میگوییم فلان خواننده صدایش فالش است، پرورش نیافته است و در استودیو آنقدر مجبورند روی صدایش اصلاحات انجام دهند که قطعات منتشر شده از او تقریبا صدای کامپیوتر است و نه صدای او.
میگوییم فلان خواننده صدایش فالش است، پرورش نیافته است و در استودیو آنقدر مجبورند روی صدایش اصلاحات انجام دهند که قطعات منتشر شده از او تقریبا صدای کامپیوتر است و نه صدای او. میگویند «نسبت به چی؟» ما را میگویید دیگر نمیدانیم اصلا چه باید بگوییم. دوباره تاکید میکنیم همین میشود در آلبومهایی که منتشر میکنند برای خودشان کلی طرفدار دست و پا میکنند اما به محض اینکه کنسرت برگزار میکنند طرفداران متفرق میشوند. سوالی جواب میدهند که «نسبت به کی؟». اصلا لازم نیست برویم در افقهای دور محو شویم چرا که اصلا در این حالتها افقهای دور را از روی ما ساختهاند. باز هم اصرار میکنیم که آقاجان امثال همین خوانندهها هستند که سطح سلیقه موسیقی مردم را با حاشیهسازی و بوق کرنا کردنهای تبلیغاتی و عکسهای چنین و چنان با عینک دودی یا بی عینک دودی یا با پوشیدن کاپشنهای خز و خیل به شدت پایین میآورند و گوش موسیقایی مردم را به آهنگهای مبتذل عادت میدهند. برایمان پشت چشم نازک میکنند که «این نظر شخصی شماست!» آقا چنان کنف میشویم که اصلا چرا چنین بحثی را باز کردهایم. به سبک فامیل دور می گوییم «من دیگه حرفی ندارم» میرویم در همان افقهای دور بلکه هم مدتی محو شدیم و کسی ما را ندید تا دوباره حالمان مساعد شود….پرهام.