اجتماعی 08 تیر 1404 - 1 روز پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
نوآوران بررسی می کند

رسانه‌ها در دوران پساجنگ؛ خط مقدم بازسازی روانی جامعه

جنگ 12 روزه‌ای که میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی درگرفت، رویدادی تلخ و تاریخی بود که امنیت ملی، ثبات روانی و افکار عمومی کشور را به شدت تحت تاثیر قرار داد. اکنون که با اقتدار ملی، انسجام داخلی و دفاع مشروع، جمهوری اسلامی ایران توانسته ضمن پاسخ قاطع به تجاوز دشمن، به مرحله آتش‌بس دست یابد، وارد مقطعی تازه‌ای از حیات اجتماعی و سیاسی خود یعنی دوران پساجنگ شده است. در این مرحله، جنگ از عرصه‌های نظامی و عملیاتی به میدان افکار، رسانه، روان عمومی و روایت‌سازی منتقل می‌شود.

رسانه ها در جنگ

آرزو قادری
روزنامه نگار

جنگ 12 روزه‌ای که میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی درگرفت، رویدادی تلخ و تاریخی بود که امنیت ملی، ثبات روانی و افکار عمومی کشور را به شدت تحت تاثیر قرار داد.
اکنون که با اقتدار ملی، انسجام داخلی و دفاع مشروع، جمهوری اسلامی ایران توانسته ضمن پاسخ قاطع به تجاوز دشمن، به مرحله آتش‌بس دست یابد، وارد مقطعی تازه‌ای از حیات اجتماعی و سیاسی خود یعنی دوران پساجنگ شده است. در این مرحله، جنگ از عرصه‌های نظامی و عملیاتی به میدان افکار، رسانه، روان عمومی و روایت‌سازی منتقل می‌شود.
در چنین شرایطی، نقش رسانه‌های داخلی به عنوان بازوی نرم حاکمیت و مدافع منافع ملی، بیش از هر زمان دیگری برجسته می‌شود. رسانه‌ها باید در خط مقدم بازسازی روانی جامعه، تقویت وحدت ملی، تثبیت روایت رسمی جمهوری اسلامی، خنثی‌سازی جنگ روانی دشمن و بازنمایی چهره حقیقی ایران در جهان ایفای نقش کنند. هر غفلت رسانه‌ای در این شرایط، می‌تواند زمینه‌ساز بازتولید ناامنی روانی، شکاف اجتماعی، تردید سیاسی و بی‌اعتمادی عمومی شود.

*ضرورت روایت‌سازی ملی؛ رسانه به مثابه حافظ حقیقت جنگ
مهم‌ترین رسالت رسانه‌ها در دوران پساجنگ، تثبیت روایت رسمی جمهوری اسلامی ایران است. این روایت باید بر مبنای اصولی چون “دفاع مشروع”، “تجاوز رژیم صهیونیستی”، “اقدام متقابل دقیق و قانونی ایران”، “پشتوانه مردمی پاسخ نظامی” و “آتش‌بس نه از سر ضعف که از موضع اقتدار” سامان یابد.
رسانه‌های داخلی موظف‌اند با استفاده از ابزارهای گوناگون همچون مستند، تحلیل، یادداشت، موشن‌گرافی، اینفوگرافیک و روایت‌های عینی از میدان، تصویر دقیقی از واقعیت جنگ به مردم ایران و افکار عمومی منطقه و جهان ارائه دهند. اگر رسانه‌های داخلی در این حوزه کم‌کاری کنند، میدان برای رسانه‌های معاند، سرویس‌های بیگانه و جنگ روایت‌های دشمن باز خواهد شد.

* ترمیم روان جمعی؛ از التهاب تا آرامش
جنگ، اگرچه در حوزه نظامی پایان یافته، اما آثار روانی آن بر خانواده‌ها، کودکان، نوجوانان، سالمندان و حتی اقشار فعال اقتصادی باقی مانده است. رسانه‌ها در این شرایط باید با انتشار محتواهای روان‌شناختی، امیدآفرین و مبتنی بر همبستگی اجتماعی، نقش تسکین‌بخش ایفا کنند.
برنامه‌های گفت‌وگومحور با حضور روان‌شناسان، پوشش داستان‌های انسانی از مقاومت و همیاری مردمی، معرفی قهرمانان گمنام، تولید محتوای کودکانه در راستای کاهش اضطراب و… از جمله وظایف مهم رسانه‌ها در این دوره حساس است. هدف باید بازگرداندن امنیت روانی جامعه و جلوگیری از موج‌های اضطراب، خشم یا بی‌اعتمادی باشد.

* رسانه و وحدت ملی؛ صدای مشترک در بحران ملی
ملت ایران در طول تاریخ، در بحران‌ها و تهدیدهای بزرگ، وحدت خود را به رخ جهانیان کشیده است. رسانه‌ها باید این ظرفیت تمدنی و فرهنگی را تقویت کنند. بازنمایی وحدت اقوام، ادیان، طبقات اجتماعی و مناطق مختلف کشور در پشتیبانی از نظام و دفاع از سرزمین، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.
رسانه‌های سراسری و محلی باید روایت‌های مردمی از حمایت از جبهه مقاومت، پویش‌های خودجوش کمک به آسیب‌دیدگان و مراسم نمادین وحدت را بازتاب دهند. هر رسانه باید به صدای وحدت‌بخش ملی تبدیل شود نه تریبونی برای منازعه، تفرقه یا سیاسی‌کاری.

*رسانه و دیپلماسی عمومی؛ تصویرسازی بین‌المللی از ایران مقتدر

در شرایط پساجنگ، افکار عمومی بین‌المللی نیز به شدت در حال رصد روایت‌های گوناگون است. رسانه‌های برون‌مرزی مانند پرس‌تی‌وی، الکوثر، العالم و شبکه‌های مجازی وابسته به جریان مقاومت باید روایتِ مشروعیت پاسخ ایران و نقض حقوق بین‌الملل توسط اسرائیل و آمریکا را در دستور کار خود قرار دهند.
هم‌زمان، رسانه‌های داخلی باید محتوای مناسب برای انتشار در فضای بین‌الملل تولید کنند. حضور فعال در شبکه‌های اجتماعی جهانی، ارتباط با خبرنگاران خارجی، تولید مستندهای چندزبانه و ایجاد کمپین‌های رسانه‌ای جهانی از جمله ابزارهای اثربخش در این زمینه است.

*مقابله با جنگ روایت‌ها؛ وظیفه حیاتی رسانه‌های مسئول
دشمنان ایران با شناخت عمیق از قدرت رسانه، در حال روایت‌سازی واژگون از جنگ اخیر هستند. آنان تلاش دارند با واژگان “توسعه‌طلبی ایران”، “بی‌ثبات‌سازی منطقه” و “اقدامات تحریک‌آمیز تهران”، ایران را آغازگر جنگ جلوه دهند. وظیفه رسانه‌های ایرانی، مقابله هوشمندانه با این جنگ روانی و روایت‌های تحریف‌شده است.
این مقابله باید نه با عصبانیت و هیجان، بلکه با منطق رسانه‌ای، شواهد میدانی، اسناد حقوقی و تحلیل‌های بین‌المللی صورت گیرد. استفاده از زبان تصویر، بهره‌گیری از ظرفیت خبرنگاران میدانی و تولید محتوای پاسخ‌محور در این مرحله بسیار مؤثر خواهد بود.

* بازسازی اقتصادی-اجتماعی؛ ضرورت اولویت‌دهی در دستور کار رسانه‌ها
با پایان جنگ، رسانه‌ها باید در اولویت‌بندی موضوعات خود بازنگری کنند. اکنون زمان تمرکز بر بازسازی اقتصاد، تقویت بخش تولید، حمایت از کسب‌وکارها، رسیدگی به معیشت مردم و ایجاد نشاط اجتماعی است.
تهیه گزارش‌های میدانی از بازگشت مشاغل به چرخه تولید، معرفی ظرفیت‌های توسعه داخلی، ترویج مصرف کالای ایرانی، انعکاس حمایت دولت از کسب‌وکارهای آسیب‌دیده و پیگیری مطالبات مردمی، رسالت رسانه‌هایی است که دغدغه منافع ملی دارند.

* رسانه به عنوان حافظ امنیت ملی در دوران صلح
دوران پساجنگ، دوران آزمون بلوغ رسانه‌هاست. رسانه‌هایی که در شرایط بحرانی، بتوانند مسئولانه، ملی، متعهدانه و حرفه‌ای عمل کنند، به ستون اصلی امنیت نرم کشور بدل شوند. اکنون، رسانه صرفاً ابزار اطلاع‌رسانی نیست، بلکه سلاحی برای حفاظت از آرامش روانی جامعه، سپری برای مقابله با دروغ‌پراکنی دشمن و پلی برای بازسازی انسجام ملی است.
اگر رسانه‌های کشور بتوانند این نقش را به درستی ایفا کنند، پیروزی جمهوری اسلامی ایران نه تنها در میدان جنگ نظامی، بلکه در صحنه افکار عمومی، دیپلماسی فرهنگی، و امنیت ملی نیز تثبیت خواهد شد.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *