اجتماعی 21 تیر 1404 - 2 روز پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
نوآوران در گفت و گو با جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه بررسی کرد

شکاف ‌های عاطفی درون خانواده؛ زنگ خطری برای جامعه

جامعه امروز ایران با مشکلات اجتماعی بسیار زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کند که ریشه در بروز مشکلات خانوادگی و عاطفی در بطن خانواده‌ها دارد. در واکاوی علل ایجاد مشکلات اجتماعی و بسیاری از بزهکاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی به این نتیجه دست می‌یابیم که شرایط نامناسب خانوادگی و وضعیت تنش‌زا و ملتهب در خانواده موجب شده تا افراد و هر یک به ‌نحوی درگیر مشکلات روحی و روانی باشند و نتوانند از عهده مدیریت تنش‌ ها برآیند و وضعیت ناگواری از نظر روانی ایجاد شود که متأسفانه در شرایط اجتماعی کشور نیز بی ‌تأثیر نخواهد بود و بازتاب آن را در جامعه اکنون شاهد هستیم.

جامعه اجتماع

جامعه امروز ایران با مشکلات اجتماعی بسیار زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کند که ریشه در بروز مشکلات خانوادگی و عاطفی در بطن خانواده‌ها دارد.
در واکاوی علل ایجاد مشکلات اجتماعی و بسیاری از بزهکاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی به این نتیجه دست می‌یابیم که شرایط نامناسب خانوادگی و وضعیت تنش‌زا و ملتهب در خانواده موجب شده تا افراد و هر یک به ‌نحوی درگیر مشکلات روحی و روانی باشند و نتوانند از عهده مدیریت تنش‌ ها برآیند و وضعیت ناگواری از نظر روانی ایجاد شود که متأسفانه در شرایط اجتماعی کشور نیز بی ‌تأثیر نخواهد بود و بازتاب آن را در جامعه اکنون شاهد هستیم.
در همین خصوص به گفت و گو با دکتر غلامرضا لطیفی، جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه پرداختیم که از نظر می گذرد.

*به نظر شما مدیریت تنش ها در خانواده تا چه اندازه مهم است؟

در چرخه زندگی در خانواده و جامعه همواره مشکلاتی وجود داشته و به وجود می‌آید، اما در این ‌میان نکته مهم این است که چگونه بتوانیم از آن‌ها عبور کنیم و با آرامش بتوانیم مشکلات را حل کنیم و تنش‌ ها را کاهش دهیم. در حال ‌حاضر یکی از مهم ‌ترین مشکلات اساسی در کشور ما که موجب شده از مدیریت تنش مناسبی برخوردار نباشیم، این است که افراد آگاه نیستند که چگونه با تنش‌ها مقابله و از آن ‌ها عبور کنند. تنش و ناسازگاری درون خانواده ها فقط به خانواده ختم نمی‌شود و در جامعه نیز منجر به بروز مشکلات بسیار زیادی می گردد.

*اختلافات خانوادگی چگونه موجب بروز مشکل در جامعه می شوند و به کل جامعه تسری می یابند؟

اختلافات خانوادگی در زمینه ‌های مختلف باید تا حد امکان رفع شوند؛ چراکه تأثیرات سوء آن ‌ها در جامعه نمایان می ‌شود و حتی اگر در کوتاه‌ مدت نیز تأثیرگذار نباشد در بلندمدت مشکلات اعضای خانواده به سطح جامعه کشیده می‌ شود و بسیاری از ناسازگاری ‌ها و تنش‌ ها موجب خشونت، دشمنی، کینه نفرت و حسادت می ‌شود و آرام ‌آرام بنیان خانواده به سمت فروپاشی می‌ رود. به ‌همین دلیل شناسایی راه‌ های مدیریت خشم و تنش در خانواده بسیار مهم است چراکه به‌ این‌ ترتیب از بروز مشکلات در سطح جامعه جلوگیری می شود. خانواده جدا از جامعه نیست و هرگونه مشکلی در آن می تواند جامعه را در شرایط نامناسبی قرار دهد.

*چرا امروزه مدیریت تنش در بطن خانواده ها دشوار گردیده است؟

یکی از مهم ‌ترین مسائلی که در حال حاضر منجر شده افراد نتوانند تنش‌ ها در سطح خانواده را کنترل و مدیریت کنند، مسائل اقتصادی است مشکلات اقتصادی امروزه در عصر کنونی تا حدی گسترش یافته اند که باعث شده آستانه تحمل افراد خانواده کاهش یابد و به‌ ویژه زوج و زوجه دچار مشکل و تنش هایی در این راستا شوند. دلیل اصلی بسیاری از تنش‌ ها و ناسازگاری ‌ها مشکلات اقتصادی می ‌باشند. همچنین باید به این نکته اشاره کنیم در شرایطی که افراد از عهده تأمین ساده‌ ترین نیازهای شان نیز برنمی‌آیند، طبیعتاً از نظر روحی و روانی نیز آرامش نخواهند داشت. آستانه تحمل افراد در حال حاضر بسیار پایین است و بلافاصله با بروز کوچک ‌ترین مشکل و اختلاف ‌نظری دچار تنش می ‌شوند؛ تنش هایی که گاهی اوقات کنترل نشده است و در بلندمدت مشکلات بسیار زیادی ایجاد می ‌کند. یکی از دلایل اصلی قتل ‌های خانوادگی به‌ ویژه طی سال‌ ها و ماه‌ های اخیر، نبود کنترل تنش در دل خانواده است و افراد در خانواده نمی ‌توانند مشکلات را کنترل کنند و همین امر منجر به بروز ناهنجاری های قابل توجهی در سطح جامعه می شود.

*عدم تأمین نیازهای عاطفی افراد تا چه اندازه در بروز مشکلات خانوادگی نقش ایفا می کند؟

از دیگر مسائلی که منجر به بروز مشکلات بسیار زیاد در خانواده شده ‌است عدم تأمین نیازهای عاطفی افراد است. طبیعتاً افراد با وجود مشکلات اقتصادی مجبور هستند چندین شیفت فعالیت شغلی انجام دهند و قادر به تأمین نیازهای عاطفی یکدیگر نخواهند بود. در حال‌ حاضر بسیاری از مادران شاغل هستند و نمی ‌توانند از عهده رسیدگی عاطفی به فرزندان شان برآیند. ضمن احترام به ساحت تمامی مادران شاغل، گر چه تمام تلاش خود را برای ایجاد رفاه در خانواده می ‌کنند اما طبیعتاً پس ‌از یک روز کار سخت و چند شیفته امکان این را ندارند که بتوانند آن‌ طور که باید و شاید از عهده تأمین و عاطفی فرزندان شان برآیند و نمی‌ توانند محبت هایی که باید نسبت‌ به کودک شان داشته باشند را انجام دهند و همین امر باعث ایجاد یک شکاف می ‌شود.
این شکاف باعث می‌شود نیازهای روحی و روانی و عاطفی برآورده نشود و درواقع برآورده نشدن نیازهای روحی عاطفی و روانی منجر به افزایش شکاف درون خانواده می شود. به ‌تدریج این مشکل به سطح جامعه نیز بروز می ‌کند؛ چراکه افرادی که در چنین خانواده‌ هایی متولد می ‌شوند و رشد می‌ یابند با کمبودها و عقده‌های عاطفی مواجه هستند و این اتفاقات را در بزرگسالی به شکل‌ های مختلف همچون دعوا و جنجال و بروز تنش در سطح جامعه نشان می ‌دهند.

*نداشتن مهارت ‌های ارتباطی صحیح در سطح خانواده تا چه اندازه در بروز مسائل اجتماعی موثر خواهد بود؟

در سطح خانواده به هر نحوی که افراد تربیت شوند در سطح جامعه نیز عمل خواهند کرد. از دیگر مشکلاتی که در خانواده ‌های امروزی شاهدش هستیم، نداشتن مهارت ‌های ارتباطی صحیح است. با این ‌که در عصر ارتباطات به سر می ‌بریم اما برقراری ارتباط در خانواده ها کمی دشوار شده‌ است. حتی بسیاری از زوجین وقتی می‌ خواهند به یکدیگر صحبت کنند در دل شبکه‌ های اجتماعی از طریق پیام رسان های اجتماعی و فضای مجازی با یکدیگر صحبت و ابراز عاطفه می ‌کنند. در حالی ‌که این منجر به عدم درک متقابل می ‌شود و فاصله ‌ها را بیشتر می ‌کند و طبیعتاً ارتباط حضوری و چهره‌ به ‌چهره تأثیر و گیرایی بیشتری دارد و محبت بیشتری در بین خانواده ایجاد می ‌کند، اما متأسفانه فضای مجازی این روزها همه بخش ‌های زندگی را دربرگرفته است و موجب شده حتی ارتباطات زوجین نیز در داخل چنین فضایی صورت گیرد و افراد نمی ‌تواند آن ‌طور که باید چهره ‌به‌ چهره با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و مشکلات بسیار زیادی از این‌ جهت ایجاد می‌ شود. بسیاری از افراد در حال ‌حاضر در خانواده به ‌دلیل این ‌که مشغله‌ ها و گرفتاری ‌های مالی بسیار زیادی برای تأمین معاش خانواده دارند نمی‌تواند به خوبی در کنار یکدیگر و به دور از تنش به سر ببرند.

*تربیت صحیح فرزندان تا چه اندازه در نوع روابط و برخوردهای آن ها در سطح جامعه موثر خواهد بود؟

امروزه بسیاری از مشکلات و تنش‌ هایی که در جامعه تجربه می ‌کنیم ریشه در خانواده ‌ها و شیوه تربیت فرزندان دارد. قطعاً وقتی فرزندان در خانواده ای متولد می ‌شوند که مشوش است و سرشار از التهاب می ‌باشد، نمی‌ توانند در بزرگسالی زندگی مناسبی را تشکیل دهند و روابط زناشویی خوبی با همسرشان داشته باشند و با فرزندان شان نیز قادر به برقراری ارتباط مناسب نخواهند بود و به ‌این ‌ترتیب ادامه ‌دهنده یک زنجیره غلط تربیتی می ‌شوند که مشکلات همچنان تداوم خواهد یافت. مشکل امروز جامعه ما این است که افراد توانایی و کنترل مدیریت تنش‌ ها را دارند و نمی‌ دانند چگونه باید رفتار کنند. در بیشتر خانواده‌ ها تفاوت ‌هایی بین زوجین وجود دارد که به بافت فرهنگی و شرایط اجتماعی متفاوت بازمی‌گردد که آن‌ ها در آن زیسته‌ اند اما متأسفانه افراد در ابتدای زندگی این مسائل را مورد توجه قرار نمی ‌دهند و به‌ سادگی از کنار آن عبور می ‌کنند. به ‌تدریج در طول زندگی این تفاوت ‌ها پدیدار می ‌شوند و شرایط نامناسب می ‌شود و شاهد التهاب در دل خانواده‌ ها خواهیم بود. بسیاری از مشکلات به نبود مدیریت صحیح روابط درون خانوادگی بازمی‌گردد. درواقع شکاف ‌هایی که در خانواده از نظر عاطفی ایجاد می ‌شود، زنگ خطری است که باید به آن توجه کرد چراکه مشکلات اجتماعی را به ‌دنبال دارد. بر همین اساس تأکید می ‌شود افراد به ‌گونه‌ ای روابط شان را در خانواده کنترل کنند که تا حد امکان سردی در روابط کاهش یابد و آستانه تحمل شان را بالا ببرند و این نکته را در نظر داشته باشند که با طلاق و جدایی اتفاق خاصی نمی‌ افتد و مشکلات شان رفع نمی ‌شود بلکه بیشتر می ‌گردد؛ چراکه فرزندان بلاتکلیف می ‌شوند و به‌ خوبی تربیت نمی‌ شوند و در جامعه در بزرگسالی مشکلات بسیار زیادی ایجاد خواهند شد. از این ‌رو توصیه می ‌شود خانواده‌ ها حتماً پیش ‌از ازدواج اقدام به دریافت آموزش ‌های لازم و کسب آگاهی ‌های مورد نیاز ورود به زندگی مشترک کنند و بتوانند در چارچوب خانواده مسائل را رفع کنند.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *