سیاسی 11 اسفند 1403 - 2 هفته پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
درس هایی که باید از آن چه بر اکراین گذشت، آموخت

قسمت اول – “موازنه”، کار آمدترین سیاست در برابر کشمکش ابر قدرت ها با یکدیگر

فیروز نعیم محبوبی

مدیر مسئول

تحمیل توافق هفته اخیر میان ایالات متحده آمریکا و اوکراین در واگذاری همه معادن و منابع مهم طبیعی اوکراین به آمریکا، بی تردید آثاری مهم هم بر ساختار سیاسی و ژئوپلیتیک جهان و هم افکار عمومی بین المللی بر جای خواهد گذاشت.
مضمون اصلی و نهایی این توافق، با حذف زوائد لفاظانه و دیپلماتیک زیبای آن، این است که اوکراین بین سه تا چهار برابر کل کمک ها و وام های نظامی و غیر نظامی دریافتی از آمریکا ظرف سه سال جنگ جاری خود با روسیه را در قالب منافع حاصل از غارت معادن خود توسط شرکت های آمریکایی، باز پس خواهد داد.
این در حالی ست که اغلب این وام ها و کمک ها خود به قیمت بسیار گران تر از اصل ارزش واقعی با اوکراین حساب شده بود. به علاوه، با همه این وام ها و کمک های دریافتی از جمله از تقریباً همه کشورهای بلوک غرب شامل کره جنوبی، تایوان، ژاپن و بسیاری دیگر کشورهای هم پیمان آمریکا، اوکراین نه تنها اکنون جنگ را با از دست دادن ۲۰ درصد سرزمین ها و ۳۰ درصد جمعیت خود باخته است، بلکه با اقتصادی ویران، تا سال ها تنها به عنوان زائده ای بر اقتصاد اروپا به زندگی معیشتی خود ادامه خواهد داد.
سیاستمداران، افکار عمومی، روشنفکران و دانشگاهیان، تا سال ها سرگذشت و سرنوشت اوکراین را از ۱۵ دسامبر سال ۱۹۹۱ میلادی (روز فروپاشی اتحاد شوروی و ظهور اوکراین به مثابه یک کشور مستقل) تا امروز را خواهند گفت و نوشت و تدریس خواهند کرد. از دیر باز، این کشور – یا سرزمین – همراه با لهستان، همواره از مهم ترین مراکز ژئوپلیتیک جهان و در مرکز اروپا به عنوان قلب اروپا یا (Heart Land) شناخته شده بود؛ اما در اثر تحولات بیرونی و درونی متعدد، اکنون حداکثر به عنوان سیم خاردار مرزی میان شرق روسی و غرب اروپایی مطرح است. گر چه حتماً این وضع تا قیامت طول نخواهد کشید و اوکراین به صحنه جهانی باز خواهد گشت؛ ولی مطمئناً می توان پیش بینی کرد که این بازگشت در کوتاه مدت رخ نخواهد داد و اعتماد اوکراینی ها و رهبران آن ها به غرب و به ویژه ایالات متحده تا مدت ها این کشور را از مرکز تعاملات مهم بین المللی به عنوان کشوری مستقل و نیرومند، به دور نگاه خواهد داشت. به نظر می رسد تا این جای کار، وابستگی به غرب و گزینش آن به جای وابستگی به شرق و روسیه، پیامد های بس زیان بارتری برای مردم و هیأت حاکمه این کشور بر جای گذاشته است.
دست کم در حوزه سیاست خارجی، اشتباه بسیار بزرگی خواهد بود اگر مفهوم “وابستگی” و نتایج وخیم آن را صرفاً به “وابستگی به غرب” فرو بکاهیم. برای کشور هایی مانند اوکراین، هند، ویتنام، برزیل و از جمله ایران که نه آن چنان بزرگ و نیرومند هستند که ابر قدرتی با کشور های پیرامونی باشند و نه آن چنان کوچک که بی دردسر به قمری از اقمار این و آن ابر قدرت جهان تبدیل شوند، هر گونه وابستگی به هر قدرتی بی ثمر و بلکه فاجعه آفرین است. این وابستگی، نه شرق و غرب دارد، نه اقتصادی و سیاسی و نظامی. ما – حداقل در سطح ایران – ناگزیر نیستیم چنان که بسیاری از روشنفکران و سیاستمداران و نخبگان مان به غلط باور دارند، یا وابسته و هم بسته ی شرق روسی و چینی باشیم، یا غرب آمریکایی و اروپایی.
با وجود ضعف ها و نیاز های پر شمار اقتصادی، نظامی و تکنولوژیکی؛ کشورهایی چون ایران و اوکراین همواره می توانسته اند و می توانند با برقراری سیاست “موازنه” به همه اهداف کوتاه و بلند مدت خود برسند و اگر نمی رسند، مسأله یا مسائلی در داخل دارند که مانع تحقق اهداف آن هاست. نمونه های موفق این سیاست موازنه با نتایج درخشان آن، کشور های هند، ویتنام، چین و اندونزی هستند که به لحاظ خارجی میان ابر قدرت ها موازنه برقرار کرده اند و با حل و فصل مشکلات داخلی، سرعت رشد اقتصادی خود را چنان شتاب بخشیده اند که بی نیاز از ادغام در این یا آن بلوک، توانسته اند خود را از چنبره وحشتناک و کابوس پایان ناپذیر فقر بیرون بکشند. مطابق جدید ترین آمار ها، اقتصاد جهانی در ۱۰ سال گذشته ۳۵ درصد بزرگ تر شده؛ حال آن که در همین مدت رشد اقتصادی هند ۷۷ درصد، چین ۷۴ درصد و اندونزی و ویتنام ۵۱ تا ۷۰ درصد بوده است.
موازنه نیز الزاماً دارای یک شکل ثابت و تغییر ناپذیر نیست و ممکن است هم به صورت “مثبت” باشد، یعنی تعامل با همه قدرت ها، و یا “منفی” به صورت عدم وابستگی به هر یک از دو قطب جهانی.
در تاریخ ایران، از زمان برقراری روابط دیپلماتیک – نه سیاسی به مفهوم امروزین آن – از دوران حکومت صفویه به این سو، حکومت های ایران هر گاه موازنه در سیاست خود را به درستی و بی خدشه برقرار و حفظ کرده اند، کشور را از آسیب های بزرگ در روابط بین المللی بر کنار نگاه داشته اند.
موازنه آن ها نیز با همه فراز و نشیب ها و اثر گذاری های تعیین کننده داخلی نیز یا مانند سلسله های پادشاهی صفویه و قاجار مثبت بوده، و یا مانند جمهوری اسلامی و دولت های امیر کبیر و مصدق منفی. مانند پایان عصر قاجار و پهلوی، کشور ما هر گاه از رویه بی طرفی و حفظ موازنه – شرق و غرب ندارد – خارج شده، به سرنگونی رژیم و وارد آمدن آسیب های بزرگ به کشور انجامیده است: قاجار به سمت روسیه و پهلوی به سمت آمریکا.
در نمونه سلسله قاجار، با به سر آمدن عمر دودمان رومانوف ها در روسیه و انقلاب بلشویکی، تقریباً بلافاصله سلسله قاجار مانند بنایی ساخته از کاه فرو ریخت و در تجربه پهلوی دوم، پشتیبانی های کاهنده غرب از شاه سابق، طوفان انقلاب را تاب نیاورد و رژیم پهلوی، زیر آفتاب سوزان خیرش ملی ایرانیان، به معنای واقعی کلمه ذوب شد.
دو قرن پس از تجربه خفت بار “عصر اعطای امتیازات” در سلسله قاجار، تجزیه اوکراین در واگذاری ناخواسته همه منابع خود به ایالات متحده، بسیار خفت بارتر از آن چیزی است که ما ایرانیان در مقام اکراه از بد ترین نمونه ذلت بار تاریخ، آن را “عهدنامه ترکمن چای” می خوانیم. در این عهدنامه:
اولاً) ایران جنگ را به بزرگ ترین قدرت نظامی جهان یعنی روسیه ربع نخست قرن نوزدهم میلادی باخته بود.
ثانیاً) در ازای این باخت فقط سرزمین و جمعیت – نه به اندازه نسبی اوکراین کنونی – به کشور متخاصم تسلیم کرد و نه همه منابع خود را به آن تقدیم کرد.
ثالثاً) این سرزمین ها به طرف پیروز داده شد و نه مانند امروز به طرف ثالث.
این تجربه بی همتا در تاریخ سیاست خارجی، درسی بزرگ برای همه کشور های جهان امروز و از جمله برای همه ایرانیان دارد که دل در گروی سر بلندی و رفاه و استقلال میهن عزیز شان دارند، بی آن که بخواهند یکی را فدای دیگری کنند. نه آزادی معارض استقلال است و نه استقلال مستلزم فدا کردن رفاه ملی. دست کم در مورد ایران، توجه به معیشت سر افرازانه ملی همراه با قدرت اقتصادی و در پی آن مشت آهنین نظامی، تنها نقشه راهی است که ملت و کشور ما را به سر منزل مقصود خواهند رساند. التماس و گدایی رفاه یا حمایت نظامی از این و آن قدرت بزرگ – چه شرق و چه غرب – توهمی بیش نیست.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *