اردیبهشتماه هنوز به نیمه نرسیده، اما آمار مصرف آب در کشور، بهویژه در کلانشهر تهران، زنگ خطر بزرگی را به صدا درآورده است. در روزهای نخستین این ماه، میزان مصرف آب از مرز 3 میلیون و ۱۰۰ هزار مترمکعب گذشت؛ عددی که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، افزایش چشمگیری دارد و مسئولان حوزه آب و انرژی را به شدت نگران کرده است. اما این نگرانی تنها در سطح ارقام باقی نمیماند. واقعیت آن است که ما با بحرانی روبهرو هستیم که اگر امروز برای آن چارهاندیشی نکنیم، فردا در برابر آن بیدفاع خواهیم بود.
مریم احمدی
روزنامه نگار
سرویس اقتصادی نوآوران | اردیبهشتماه هنوز به نیمه نرسیده، اما آمار مصرف آب در کشور، بهویژه در کلانشهر تهران، زنگ خطر بزرگی را به صدا درآورده است. در روزهای نخستین این ماه، میزان مصرف آب از مرز 3 میلیون و ۱۰۰ هزار مترمکعب گذشت؛ عددی که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، افزایش چشمگیری دارد و مسئولان حوزه آب و انرژی را به شدت نگران کرده است. اما این نگرانی تنها در سطح ارقام باقی نمیماند. واقعیت آن است که ما با بحرانی روبهرو هستیم که اگر امروز برای آن چارهاندیشی نکنیم، فردا در برابر آن بیدفاع خواهیم بود.
یکی از عوامل افزایش ناگهانی مصرف آب، روشن شدن زودهنگام کولرهای آبی است؛ تجهیزاتی که با هر ساعت کارکرد، تا ۳۰ لیتر آب مصرف میکنند. در کشوری مانند ایران که بخش بزرگی از اقلیم آن خشک و نیمهخشک است، چنین مصرفی آن هم در آغاز فصل گرم، زنگ هشدار مهمی برای تابستانی سختتر از همیشه است. کولرهای آبی که زمانی راهکاری اقتصادی برای تهویه مطبوع به شمار میرفتند، امروز به یکی از عوامل فشار سنگین بر شبکههای آبرسانی بدل شدهاند.
این در حالی است که بسیاری از این کولرها بهطور اصولی سرویس نمیشوند و استفاده از آنها بدون در نظر گرفتن ساعات مناسب، شدت مصرف را افزایش میدهد. در خانههایی که حتی به سایبانهای ساده برای کولر هم مجهز نیستند، این دستگاهها در طول روز با راندمان پایینتر و مصرف بالاتر کار میکنند؛ مصرفی که وقتی در مقیاس شهری محاسبه شود، میلیونها لیتر آب را در طول یک شبانهروز به هدر میدهد.
متخصصان محیط زیست و مسئولان شرکت آبفا بارها هشدار دادهاند که بخش عمدهای از بحران آب ایران، نه صرفاً به خشکسالیهای اقلیمی بلکه به «رفتار نادرست مصرفکنندگان» بازمیگردد. سبک زندگی امروزی، که در آن اسراف به عادتی روزمره بدل شده، جامعه را به سمت کمبود منابع سوق میدهد.
از شستن خودروها با شلنگ گرفته تا حمامهای طولانیمدت، استفاده بیرویه از کولرهای آبی و غفلت از راهکارهای صرفهجویی، همه و همه تکههایی از پازلی هستند که تصویری نگرانکننده از آینده آبی کشور ترسیم میکنند. در چنین شرایطی، دیگر نمیتوان مسئولیت را تنها بر دوش دولت گذاشت؛ شهروندان، اگر نخواهند رفتار خود را تغییر دهند، عملاً شریک جرم بحران پیشرو خواهند بود.
در برخی مناطق تهران، مسئولان ناچار به اجرای اقداماتی شدهاند. قطع ۱۲ ساعته آب برای مشترکان پرمصرف، از جمله اقداماتی است که در دستور کار قرار گرفته است. گرچه این شیوه ممکن است به ظاهر سختگیرانه به نظر برسد، اما واقعیت آن است که چنین تدابیری ناگزیر است. چراکه استمرار روند فعلی، حتی خدماترسانی به مصرفکنندگان معمولی را هم با مشکل مواجه خواهد کرد.
در کنار این اقدامات، آبفا و سایر نهادهای مسئول، راهکارهایی را نیز ارائه دادهاند؛ سرویس منظم کولرهای آبی برای افزایش راندمان و کاهش مصرف، کاهش ساعات استفاده از تجهیزات سرمایشی، استفاده از سایبان، بازچرخانی آب در صنایع، کاهش فشار آب در ساعتهای غیرضروری و افزایش آموزش و آگاهیرسانی عمومی درباره بحران آب.
خشکسالی، مفهومی صرفاً اقلیمی نیست. این پدیده در سالهای اخیر، به تهدیدی امنیتی و اجتماعی تبدیل شده است. در برخی مناطق کشور، کمآبی به مهاجرتهای گسترده، کاهش تولیدات کشاورزی، بیکاری و افزایش تنشهای اجتماعی منجر شده است. استانهایی مانند خوزستان، سیستانوبلوچستان و کرمان، بیش از دیگر مناطق در معرض آسیباند؛ مناطقی که با چشمان خود، آثار ملموس خشکیدن رودها، بیآب شدن قناتها و مهاجرت تدریجی روستاها را تجربه کردهاند.
از سوی دیگر، کاهش منابع آبی، روی تولید برق نیز تأثیر میگذارد؛ چراکه سدهایی که برای تولید برق آبی طراحی شدهاند، در نبود آب کافی، توان تولید ندارند. در نتیجه، احتمال بروز خاموشیهای گسترده در تابستان نیز دور از ذهن نیست؛ خاموشیهایی که علاوه بر نارضایتی عمومی، بر فعالیتهای اقتصادی و صنعتی نیز سایه میاندازند.
ایران یکی از کشورهای به شدت آسیبپذیر در برابر تغییرات اقلیمی است. گرمایش زمین، افزایش تبخیر، کاهش بارندگیهای مؤثر و افزایش تعداد روزهای گرم، همگی به تشدید خشکسالی در ایران دامن میزنند. طبق پیشبینیهای اقلیمی، در دهههای آینده، بخشهای وسیعی از کشور با کاهش جدی منابع آب مواجه خواهند شد.
مقابله با بحران آب، راهحل جادویی ندارد، اما مجموعهای از اقدامات خرد و کلان میتوانند آن را مدیریتپذیر کنند. اصلاح الگوی کشت در کشاورزی، استفاده از فناوریهای نوین آبیاری، بازچرخانی آب، کاهش هدررفت در شبکههای انتقال، مدیریت مصرف در بخش خانگی و صنعتی، آموزش عمومی و مهمتر از همه، تغییر نگرش مردم نسبت به «ارزش آب» از جمله گامهای اساسی است.
نکته مهم آن است که بحران آب، یک مسئله صرفاً فنی نیست، بلکه یک مسئله فرهنگی و اجتماعی است. تا زمانی که مردم نپذیرند آب منبعی کمیاب، حیاتی و در آستانه نابودی است، هیچ زیرساختی نمیتواند این بحران را مهار کند.
آب، اساس زندگی است. از کشاورزی و صنعت گرفته تا سلامت، آموزش، امنیت غذایی، آرامش روانی و حتی ثبات اجتماعی، همگی به آب وابستهاند. اگر امروز به این منبع حیاتی بیتفاوت باشیم، فردا دیگر برای پشیمانی فرصت نخواهد بود.
پیشگیری از خشکسالی یک مسئولیت ملی است؛ مسئولیتی که نه بر دوش دولت، که بر دوش تکتک ما سنگینی میکند. از بستن شیر آب هنگام مسواک زدن تا شستن ماشین با سطل بهجای شلنگ، از نصب سایبان بر کولر تا تنظیم ساعت استفاده از آن، همه اینها قدمهایی کوچکاند که میتوانند از بحرانی بزرگ جلوگیری کنند.
تابستان نزدیک است و تنش آبی، بسیار نزدیکتر. بیایید این بار، بحران را پیش از وقوع مدیریت کنیم، نه آن که با اضطراب، بهدنبال راههای درمان باشیم.