سیاسی 27 اردیبهشت 1404 - 2 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
نوآوران بررسی می کند

نگاهی به ۱۶ روز پراضطراب در شبه‌قاره هسته‌ای

در ۲۲ آوریل (۲۰۲۵) میلادی (۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴)، زمانی که عقربه‌های ساعت ۲.۴۵ بعد از ظهر را نشان می‌دادند، آرامش یکی از بخش های توریستی کشمیر تحت کنترل هند با صدای شلیک گلوله درهم شکست. تروریست ها به سوی جمعیت اکثراً توریست آتش گشودند و در حمله ای که مرگبارترین مورد در نوع خود در قرن حاضر محسوب می‌شود، جان حداقل ۲۵ هندی، یک مسلمان محلی و یک شهروند اهل ناپل را گرفتند. دولت هند بلافاصله انگشت اتهام را به سوی پاکستان نشانه رفت و این کشور را مسئول این فاجعه دانست؛ اتهامی که البته از سوی اسلام‌آباد قاطعانه رد شد.

کسری غفوری

کسری غفوری

در ۲۲ آوریل (۲۰۲۵) میلادی (۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴)، زمانی که عقربه‌های ساعت ۲.۴۵ بعد از ظهر را نشان می‌دادند، آرامش یکی از بخش های توریستی کشمیر تحت کنترل هند با صدای شلیک گلوله درهم شکست. تروریست ها به سوی جمعیت اکثراً توریست آتش گشودند و در حمله ای که مرگبارترین مورد در نوع خود در قرن حاضر محسوب می‌شود، جان حداقل ۲۵ هندی، یک مسلمان محلی و یک شهروند اهل ناپل را گرفتند. دولت هند بلافاصله انگشت اتهام را به سوی پاکستان نشانه رفت و این کشور را مسئول این فاجعه دانست؛ اتهامی که البته از سوی اسلام‌آباد قاطعانه رد شد.
این واقعه، جرقه‌ای بود که بار دیگر تنش‌های دیرینه میان دو قدرت هسته‌ای شبه‌ قاره را شعله‌ور کرد و ۱۶ روز پر ‌اضطراب را برای شبه قاره، مناطق اطراف و جهان رقم زد. به دنبال این واقعه تروریستی، هند که پاکستان را مسئول می دانست به سرعت وارد فاز اقدامات تلافی ‌جویانه از نوع دیپلماتیک شد. اخراج دیپلمات‌های پاکستانی، فرا خواندن کارکنان دیپلماتیک خود از اسلام‌آباد، تعلیق خدمات گذرنامه، بستن مرزها و اعلام خروج از پیمان آب‌های رود سند، تنها بخشی از واکنش‌های تند دهلی‌ نو بود. پاکستان نیز طبیعتاً دست به اقدامات متقابل زد و به این ترتیب، بحران عمق بیش تری یافت.
هرچند تنش‌ها در خط کنترل از ۲۴ آوریل گزارش شده بود؛ اما نقطه عطف این بحران در هفتم می (۱۷ اردیبهشت) رخ داد؛ زمانی که هند عملیات نظامی گسترده‌ای تحت عنوان “سیندور” را آغاز کرد. این عملیات که با هماهنگی میان نیروهای مختلف ارتش هند انجام شد، شامل یک حمله هوایی ۲۳ دقیقه‌ای با استفاده از جت‌های پیشرفته اروپایی نظیر رافائل بود. به گفته وزیر دفاع هند، در این حمله دست‌کم ۱۰۰ شبه ‌نظامی کشته شدند و به وضوح نقطه خروج بحران از قلمرو دیپلماسی به قلمرو نظامی محسوب شد.
خارج از ابعاد سیاسی این عملیات، اتفاق مهمی دیگری نیز رخ داد که از بعد نظامی حائز اهمیت زیادی بود و آن این که نیروی هوایی پاکستان با جنگنده های چینی موفق به ساقط کردن هواگردهای اروپایی نیروی هوایی متخاصم شدند. ادعای پاکستان 5 فروند بود و تصاویر ساقط شدن دو جنگنده را تأیید می کرد که با توجه به لاشه شان احتمالاً میراژ یا رافائل بودند. با توجه به این که این درگیری های هوایی در فواصل دور از هم اتفاق افتادند، مهارت کم احتمالاً خلبانان هندی را نمی توان به تنهایی عامل پیروزی جنگنده های ساخت چین دانست و حالا برای تحلیلگران روشن شده است که جنگنده های ارزان قیمت تر چینی به مراتب با کیفیت تر از آنند که تصور می شد.
این موفقیت، احتمالاً پرسش‌های جدی‌ای را در محافل نظامی غرب برانگیخته است. آیا جنگنده‌های ارزان‌قیمت‌تر چینی – که تا پیش از این چندان جدی گرفته نمی‌شدند – واقعاً از کیفیت و کارایی بالایی برخوردارند؟ یا این شکست، نتیجه ضعف فرماندهی و آموزشی نیروی هوایی هند بود؟
پاسخ این سؤالات می تواند بسیاری از معادلات نظامی و امنیتی را در سطح جهان تغییر دهد.
گزارشات درگیری میان دو ملت مجهز به تسلیحات هسته ای با نگرانی بسیاری توسط جامعه بین المللی دنبال می شد و از جایی که یک درگیری نظامی گسترده میان دو کشور حتی بدون استفاده از تسلیحات هسته ای می تواند اثرات بسیار مخرب انسانی ای نه فقط برای طرفین درگیر، بلکه برای سایر کشورها نیز داشته باشد؛ بسیاری از کشورها از جمله ایران دست به ابتکارات دیپلماتیک برای جلوگیری از تشدید تنش ها و بازگرداندن بحران از قلمروی نظامی به دیپماتیک زدند.
در روز بعد درگیری ها شدت یافت و دو طرف پایگاه های هوایی یک دیگر را هدف قراردادند و همزمان یکدیگر را برای زدن ضربه اول محکوم می کردند.
پاکستان اعلام کرد که هند به سه پایگاه هوایی این کشور، از جمله پایگاه راهبردی نور خان در نزدیکی اسلام‌آباد حمله کرده است، در حالی که هند مدعی شد این اقدامات در پاسخ به حملات پاکستان به ۲۶ نقطه با استفاده از پهپادها، تسلیحات دوربرد و جنگنده‌ها صورت گرفته است. پاکستان نیز متقابلاً چندین نقطه در خاک هند، از جمله پایگاه‌های هوایی “اودهامپور” و “پاتانکوت” را هدف قرار داد.
این رویارویی که به جدی‌ترین درگیری نظامی میان دو قدرت هسته‌ای در نیم قرن اخیر تبدیل شد، از منطقه مورد مناقشه کشمیر فراتر رفته و به نقاط مختلف در طول مرز دو هزار مایلی دو کشور گسترش یافت.
متعاقباً و به یک باره دونالد ‌ ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا اعلام کرد (۲۲ اردیبهشت) دو کشور بعد از چهار روز درگیری گسترده وارد حالت آتش بس شده اند. مقامات دو کشور نیز در فضای مجازی آتش بس را تأیید کردند، هر چند که هیچ یک از دو کشور هسته ای در ابتدا به نقش ایالات متحده اشاره ای نکردند.
این در حالی ست که به گفته مارک روبیو وزیر خارجه ایالات متحده او و “جی دی ونس” با مقامات ارشد دو کشور منجمله نخست وزیران گفت و گو کردند و به گفته او مقامات دو کشور هم چنین در خصوص زنجیره گسترده ای از مشکلات نیز سخن گفتند.
در مقابل به گفته وزارت خارجه هند، آتش بس حاصل مذاکره مستقیم دو کشور بود. هر چند نخست وزیر پاکستان از ترامپ، ونس و روبیو تشکر کرد و بدین وسیله نقش ایالات متحده در فرایند آتش بس مورد تأیید قرار گرفت.
این ۱۶ روز نشان داد که تنش‌های دیرینه میان هند و پاکستان – به‌ ویژه بر سر مسأله کشمیر – هم چنان پتانسیل تبدیل شدن به یک فاجعه تمام‌ عیار را دارند. هر چند در رحال حاضر آتش‌ بس موقت، از تشدید بیش تر درگیری‌ها جلوگیری کرده است؛ اما ریشه‌های اختلافات هم چنان مانند گذشته تنومند است و تا روزی که برای مسائل به صورتی بنیادین میان این دو قدرت اتمی همسایه چاره ای اندیشیده نشود، ریسک فاجعه همیشه پایدار خواهد ماند.
از سویی، موفقیت جنگنده‌های چینی در برابر جت‌های پیشرفته اروپایی، زنگ خطری برای قدرت‌های غربی است. هرچند که بررسی و واکاوی این موضوع نیاز به بررسی و نگارش مطلبی جداگانه دارد.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *