سلامت 09 اردیبهشت 1404 - 2 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
منبع: نیوزویک

سلامت روان و آلزایمر؛ پیوندی که نباید نادیده گرفت

مطالعات اخیر در حوزه علوم اعصاب نشان می‌دهد که سلامت روان نقش بسیار پررنگی در بروز و پیشرفت بیماری آلزایمر دارد. به گفته متخصصان، اضطراب، افسردگی و سایر اختلالات روانی می‌توانند تغییراتی در ساختار و عملکرد مغز ایجاد کنند که زمینه را برای ابتلا به آلزایمر فراهم می‌سازد یا روند آن را تسریع می‌کند.

آلزایمر

مترجم: سارا فراهانی

مطالعات اخیر در حوزه علوم اعصاب نشان می‌دهد که سلامت روان نقش بسیار پررنگی در بروز و پیشرفت بیماری آلزایمر دارد. به گفته متخصصان، اضطراب، افسردگی و سایر اختلالات روانی می‌توانند تغییراتی در ساختار و عملکرد مغز ایجاد کنند که زمینه را برای ابتلا به آلزایمر فراهم می‌سازد یا روند آن را تسریع می‌کند.
بیماری آلزایمر که رایج‌ترین نوع زوال عقل محسوب می‌شود، معمولاً با علائمی همچون فراموشی، سردرگمی، اختلال در تصمیم‌گیری و تغییرات رفتاری ظاهر می‌شود. اگرچه عوامل ژنتیکی و سن بالا از شناخته‌شده‌ترین ریسک‌فاکتورها هستند، اما امروزه پژوهش‌ها نشان می‌دهند که سلامت روانی در طول زندگی نیز به همان اندازه اهمیت دارد.
یکی از مهم‌ترین یافته‌ها، ارتباط میان افسردگی و افزایش خطر آلزایمر است. در مطالعه‌ای که در سال ۲۰۲۳ در مجله‌ی Alzheimer’s & Dementia منتشر شد، پژوهشگران دریافتند افرادی که در طول زندگی خود چندین دوره افسردگی را تجربه کرده‌اند، تا دو برابر بیشتر از دیگران در معرض ابتلا به آلزایمر قرار دارند. افسردگی مزمن می‌تواند با افزایش التهاب مغزی، کاهش حجم هیپوکامپوس (بخشی از مغز مرتبط با حافظه) و تغییرات در شبکه‌های ارتباطی مغزی همراه باشد؛ تغییراتی که همگی زمینه‌ساز زوال شناختی هستند.
علاوه بر افسردگی، اضطراب نیز نقش مهمی ایفا می‌کند. تحقیقات نشان می‌دهد که اضطراب مزمن می‌تواند سطح هورمون کورتیزول را در بدن افزایش دهد. کورتیزول بالا، به مرور زمان، باعث آسیب به سلول‌های مغزی و تضعیف عملکرد حافظه می‌شود. افرادی که دچار اضطراب شدید و مزمن هستند، احتمال بیشتری دارند که نشانه‌های اولیه‌ی آلزایمر را زودتر از حد معمول نشان دهند.
اختلالات خواب نیز که اغلب همراه با مشکلات روانی نظیر اضطراب و افسردگی ظاهر می‌شوند، می‌توانند به بروز آلزایمر کمک کنند. خواب ناکافی یا بی‌کیفیت، موجب تجمع پروتئین‌های سمی مانند بتاآمیلوئید در مغز می‌شود؛ این پروتئین‌ها یکی از شاخصه‌های اصلی بیماری آلزایمر هستند. بدین ترتیب، چرخه‌ای معیوب به وجود می‌آید که در آن اضطراب، خواب را مختل کرده و خواب ضعیف، آسیب‌های مغزی را تشدید می‌کند.
در این میان، توجه به سلامت روان نه تنها از منظر پیشگیری، بلکه برای بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به آلزایمر نیز اهمیت دارد. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که مداخلات روان‌شناختی همچون درمان شناختی-رفتاری، موسیقی‌درمانی، و تمرین‌های ذهن‌آگاهی می‌توانند اضطراب و افسردگی بیماران را کاهش دهند و در نتیجه، روند پیشرفت بیماری را کندتر کنند. این نوع مداخلات همچنین به خانواده‌ها و مراقبان بیماران کمک می‌کند تا فشار روانی کمتری را تجربه کرده و کیفیت زندگی بهتری داشته باشند.
از سوی دیگر، تحقیقات جدید به بررسی نقش تاب‌آوری روانی در محافظت از مغز در برابر آلزایمر پرداخته‌اند. تاب‌آوری یعنی توانایی فرد برای کنار آمدن با استرس، فقدان و چالش‌های زندگی. افرادی که مهارت‌های تاب‌آوری بالایی دارند، حتی اگر در معرض ریسک‌های ژنتیکی آلزایمر باشند، ممکن است دیرتر و با شدت کمتری علائم بیماری را بروز دهند. آموزش تاب‌آوری از طریق روش‌هایی مانند تمرینات ذهن‌آگاهی، مدیتیشن، حمایت اجتماعی و تغییر نگرش، می‌تواند به عنوان یک راهبرد مهم در پیشگیری از زوال شناختی معرفی شود.
تغییرات سبک زندگی که سلامت روان را ارتقاء می‌دهد، هم‌زمان از مغز نیز محافظت می‌کند. ورزش منظم، تغذیه‌ی سالم، خواب کافی، روابط اجتماعی قوی و پرهیز از استرس‌های مزمن، همگی با کاهش خطر ابتلا به آلزایمر در ارتباطند. این عوامل نه تنها مستقیماً بر سلامت جسمانی تأثیر می‌گذارند، بلکه با بهبود خلق‌وخو و کاهش علائم روانی، از مغز در برابر فرسایش محافظت می‌کنند.
نکته‌ قابل تأمل دیگر این است که بسیاری از اختلالات روانی، به ویژه افسردگی و اضطراب در سالمندان، تشخیص داده نمی‌شوند یا درمان نمی‌شوند. این غفلت می‌تواند شانس مداخلات مؤثر را کاهش دهد و سرعت پیشرفت آلزایمر را افزایش دهد. بنابراین، ارزیابی‌های روانی منظم در سنین میانسالی و سالمندی باید به عنوان بخشی از برنامه‌های پیشگیرانه سلامت در نظر گرفته شود.
به طور خلاصه، سلامت روان و سلامت شناختی دو وجه جدایی‌ناپذیر از یک دیگرند. تقویت سلامت روان از طریق شناسایی زودهنگام اختلالات، مداخلات درمانی مؤثر و تغییر سبک زندگی، می‌تواند یکی از کلیدهای اصلی در پیشگیری یا کند کردن روند آلزایمر باشد. همان طور که مغز یک عضو فیزیکی است، تجربه‌های احساسی و روانی ما نیز تأثیرات واقعی و قابل‌اندازه‌گیری بر ساختار و عملکرد آن دارند. از این رو، آینده‌ی پیشگیری و درمان آلزایمر نیازمند توجه هم‌زمان به ابعاد روانی و جسمانی انسان است.
سلامت روان نه تنها به عنوان یک عامل خطر برای بیماری آلزایمر در نظر گرفته می‌شود، بلکه مداخلات روان‌شناختی نظیر درمان شناختی-رفتاری، موسیقی‌درمانی و مدیتیشن می‌توانند اثرات مثبتی در کاهش علائم افسردگی و اضطراب بیماران داشته باشند و سرعت پیشرفت آلزایمر را کاهش دهند. این نوع مداخلات، علاوه بر کمک به بیماران، می‌تواند به مراقبان و خانواده‌ها در مدیریت فشار روانی ناشی از مراقبت از فرد مبتلا به آلزایمر نیز کمک کند.
این پژوهش‌ها به وضوح نشان می‌دهند که اختلالات روانی نه تنها تأثیر مستقیمی بر پیشرفت بیماری آلزایمر دارند، بلکه ممکن است در شروع بیماری نقش کلیدی ایفا کنند. بنابراین، توجه به سلامت روانی باید همزمان با دیگر اقدامات پزشکی در پیشگیری و درمان آلزایمر در نظر گرفته شود.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *