در تصور عمومی، افسردگی پس از زایمان اغلب با تغییرات هورمونی و فشارهای روانی پس از تولد نوزاد پیوند خورده است. اما آن چه در سالهای اخیر توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده، نقشی کمتر شناختهشده و در عین حال تعیینکننده است؛ نقش سیستم ایمنی بدن در بروز این نوع افسردگی. اکنون میدانیم که بین روان مادر و سیستم ایمنیاش پیوندی دوسویه برقرار است؛ پیوندی که اگر دچار اختلال شود، میتواند به جای حمایت از سلامت، زمینهساز بیماری شود.
سارا امیری
در تصور عمومی، افسردگی پس از زایمان اغلب با تغییرات هورمونی و فشارهای روانی پس از تولد نوزاد پیوند خورده است. اما آن چه در سالهای اخیر توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده، نقشی کمتر شناختهشده و در عین حال تعیینکننده است؛ نقش سیستم ایمنی بدن در بروز این نوع افسردگی. اکنون میدانیم که بین روان مادر و سیستم ایمنیاش پیوندی دوسویه برقرار است؛ پیوندی که اگر دچار اختلال شود، میتواند به جای حمایت از سلامت، زمینهساز بیماری شود.
افسردگی پس از زایمان اختلالی جدی است که حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از زنان پس از زایمان آن را تجربه میکنند. این اختلال با علائمی چون احساس غم و ناامیدی، اضطراب شدید، اختلال خواب، خستگی مفرط، کاهش علاقه به نوزاد یا حتی افکار آسیبرسان به خود و کودک همراه است.
برخلاف تصور برخی، افسردگی پس از زایمان یک اختلال زودگذر نیست. اگر بهموقع درمان نشود، میتواند روابط مادر و کودک را مخدوش کند، پیوند عاطفی میان آنها را آسیب بزند، و حتی رشد ذهنی و عاطفی کودک را تحت تأثیر قرار دهد.
از سوی دیگر، بار روانی و عاطفی این نوع افسردگی میتواند مادر را به انزوایی تلخ بکشاند؛ جایی که احساس گناه، بیارزشی و بیکفایتی، فرصت لذتبردن از مادر بودن را از او میگیرد.
*سیستم ایمنی؛ بازیگر پنهان در صحنه روان
برای سالها، پزشکان بر این باور بودند که تغییرات هورمونی پس از زایمان، علت اصلی افسردگی در زنان است. اما پژوهشهای دهه اخیر نشان دادهاند که نقش سیستم ایمنی بدن در بروز افسردگی، بهویژه پس از زایمان، کمتر از نقش هورمونها نیست.
در دوران بارداری، سیستم ایمنی بدن مادر باید بهگونهای عمل کند که جنین، که نیمی از ژنهایش بیگانه محسوب میشوند، توسط بدن مادر پس زده نشود. بنابراین در این دوره، نوعی سرکوب ایمنی رخ میدهد.
اما پس از زایمان، سیستم ایمنی دوباره فعال میشود؛ گاهی بیش از حد. این فعالیت شدید میتواند منجر به افزایش برخی مولکولهای التهابی به نام سایتوکاینها شود که نهتنها در بدن، بلکه در مغز نیز التهاب ایجاد میکنند.
مطالعات معتبر نشان دادهاند که زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان، سطوح بالاتری از سایتوکاینهای IL-6، TNF-alpha و IL-1β دارند. این مولکولها قادرند از سد خونی-مغزی عبور کرده و در نواحی مغزی مرتبط با خلقوخو (مانند هیپوکامپ و آمیگدالا) تأثیر بگذارند. نتیجه، همان چیزی است که ما افسردگی مینامیم.
* «درد روانی» به دنبال التهاب روان
در واقع، پژوهشهای نوین به ما میگویند که افسردگی یک بیماری التهابی نیز هست. یعنی همانگونه که در اثر ضربه یا عفونت، بدن ما دچار التهاب و درد میشود، مغز نیز میتواند به دلیل التهاب سلولی، دچار «درد روانی» شود.
در زنان تازه فارغ شده، اگر این التهاب بیش از حد باشد و بدن نتواند آن را کنترل کند، احتمال ابتلا به افسردگی افزایش مییابد. عواملی مانند بیخوابی شدید، استرس، زایمان سخت، تغذیه نامناسب، و حتی فقدان حمایت عاطفی از سوی اطرافیان میتوانند التهاب ایمنی را تشدید کرده و مغز را تحتفشار قرار دهند.
*نقش تغذیه در تنظیم سیستم ایمنی و کاهش افسردگی
در این میان، تغذیه نقشی حیاتی در حفظ تعادل سیستم ایمنی و جلوگیری از افسردگی دارد. مادر پس از زایمان نیاز به تغذیهای غنی، ضدالتهابی و ترمیمکننده دارد؛ نهفقط برای تولید شیر، بلکه برای حفظ سلامت روان و ایمنی بدنش.
مواد غذایی مفید برای تقویت سیستم ایمنی و کاهش خطر افسردگی:
۱. اسیدهای چرب امگا ۳: منابع: ماهیهای چرب مانند سالمون، ساردین، گردو، بذر کتان
نقش: کاهش التهاب، بهبود خلقوخو، افزایش سطح سروتونین مغز
تحقیقات متعددی نشان دادهاند که مصرف کافی امگا-۳ در دوران بارداری و پس از زایمان با کاهش ریسک افسردگی مرتبط است.
۲. ویتامین D : منابع: نور آفتاب، زرده تخممرغ، قارچ، لبنیات غنیشده
نقش: تنظیم سیستم ایمنی، تقویت خلق
کمبود این ویتامین بهویژه در مادرانی که کمتر در معرض آفتاب هستند، با افسردگی رابطه مستقیم دارد.
۳. زینک (روی): منابع: گوشت قرمز، تخممرغ، حبوبات، آجیل
نقش: کاهش التهاب، بهبود عملکرد شناختی و خلق
زینک نقش کلیدی در تعدیل پاسخ ایمنی و ساخت سروتونین دارد.
۴. ویتامینهای گروه B (بهویژه B6، B9، B12) : منابع: سبزیجات برگدار، غلات کامل، جگر، حبوبات
نقش: شرکت در ساخت انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین و دوپامین
کمبود این ویتامینها در دوران پس از زایمان بسیار رایج است و باید جدی گرفته شود.
۵. پروبیوتیکها : منابع: ماست پروبیوتیک، کفیر، ترشی طبیعی، کیمچی
نقش: تنظیم میکروبیوم روده، که با خلق و ایمنی ارتباط دارد
امروزه ثابت شده که محور «روده-مغز» نقش مهمی در سلامت روان ایفا میکند.
۶. آهن و اسید فولیک : منابع: گوشت قرمز، عدس، اسفناج، مغزها
نقش: جلوگیری از کمخونی، افزایش انرژی و تمرکز
کمخونی یکی از عوامل خستگی و تحریکپذیری در زنان تازهزا است.
مواد غذایی که باید محدود شوند:
قندهای ساده و شیرینیجات فراوریشده: تشدید التهاب و نوسان خلق
چربیهای ترانس و فستفودها: افزایش التهاب سیستمیک
کافئین زیاد و نوشابههای انرژیزا: اختلال در خواب و افزایش اضطراب
غذاهای کنسروی و پرنگهدارنده: فقیر از مواد مغذی و مملو از ترکیبات مضر
مکملها؛ در صورت نیاز و با نظارت پزشک
در برخی موارد، مادران پس از زایمان دچار کمبودهای شدید ویتامین یا مواد معدنی میشوند. در چنین شرایطی، مکملهایی مانند ویتامین D، B12، آهن، امگا-۳ و زینک با تجویز پزشک میتوانند بسیار مؤثر باشند. اما این مکملها نباید جایگزین تغذیه سالم شوند، بلکه باید آن را کامل کنند.
توصیههای مکمل برای تقویت سیستم ایمنی و خلقوخو:
خواب کافی: حتی چرتهای کوتاه میتواند اثر چشمگیری داشته باشد.
ورزش سبک: پیادهروی، یوگا یا حرکات کششی روزانه.
مدیریت استرس: مدیتیشن، تنفس عمیق، وقتگذرانی با عزیزان.
حمایت اطرافیان: همسر، خانواده و دوستان باید درک، حمایت و توجه کافی نشان دهند.
درمان روانشناختی یا دارویی در صورت نیاز: مشاوره با روانپزشک نباید تابو تلقی شود.
*روان سالم از ایمنی متعادل آغاز میشود
دوران پس از زایمان، زمانی حساس و تعیینکننده در زندگی یک زن است؛ زمانی که نهتنها بدن، بلکه ذهن و روان او نیز نیاز به مراقبت دارند. نگاهی جامع به افسردگی پس از زایمان نشان میدهد که سیستم ایمنی، تغذیه و سلامت روان بهشدت درهمتنیدهاند.
تغذیهای آگاهانه و غنی، خواب و استراحت کافی، کاهش التهاب سلولی و حمایت عاطفی از سوی خانواده و جامعه، میتواند از افسردگی پس از زایمان پیشگیری کرده یا شدت آن را کاهش دهد.
و در نهایت، مادران باید بدانند که اگر دچار افسردگی شدند، مقصر نیستند؛ بلکه بدنشان، روانشان و حتی سیستم ایمنیشان به کمک نیاز دارد.