هنر 19 دی 1403 - 6 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
مازیار فکری‌ارشاد/ نویسنده و منتقد سینما

ستیز با نابودی و ماندگاری در دلِ آثار

بیایید و ببینید که کاوه یاری در قالب هنری که خود آن‌را «چقّاشی» نامیده چه کرده است.

«چقّاشی»

وقتی چشمتان به یک ملاقه فلزی در آشپزخانه می‌افتد، اولین تصویری که در ذهنتان نقش می‌بندد چیست؟ با دیدن لوله‌های آکوردئونی بخاری چه‌چیزی به ذهنتان می‌رسد؟ اغلب ما گاهی در خیال‌بافی‌های پنهان در پس ذهن، از اشیاء تصاویری فیگوراتیو و گاه انتزاعی می‌پروریم. حالا بیایید و ببینید که کاوه یاری در قالب هنری که خود آن‌را «چقّاشی» نامیده چه کرده است. ملاقه‌ای که به جمجمه‌ی سری خیالی بدل شده و لوله‌ی بخاری که دست و پای یک فیگور انسانی را شکل می‌دهد.
«چقّاشی» ضیافت درهم‌آمیختن چکش و فلز است که از دلش نقاشی زاییده می‌شود. زنده‌یاد کاوه یاری هنرمند این حوزه بود. با چکش‌هایش فلزات را ورز می‌داد و تصویری آشنا از دل آنها بیرون می‌کشید. او که پنج‌سال پیش درگذشت، اصلاح «چقاشی» را ابداع و در فرهنگستان فارسی هم ثبت کرد. حالا فرزند و برادرش برای ستیز با نابودی یاد کاوه، نمایشگاهی از آثار او را در گالری ثالث برپا کرده‌اند. نمایشگاهی از صورتک‌های فلزی و مجسمه‌ها و دیگر اشکال هنری، که همگی اثر چکش‌کاری‌های ظریف او بر فلزات و اشکال بدیعی که خلق کرده را درخود دارند. کاوه در دل صورتک‌های فلزی‌اش نشسته و ما را که مقابل صورتک‌های به نمایش درآمده ایستاده‌ایم می‌بیند. هنرمند که با مرگش نابود نمی‌شود. او در آثار خود تکثیر می‌شود و می‌ماند. در تیراژی بالا، به تعداد دیدار کنندگان آثارش.
تندیس‌های دست ساخته‌ی کاوه یاری وجهی اساطیری یافته‌اند. نمی‌دانم هنگام خلق اثر چقدر به این موضوع فکر کرده اما ردپای اساطیر ایرانی در آثارش مشهود است. تندیس‌ها را می‌بینی و در لحظه یاد آرش کمانگیر، آناهیتا، جمشید، فریدون، رستم و یا گیل‌گمش می‌افتی. کاوه یاری همچون کاوه آهنگر به نبرد با احجام فلزی رفته و از دل آنها درفش کاویانی بیرون کشیده است. این‌گونه است که نام نمایشگاه معنا می‌یابد. ستیز با نابودی. تلاش برای ماندگاری اشکال و احجام در دل اشیائی که زاید و دورریختنی به‌نظر می‌رسند.
آثار کاوه یاری جان می‌دهند برای تحلیل‌های نمادگرایانه و سفری تاریخی به اعماق اسطوره‌های ایرانی. مجموعه‌ی آثار به‌نمایش درآمده یک «جهان» منحصر به‌فرد برساخته‌اند. جهانی از افسانه و اشکالی ظاهرا بی‌روح و آهنین اما آکنده از روح. گویی به دیدار شخصیت‌هایی از جهانی موازی آمده‌ای. دیدار از این نمایشگاه من را به قامتِ آلیسِ تازه‌ای درآورد که پا به سرزمین عجایب و ناشناخته‌ها گذاشته است. در توصیف جهان مدرن و صنعتی امروز، بارها اصطلاحاتی از قبیل «دنیایی ساخته شده از آهن و فولاد و خشکی و سردی و بی‌روح بودن این جهان» خوانده، شنیده یا گفته‌ایم. اما کاوه به‌راستی به ستیز با این تعابیر برخاسته و نه تنها در آنها روح و جان و گرما دمیده که جهان آهن و فولاد را زیبا و زیست در این دنیا را قابل تحمل ساخته است.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *