکس استاد ماهواره های پرتابی، آن دستش دراز بر دامنِ جاه طلبی، آن فرستنده آدم ها به مریخ از برای زندگانی، آن فرزندِ طلاق از مادری کانادایی، آن کارشناسی ارشد فیزیک در دانشگاه استنفورد را دانشجوی انصرافی، آن مالک کمپانی xAI در زمینه هوش مصنوعی، آن به گفته منتقدانش دارای سبکِ رهبری غریزی، آن سه بار از همسرانش جدا شده به صورت متوالی، آن تصاحب کننده توییتر با ۴۴ میلیارد دلار و یک سینک روشویی، آن دریافت کننده شهروندی آمریکا در سال ۲۰۰۲ میلادی، آن اینترنت استارلینکش را متقاضی از تهران تا ابوظبی، آن صاحب 12 فرزند به جهت ترس از کمبود انسان در پی پیشرفتِ هوش مصنوعی، آن لقب دجال گرفته از محافل ادبی، آن به گفته سندرز؛ نماینده دولتِ الیگارشی، آن صاحب کارخانه های گیگافکتوری، آن نه نگفته به ماریجوانا و کتامین و کوکائین و اکستازی و ماشروم و الاسدی، آن خواستار استعفای صدراعظم آلمان به صورت فوری، آن “رئیس جمهور پشت پرده آمریکا” او را لقبِ رسانه ای، آن دارایی خالصش گذشته از مرز ۴۰۰ میلیارد دلارِ هشتاد هزار تومانی، آن به گفته خودش دارنده سندرم آسپرگر عصبی، آن نرفته آبش در یک جوی با زلنسکی، آن اندر ایکس فروشنده تیک آبی، آن تسلا را بنیانگذار و مدیر ارشد اجرایی، آن تراشه نورالینک را کاشته در مغز مردمِ عشقِ فیلم هایِ علمی – تخیلی، ایلان ریو ماسکِ زاده آفریقایِ جنوبی، عاشق دوج کوین و بیت کوین و روبوتاکسی و ربات هایش (اپتیموس) بود!
ابتدای کار وی چنان بود که چون در کودکی، پدر را در کارِ بی اعتنایی به مال و مقامات دنیوی همی دید، پس زبان به ستودنِ مال داران همی گشود و پدر را ندا همی داد که: «توانگران را وقف است و نذر و مهمانی / زکات و فطره و اعتاق و هدی و قربانی / تو کی به دولتِ ایشان رسی که نتوانی / جز این دو رکعت و آن هم به صد پریشانی؟».
پس پدر، او را نصیحت همی کرد که: «یا ایلان؛ چشمِ تنگِ دنیا دوست را / یا قناعت پُر کند یا خاکِ گور».
پس چون ایلان، پدر را پاسخ همی داد که: «گر از نیستی دیگری شد هلاک / تو را هست، بط را ز طوفان چه باک». پدر دانست که نفَسِ گرمِ ادبیات، در فلزِ سرد ایلان اثر همی نکند، پس کمربند همی کشید و او را سیر کتک همی کرد که آن بزرگوار را حرکت از عالمِ اشارات تا وادیِ تنبیهات، بسی ناگهانی بود!
نقل است جو بایدن، فاش همی کرد چون ایلان ماسک کار خود را در ایالات متحده آغاز همی کرد، یک “کارگر غیر قانونی” بود. چون مریدان این خبر بر ایلان رساندند، همی گفت: «کارگر غیر قانونی بودن، شرف دارد که تیلور سوئیفت و اوباما و رابرت دنیرو و بیانسه و هریسون فورد و اپرا وینفری و جورج کلونی و بیلی آیلیش، از معاونِ اول آدم حمایت همی کنند و باز رقیبش رأی بیاورد و به کاخ سفید همی رود و تکیه بر جای او زند!».
پس معاندان او را همی پرسیدند: «چرا یک ایرانی را به مدیریت مالی شبکه اجتماعی ایکس منصوب همی کردی؟» و ایلان در پاسخ همی گفت: «باشد که حساب و کتاب خویش به ایرانیان سپاریم که حسابِ هر چیز در شماره و کتابِ هر چیز در اعداد دارند؛ از جمله درآمدِ اطبا و وکلا و انبوه سازان و مهندسان و غیره که الان من خود ندانم در ماه چقدر عایدی دارم، لیک از هر کودکی در ایران همی پرسی، درآمدم را به دلار و سنت همی گوید به درستی و راستی!».
نقل است چون وکلای جانی دپ در دادگاه، فیلمی از دوربین مدار بسته آسانسور خصوصی پنتهاوس دپ را نمایش همی دادند که ایلان ماسک، امبر را تنگ در کنار گرفته و با او صعود همی کرد به پنتِ جانی، دشنام و سقط گفتن آغاز شد و فتنه و آشوب خاست. صاحبدلی که بر این واقف بود، جانی دپ را گفت: «تو بر اوجِ هالیوود چه دانى چیست؟ / که ندانى که در سرایت کیست؟».
و او را جملات عالی و گاهی خالی از معانی بسیار است! و بعد از تولد دو قلوهایش توئیت زد: «من تمام تلاشم را برای کمک به بحران کم جمعیتی دنیا به کار میگیرم!» و گفت: «با انفجار بمبهای اتمی و هیدروژنی در قطبهای سیاره مریخ می توان این سیاره را گرم کرد!» و گفت: «یکی از مسائلی که در باره بچههایم نگران هستم این است که آنها به اندازه کافی با ناملایمات مواجه نمیشوند!» و (هنوز یک نفر را به مریخ نفرستاده) و گفت: «به نظر من دولت مریخ مستقیماً از طریق استراتژی دموکراسی اداره خواهد شد و در چنین دولتی، رأی مردم حرف اول را میزند!» و گفت: «من امیدوارم که واقعاً دنیای ما شبیه سازی شده باشد و گرنه فاجعه به بار میآید!» و (در ایام انتخابات ریاست جمهوری آمریکا) گفت: «اگر هریس، رئیسجمهور شود توئیتر را میبندد!» و گفت: «مدارس باید به شما یاد دهند چطور در سن ۲۰ تا ۳۰ سالگی ثروتمند شوید، نه این که چطور در ۶۰ سالگی بازنشسته شوید!» و گفت: «من در زمینه عشق واقعاً احمقم!» و گفت: «مردم از ۱۰ سال دیگر نیازی به حرف زدن ندارند!» و گفت: «در توییتر روی یک کاناپه میخوابم و سگم مسئولیت ها را بر عهده دارد!» و گفت: «افرادی که من را به تماس با روسیه متهم میکنند، با بمب اتم میزنم!».
پس در میانه فضای سیاسی پر تنش میان ایران و آمریکا، خبری از نیویورک تایمز منتشر همی شد که ادعا همیکرد ایلان ماسک را دیداری محرمانه بوده با نماینده ایران در سازمان ملل. پس چون معاندان بر طریق طعنت او را پرسیدند: «تو را با نماینده ایران در سازمان ملل چه کار؟»، همی گفت: «ترامپ را سؤالی بود که از ایشان پرسیدم و پاسخ ایرانیان به ترامپ همی دادم». او را گفتند: «آن سؤال ترامپ که تو را امر کرد به پرسیدن و پاسخی که از ایرانیان بشنیدی چه بود؟».، پس ایلان همی گفت: «گفتم که ترامپ همی پرسد که از عبادتها کدام فاضلتر است؟». و پاسخ شنیدم که: «او را خوابِ نیم روز تا در آن، یکنفس خلق را نیازارد!».
بیت: «و آن که خوابش بهتر از بیداری است / آنچنان بد زندگانی، مُرده به».
نقل است چون رخت از دیار فانی برکشید، برخی مریدان او را همی دیدند که در هودجی از نور و بر کنارِ آبِ رُکناباد و گُلگَشتِ مُصَلا بود. او را پرسیدند: «این مقام به چه یافتی با آن همه بزهی که در دنیا داشتی؟». گفت: «مرا جایگاه در قعر هاویه بود و نوشیدنی و خوراکم، حمیم و صدید و غسّاق و زقوم، لیک ناگاه دعای خیرِ مردمانی که در حسرتِ اینترنت بی فیلتر و پر سرعت بودندی و استارلینک من به دادشان همی رسیده بود، مرا در بر گرفت و به این مقام فرود همی آورد!».