اجتماعی 26 اسفند 1403 - 4 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
جریان‌های تفسیری و مسأله آزادی

قسمت شانزدهم و پایانی بخش ششم – خلاصۀ دیدگاه تفسیری سید قطب دربارۀ آزادی

فضای تقابل میان دین شرک و توحید از نظر سید قطب آیات ناظر بر اختیار انسان در پذیرش دعوت الهی و نیز آیات مربوط به محدود بودن وظیفۀ انبیا به ابلاغ دعوت، تصویرگر فضای تضادِ سازش‌ ناپذیر و تقابل سخت میان دین شرک و توحید هستند که پیامبر و مسلمانان را به انقطاع کامل و عدم مداهنه در برابر مشرکان فرا می‌خواند.

مهرنوش جعفری

مهرنوش جعفری

در این نوشتار دیدگاه سید قطب را که طی پنج قسمت قبلی ارائه شد، به ‌اختصار مرور می‌کنیم. از این‌ رو لازم است به نکات مهم زیر اشاره ‌کنیم:
فضای تقابل میان دین شرک و توحید از نظر سید قطب آیات ناظر بر اختیار انسان در پذیرش دعوت الهی و نیز آیات مربوط به محدود بودن وظیفۀ انبیا به ابلاغ دعوت، تصویرگر فضای تضادِ سازش‌ ناپذیر و تقابل سخت میان دین شرک و توحید هستند که پیامبر و مسلمانان را به انقطاع کامل و عدم مداهنه در برابر مشرکان فرا می‌خواند.

نگرش ایدئولوژیک به اسلام
نگاه سید قطب به اسلام ایدئولوژیک و حداکثری و حاوی روش زندگی با تمامی نظامات و ارزش‌ها و اخلاق، آداب و عبادات است. رسول خدا برای تحقق این روش باید از قدرت برخوردار باشد. حکومت به‌ عنوان سمبل حاکمیت الله بخش ماهوی این ایدئولوژی است. بدون چنین حاکمیتی، اسلام تهی از معنا بوده و جامعۀ مسلمانان بیگانه با اسلام خواهند بود. جامعه‌ای که تحت حاکمیت الله نیست، اگرچه باورمند به الوهیت خداوند باشد یا نباشد، جامعه‌ای جاهلی محسوب می‌شود.

جهاد، ذات اسلام
سید قطب جهاد را جزو ذات اسلام می‌داند و هدف آن را رفع فتنه و تثبیت الوهیت الله و طرد طاغوت‌ها و رهایی انسان از عبودیت غیر خدا می‌داند. فتنه از نظر او تنها تهدید و شکنجه مسلمانان و یا تجاوز نظامی نیست، بلکه کلیۀ اشکال بازدارنده علیه عقیده و ایمان از جمله وجود نظام‌های غیر توحیدی است و هدف جهاد نیز از بین بردن آن‌هاست.

قدرت در کانون اندیشۀ سیاسی
سید قطب اِعمال قدرت و استقرار نظام سیاسی مسلمان و اجرای شریعت الهی را مهم‌ترین و اصلی‌ترین شرط و مقدمۀ تحقق توحید و ایمان و ارزش‌های الهی می‌داند. این باور عنصر کانونی و اساس رادیکالیسم در اندیشۀ سیاسی اوست. از همین‌ رو برخی عبارات در آثار او مبنی بر موافقت اسلام با صلح و دوستی میان مردمان و اخُوت متقابل، و این‌ که هیچ چیز جز تجاوز دشمنان علیه مسلمانان مانع این خط مشی نیست، باید در ذیل اصل فوق فهم شود و به نحوی سازگار با آرای رادیکال او تأویل گردد و یا آن‌ها را در زمرۀ تناقضات اندک در آثار او به حساب آورد.

الهام‌بخشی مارکسیسم
سید قطب متأثر از شرایط دوران خود، در سودای خلق یک ایدئولوژی انگیزه‌ بخش بود تا مبنای جنبش احیای دینی قرار گرفته و اعتماد به نفس لازم را در روان مسلمانان برای رویا رویی با استعمار و استقرار حاکمیت الله در زمین ایجاد نماید. در این کوشش مارکسیسم به نحوه گسترده و آشکار الهام‌بخش او بوده است.

نظریۀ حکومت
سید قطب با وجود اعتقاد به خود بسندگی اسلام در همۀ زمینه‌ها، نظریۀ جامعی در زمینه حکومت اراده نکرده است. در تعریف او تنها عنصر هویت‌ بخشی که حکومت اسلامی را از سایر نظام‌ها متمایز می کند، اجرای کامل و بی‌ کم و کاست شریعت الله در زمین است.

جایگاه رأی و انتخاب مردم
سید قطب در تفسیر آیات مربوط به امر به معروف و نهی از منکر و نیز شورا و اولوالامر، از بیان ساز و کار انتخاب اولوالامر و اعضای شورا و حدود صلاحیت‌ها و اختیارات آن و نوع ارتباط ایشان با حاکم اسلامی خودداری کرده است. ظاهراً او شروطی مانند رأی و ارادۀ مردم در انتخاب اولوالامر را معتبر نمی‌داند. او در واقع امر به معروف و نهی از منکر را هم‌ سو با اهداف جهاد و در خدمت قدرت سیاسی و به منزلۀ ابزاری برای حاکمیت الله در زمین و تحکیم نظام اسلامی می‌داند.
به‌ طور کلی نظریۀ حکومت سید قطب فاقد عناصر لازم برای شکل‌ گیری یک نظام دموکراتیک دینی است. در نظر او لوازم و اصول دموکراسی از جمله انتخابات و پارلمانِ منتخب مردم و انتخابی بودن حاکم یا حاکمان، کنترل و نظارت مردم بر قدرت و لوازم آن همانند نهادهای مدنی و حزبی نفی شده و یا مسکوت گذاشته شده است.

حق حیات انسان‌ها
سید قطب اگرچه تصریح می‌کند که حق حیات اصلی‌ترین حق انسان و قتلِ نفس تجاوز به حقی است که انسان‌ها در آن مشترک‌اند؛ اما نگرش ایدئولوژیک و حداکثری و مبتنی بر تضاد و ستیز، او را متقاعد می‌سازد که این حق را تنها در مورد مسلمانان و اهل ذمّه و پناهندگان در دارالاسلام به‌ رسمیت بشناسد.

گسترۀ آزادی
گسترۀ آزادی در نظر سید قطب شامل آزادی عقیده و مذهب و آزادی در حیطۀ احوال شخصی و نهایتاً برخی از حوزه‌های عمومی است. به‌ طو رکلی مشکل بتوان در آثار او نشانه‌های روشنی دال بر پذیرش سایر آزادی‌های اجتماعی و سیاسی نظیر آزادی بیان، آزادی قلم، آزادی سازمان‌ یابی در احزاب و انجمن‌ها را سراغ گرفت. بلکه به‌ عکس، می‌توان شواهدی به‌ دست داد که این‌ گونه آزادی‌ها جایی در اندیشۀ سیاسی او ندارند.
در این‌ جا به پایان مطلب در خصوص اندیشۀ تفسیری شیخ محمد عبده و سید قطب در بارۀ آزادی می‌رسیم.
امیدواریم این سلسله مطالب توانسته باشد مخاطبان گرامی را جهت بارور کردن دانش نظری‌شان در این خصوص تشویق به تلاش بیش تر کرده باشد.
اگر مجالی بود برای درک بهتر موضوع، در مطلبی جداگانه این دو دیدگاه را در یک نوشتار به‌ طور فشرده مقایسه خواهیم کرد.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *