شیخ طنطاوی جوهری مصری (1870- 1940م.) مدتی در الازهر و سپس در مدرسۀ حکومتی به تحصیل پرداخت. او تحت تأثیر گفتمان علمی که یکی از گفتمانهای رایج دوران او بود رسالت خود را اثبات سازگاری دین و علم میدید. طنطاوی در سال ۱۹۱۴ بهعلت این که برخی از میهمانان را در مدرسۀ دارالعلوم عامل انگلیس عنوان میکند، از آن جا برکنار میشود و به حزب ملّی گرا (الحزب الوطنی) میپیوندد. وی در سال ۱۹۲۲ در حالی که شصت سال داشت بازنشسته شد و تدریس را رها کرد و به نگارش تفسیر مشغول شد.
مهرنوش جعفری
شیخ طنطاوی جوهری مصری (1870- 1940م.) مدتی در الازهر و سپس در مدرسۀ حکومتی به تحصیل پرداخت. او تحت تأثیر گفتمان علمی که یکی از گفتمانهای رایج دوران او بود رسالت خود را اثبات سازگاری دین و علم میدید.
طنطاوی در سال ۱۹۱۴ بهعلت این که برخی از میهمانان را در مدرسۀ دارالعلوم عامل انگلیس عنوان میکند، از آن جا برکنار میشود و به حزب ملّی گرا (الحزب الوطنی) میپیوندد. وی در سال ۱۹۲۲ در حالی که شصت سال داشت بازنشسته شد و تدریس را رها کرد و به نگارش تفسیر مشغول شد.
طنطاوی در مصر و مرحوم مهندس مهدی بازرگان در ایران نمایندگان مهم این جریان فکری به شمار میروند.
*دربارۀ تفسیر الجواهر
در کنار آثار متعدد طنطاوی، “تفسیر الجواهر” مشتمل بر 26 جزء از او بر جای مانده است.
علاقه طنطاوی به مباحث علمی جدید او را از التزام به اصول و ضوابط تفسیر کلاسیک باز نداشت. طنطاوی معتقد بود که معجزات علمی قرآن پیوسته و روز به روز (با پیشرفت علم) آشکارتر میشود و هنوز هم گنجینههای علمی قرآن مکشوف نگشته است و با گذشت زمان به تدریج آشکار میگردد.
وی از کودکی، خود را مشتاق کشفیات جدید علمی، عجایب هستی، شگفتیهای طبیعت و اسرار و رموز آسمانها و زمین و زیباییهای آن ها میدید. طنطاوی قرآن را بر اساس نظریات جدید علمی (که هنوز به طور کامل تثبیت نشده بود) تفسیر میکرد و در واقع، دچار گونهای تکلف بود که اگر مقصد و هدف قرآن را کم رنگ و مبهم نکند، دست کم بر درخشش آن پرده میافکند.
از ویژگی های تفسیر طنطاوی میتوان به جسارت وی در اندیشه و سؤال کردن و انصافش در داوری فِرَق و مذاهب اشاره کرد.
از اشکالات وی نیز می توان به حجم گسترده مطالب علمی ارائه شده و استنتاج های علمی به قرینه و نامربوط به آیات را ذکر کرد که موجب شده در شرح و بیان آیات غریب به نظر برسد.
شِکوه از جهل و انحطاط مسلمانان و لزوم توجه به مجد و عظمت از دست رفته و تأکید بر جامعیت اسلام و سازگاری آن با علوم جدید و تشویق مسلمانان به کسب قدرت و علم و مبارزه با استعمار اروپا، مضمون اصلی برداشتهای طنطاوی از آیات قرآن است.
مطابق نظریۀ گفتمان، پدیدهها و الفاظ دلالت و معانی متناسب با گفتمان حاکم مییابند و این سبب میشود دیگر دلالتها بی فروغ شوند. به عنوان مثال، او با برداشتی از آیات پایانی سورۀ “غافر” معتقد است رهبران سیاسی دول اسلامی بدون فراگیری علوم بشری صلاحیت حکومت ندارند. در نمونه دیگر آیۀ “نفی اکراه در دین” (بقره:256) به اجمال رها میشود یا روح عبادت، دانش تلقی میشود.
به طور کلی مخاطب پس از تفسیر هر گروه از آیات، خود را با برداشت های ذوقی و سیاسی طنطاوی مواجه میبیند (۱).
تفسیر جواهر طی ده سال (1923 تا 1933) تدوین شد، یعنی دورهای که با سقوط حکومت عثمانی ضربه بزرگی بر جریان اسلامی خصوصاً بر جهان عرب وارد شد و حرکت اسلامی در مصر به نفع جریانهای سکولار به محاق رفت. در چنین شرایطی طبیعی است که متفکران مسلمان بیش از آن که دغدغهمند مباحث نظری باشند، در اندیشۀ علاج وضعیت فلاکت بار جامعۀ خود بودند.
به خلاف کسانی چون “حسن البناء” که مسلمانان را به بی اعتمادی به غربیان و تمامی دستآوردهای اجتماعی علمی و سیاسی آنان فرا میخواندند، طنطاوی از زمره متفکرانی بود که با تفکیک میان اهداف و منافع غرب، راه عزت مسلمانان را کسب مظاهر مدنیت غرب و فراگیری علوم و صنعت نوین جهت مبارزه با استعمار غربیان با پشتوانۀ دانش و آگاهی میدانست. از این رو میتوان جواهر را تفسیری سیاسی در چارچوب مبارزۀ ضد استعماری دانست.
به طور کلی تفسیر طنطاوی علاوه بر آنکه متأثر از گفتمان علمی است، از آنجایی که در دورهای تألیف شده که جوامع اسلامی مقهور استعمار غربی شدهاند، به ضرورت آگاهی مسلمانان و خیزش آنان برای رهایی از سلطۀ غرب توجهی ویژه دارد. در نتیجه نمیتوان از آثار تفسیری طنطاوی نظریۀ سیاسی منسجم و طرحی روشن در زمینۀ آزادیهای سیاسی و اجتماعی استخراج کرد.
*آزادی انسان و دعوت انبیاء
صاحب تفسیر جواهر با استناد به آیات قرآن (یونس:99)، (انعام:35) و (غاشیه:21–22)، تصریح میکند که پیامبران تنها دعوت کنندهاند و اساساً استعدادهای متفاوت انسانها مقتضای مشیت و حکمت الهی بوده و لذا وحدت مردمان در هیچ امری محقق نمیشود و تنها کسانی که مستعد ایماناند، پذیرای دعوت انبیاء خواهند بود.
*جهاد و دعوت
یکی از مشکلات مفسران رفع تعارضات ظاهری میان آیات دعوت و آیات جهاد است. در این میان به عقیده طنطاوی این آیات مربوط به سه مرحله متفاوت از دعوت نبوی است.
مرحله اول:
عدم جنگ و درگیری که مربوط به دورۀ ضعف مسلمانان است.
مرحله دوم:
جنگ با متجاوزان به سرزمین مسلمانان مثل (نساء:75).
مرحلۀ سوم:
جهاد با مشرکان در هر جایی که یافت شوند مثل (توبه:36).
هدف از این مرحله آمیختن جوامع در یکدیگر و ایجاد امت واحده است.
او معتقد است آیه اول سورۀ نساء: «ای مردم از پروردگارتان پروا کنید، آن که شما را از یک تن آفرید»، به همین دیدگاه اشاره دارد.
گذشته از اینکه واقعیات تاریخی نظر طنطاوی را مبنی بر این که هدف جهاد آموزش ملل غیر متمدن و جامعه پذیر کردن آنهاست، تأیید نمیکند، باید گفت اساس نظر او همان مرحلهای بودن آیات قرآن است که پس از او سید قطب آن را بسط داد.
او در جای دیگر (فتح:28) تقریری متفاوت از هدف جهاد به دست میدهد و ایجاد صلح و آرامش در میان ملل به رهبری مسلمانان را پیش میکشد (2).
او در جای دیگر یعنی (بقره:193) که بیان می کند «با آنان کارزار کنید تا فتنهای نماند»، “فتنه” را شرک و “انتهاء” را دست کشیدن از شرک معنا میکند.
اما در آیه مشابه (انفال:39) فتنه را توأمان معادل شرک و آزار مؤمنان و ممانعت از راه خدا میداند که این دو، نه مترادف و نه ملازم یکدیگرند.
همین طور در جای دیگر (نساء:89)، وی انگیزۀ جهاد را صرفاً تسلیم و خضوع مشرکان در برابر نظام اسلامی تفسیر میکند.
این نکات روشن میکند طنطاوی نیز گرفتار همان تعارضی است که مفسران در بحث نسبت میان دعوت و جهاد با مشکل مواجه بودهاند.
*نظریۀ حکومت
اعتقاد به مرجعیت دین در عرصۀ سیاست و اجتماع، تشویق مسلمانان به فهم دین و عمل به آن و کسب قدرت و رهایی از سلطۀ استعمار و باز تأسیس خلافت اسلامیِ قدرتمند، محور نظریۀ تفسیری طنطاوی در بارۀ حکومت است. او نظام خلافت اسلامی را منطبق با ایدۀ آریستوکراسی (فیلسوف / شاهی) میداند که خداوند آن را بر قلب شارحان آن یعنی افلاطون و ارسطو الهام کرده است. او در عین حال این ایده را در عمل ممکن نمیداند و بر سپردن امر قدرت به دست مجلس امت تأکید دارد و نوعی حکومت دموکراتیک را به منزلۀ حکومت اسلامی توصیه میکند.
ناگفته نماند که او خلیفۀ دوم را اولین حاکم دموکرات و اسلام را اولین مکتبی میداند که حکومت مبتنی بر اصول دموکراسی را بنا نهاده است.
با بررسی بیش تر معلوم میشود که طنطاوی در زمینه حکومت دارای نظریهای مشخص و مبتنی بر مبانی تئوریکِ متقن و استوار نیست.
*حکومت اسلامی
اغلب مفسران سنیِ نیمۀ اول قرن بیستم، نهاد خلافت را امری دینی و رمز وحدت امت اسلامی طی چهارده قرن گذشته میدانستند و سقوط این نهاد را نقصی بر پیکره دین ارزیابی میکردند و لذا احیای آن را ضروری تلقی میکردند.
انتشار رسالۀ “الخلافة و الامامة العظمی” اثر “رشید رضا” اندکی پیش از سقوط عثمانی را باید در این چارچوب ارزیابی کرد. اما شرایط تغییر کرد، چرا که پدیدۀ ملت / دولت تحت تأثیر امواج جنبشهای ناسیونالیستی در سرزمینهای تابع عثمانی در شرف تکوین بود و مفهوم ملت به مرور جایگزین مفهوم امت شد.
طنطاوی که به پارادوکس ملت / امت توجه داشت، در مواجهه با دو گانۀ خلافت اسلامی و اَشکال مدرن حکومت در صدد یافتن راهی برای جمع میان پارادوکس ملت / امت، با استناد به قرآن و تجارب بشری بود.
او همانند سایر متفکران هم عصر خود ازجمله رشید رضا تلاش کرد تا با استناد به آیات قرآن و تجارب بشری، طرحی عملی از حکومت اسلامی ارائه دهد که سازگار با مفهوم “امت” به مثابل جامعهای دارای عقیدۀ دینی واحد و “ملت” به مثابۀ جامعهای دارای سرزمین، زیست، هویت و سرنوشت مشترک باشد. این طرح تلاشی بود برای حل ناسازگاری میان نظریۀ خلافت اسلامی و اشکال مدرن حکومت. در واقع در دوران او طرفداران احیای خلافت اسلامی در پی بازآفرینی چنین صورتی از خلافت بودند.
در نظریۀ حکومت صاحب تفسیر جواهر، “خلافت” عالیترین نهاد قدرت سیاسی و نماد اتحاد دول اسلامی و وحدت مسلمین جهان است. در نظریه او جامعه ملل متحد اسلامی متشکل از حکومتهای ملی اسلامی با محوریت نهاد خلافت است. با بررسی اصول و مبانی دولت اسلامی و چگونگی انتخاب خیلفه در رأس جامعۀ ملل متحد اسلامی، درک روشنی از دیدگاه طنطاوی نسبت به آزادیهای سیاسی و اجتماعی حاصل میشود.
———————————
* پاورقی:
۱) جریانهای تفسیری و مسأله آزادی. آرمین، محسن. 1402. ص:161.
۲) همان. ص:166.