در تاریخ سیاسی ملتها، لحظاتی رقم میخورند که فراتر از معادلات حزبی، اختلافات داخلی یا شکافهای اجتماعی، مردم با ملیت و هویت مشترک شان به صحنه دفاع از سرزمین شان میآیند. تجاوز اخیر رژیم غاصب صهیونیستی علیه ایران، یکی از همین لحظات سرنوشتساز بود. در این بزنگاه مهم، مردم ایران با همه تفاوتها، انتقادها، گلهمندیها و فشارهای اقتصادی، یک صدا و یک دل در کنار وطن ایستادند.
در تاریخ سیاسی ملتها، لحظاتی رقم میخورند که فراتر از معادلات حزبی، اختلافات داخلی یا شکافهای اجتماعی، مردم با ملیت و هویت مشترک شان به صحنه دفاع از سرزمین شان میآیند.
تجاوز اخیر رژیم غاصب صهیونیستی علیه ایران، یکی از همین لحظات سرنوشتساز بود. در این بزنگاه مهم، مردم ایران با همه تفاوتها، انتقادها، گلهمندیها و فشارهای اقتصادی، یک صدا و یک دل در کنار وطن ایستادند.
این همبستگی اجتماعی و سیاسی نه تنها نشانه بلوغ سیاسی ملت ایران است، بلکه پیامی روشن به دوست و دشمن دارد که مردم ایران اگرچه منتقدند، اما اهل خیانت به وطن نیستند و در بزنگاه های حساس، همه با وجود مشکلات بسیار، زیر پرچم سه رنگ ایران به دفاع از وطن می ایستند و اگرچه مطالباتی دارند، اما وفاداریشان به خاک و هویت شان خدشهناپذیر است.
دقیقاً در شرایطی که رسانههای بیگانه با هزینه های گزاف به دنبال شکستن انسجام اجتماعی ایران بودند و رژیم صهیونیستی گمان داشت با حمله به خاک ایران، تفرقه داخلی را شعلهور میکند، اتفاقی معکوس رخ داد؛ ایرانیان با نگاه ملی، فارغ از مرزبندیهای سیاسی، همچون همیشه پشت کشور و حاکمیت خود ایستادند. این واکنش مردمی، یکی از مهمترین داراییهای امنیت ملی ماست و باید آن را قدر دانست.
بدون شک در جنگ اخیر، بلوغ سیاسی و سواد رسانهای مردم، نقطه قوت راهبردی جمهوری اسلامی بود.
حوادث اخیر نشان داد که سواد رسانهای و قدرت تحلیل مردم ایران از بسیاری جوامع بیشتر است. مردم ایران به خوبی توانستند روایت جعلی رسانههای دشمن را از واقعیتهای میدانی تفکیک کنند. ایرانیان دریافتند که در ماجرای تجاوز اسرائیل، ایران قربانی است نه آغازگر. آنها با ذهنی باز، تهدید را شناختند و با صدایی بلند، از تمامیت ارضی خود دفاع کردند.
این بلوغ سیاسی از آن جهت حائز اهمیت است که میتواند ستون تأمین امنیت پایدار در جمهوری اسلامی ایران شود. دیگر امنیت صرفاً از بالا به پایین تعریف نمیشود، بلکه مردم خود بازیگران فعال و امنیت سازند. این همان نقطهای است که حاکمیت باید آن را درک، تقویت و حمایت کند.
دشمنان ایران دریافتهاند که توان نظامی ایران قابل انکار نیست؛ بنابراین تمرکز خود را بر جنگ نرم، عملیات روانی، دروغ پراکنی و تفرقه افکنی داخلی گذاشتهاند. در چنین شرایطی، همبستگی ملی مردم بزرگترین مانع برای اجرای این نقشهها بود که اگر این انسجام حفظ شود، تیر دشمن همچنان به سنگ خواهد خورد.
تامل پیرامون این نکته ضروری است که اعتماد مردم سرمایهای دو طرفه است. اگر حاکمیت از این سرمایه مراقبت نکند، اگر مطالبات به حق مردم را نادیده بگیرد، اگر نگاه از بالا به پایین بر تعامل با مردم حاکم شود، همین مردم که امروز در کنار نظام ایستادند، ممکن است دلسرد شوند. تقویت اعتماد عمومی، نیازمند پاسخ به مطالبات واقعی مردم است.
پر واضح است که امنیت فقط با ابزار نظامی ایجاد نمیشود؛ پایدارترین امنیت، امنیتی است که از بطن جامعه بجوشد. مردمی که احساس تعلق، مشارکت، شنیده شدن و احترام داشته باشند، خود حافظ نظام میشوند؛ این همان امنیت درون زاست که همواره مورد تأکید مسئولان بوده است.
مردمی که در روزهای سخت در کنار کشورشان ایستادهاند، حق دارند که دیده شوند. حاکمیت باید بداند که این همراهی اجتماعی، یک پیام آشکار دارد و این است که: «ما مردم در میدان دفاع از تمامیت ارضی ایران و همبستگی ملی گام برداشتیم و مسئولان هم باید نسبت به رفع مشکلات و آبادی و سربلندی ایران اهتمام ورزند».
در حال حاضر مردم مطالبات و انتظارات به حقی دارند که باید مسئولان نهایت تلاش خود را در راستای تحقق آن ها داشته باشند.
اصلاح وضعیت معیشت و اقتصاد قطعاً یکی از مهم ترین انتظارات مردم ایران است. مردم ایران از فشار اقتصادی، تورم، بیکاری و کاهش قدرت خرید خستهاند. تقویت کسب و کارها، کنترل تورم، ایجاد اشتغال و رفع فساد اقتصادی خواستههای اصلی جامعه است. قطعاً این خواستهها با اراده سیاسی و مبارزه با رانت قابل تحقق است.
شفافیت و صداقت در اطلاع رسانی نیز دیگر مطالبه عمومی ملت ایران است. در دوره جنگ و پس از آن، صداقت مسئولان در اطلاع رسانی سبب افزایش همدلی شد. مردم دوست دارند با آنها صادقانه حرف زده شود، نه شعاری. باید این رویکرد حفظ و تقویت شود.
اصلاح نظام اداری و مقابله با فساد قطعاً از مهم ترین خواسته های مردم ایران است. مردم به شدت از فساد، ویژهخواری و تبعیض ناراضیاند. طبیعتاً اگر اراده واقعی برای مقابله با فساد در بدنه حاکمیت وجود داشته باشد، همبستگی ملی، عمق بیشتری پیدا میکند.
احترام به کرامت انسانی و اجتماعی مردم نیز از دیگر امور مهمی است که باید مورد توجه مسئولان قرار گیرد. مردم ایران اهل عزتاند. آنها وقتی میبینند کرامتشان رعایت میشود، با جان و دل حمایت میکنند.
تقویت آزادیهای مشروع، احترام به حقوق شهروندی و شنیدهشدن صدای مردم، نشانه بلوغ حاکمیت است.
به وضوح روشن است که امروزه امنیت ملی ایران، افزون بر این که محصول قدرت نظامی است، همچنین نتیجه پشتیبانی یک ملت وفادار، هوشیار و بالغ است. همبستگی مردم در برابر تجاوز اسرائیل، حجت را بر همه تمام کرده و نشان داده است که این ملت شایسته قدرشناسی، مشارکت و احترام است.
اگر حاکمیت قدر این مردم را بداند، مطالبات به حق شان را با گوش شنوا بشنود و محقق سازد، هیچ دشمنی – هر چند مقتدر – قادر نخواهد بود به خاک پاک و مقدس ایران عزیزمان نظری داشته باشد.
امروز نوبت حاکمیت است که در برابر همبستگی مردم عزیز ایران، با همدلی، صداقت و اصلاحات ساختاری، پاسخ شایستهای به این وحدت و انسجام ملی دهد. قطعاً این بهترین سرمایهگذاری برای امنیت پایدار و آینده ایران خواهد بود.