فرهنگی 25 اسفند 1403 - 9 ساعت پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
علی قمصری/ نوازنده و آهنگساز

هنجارشکنی به‌جای هنجارگریزی

باید در نظر گرفت محاوره به‌معنای اثر سخیف نیست. البته من با ترانه‌های عامیانه‌ای که این روزها می‌شنویم و در موسیقی پاپ بیشتر استفاده می‌شوند، چندان میانه‌ای ندارم چون حس می‌کنم مخاطب را کم‌هوش و کم‌هوش‌تر فرض می‌کنند اما هوشمندی و نبوغ می‌تواند با زبان محاوره، در ادبیات نثر جلال آل‌احمد و یا صادق هدایت را بسازد یا طنزهای جمال‌زاده را یادآور باشد. در شعر می‌تواند بشود «مانلی» اثر نیما یوشیج یا زیبایی‌های شعر پروین اعتصامی یا شعر بی‌تکلف سهراب سپهری را به یاد بیاورد.

علی قمصری

باید در نظر گرفت محاوره به‌معنای اثر سخیف نیست. البته من با ترانه‌های عامیانه‌ای که این روزها می‌شنویم و در موسیقی پاپ بیشتر استفاده می‌شوند، چندان میانه‌ای ندارم چون حس می‌کنم مخاطب را کم‌هوش و کم‌هوش‌تر فرض می‌کنند اما هوشمندی و نبوغ می‌تواند با زبان محاوره، در ادبیات نثر جلال آل‌احمد و یا صادق هدایت را بسازد یا طنزهای جمال‌زاده را یادآور باشد. در شعر می‌تواند بشود «مانلی» اثر نیما یوشیج یا زیبایی‌های شعر پروین اعتصامی یا شعر بی‌تکلف سهراب سپهری را به یاد بیاورد.
موسیقی هم از این قائده مستثنی نیست. نباید فکر کنیم فقط کلمات با چاشنی قدیمی و پرتکلف می‌توانند با سازهای با رنگ‌های صوتی سازهای ایران خود را متجلی کنند چون این تصور اصلا تصور جالبی نیست. درنتیجه با کلام محاوره درست هم می‌توان موسیقی ایرانی کار کرد. اما اصلا با این‌که شعر را سخیف کنیم، موافق نیستم. من با این موافقم که تلفیق شعر درست باشد، از شعر خوب استفاده کنیم اما زبان شعر، زبان قدیمی نباشد.
البته هنجارگریزی‌های بی‌مایه‌ای که به‌عنوان‌مثال در آثار آقای نامجو دیده می‌شود، موافق نیستم بلکه با هنجارشکنی‌های درست و اصولی موافقم. چون وقتی می‌خواهید هنجارشکنی انجام دهید، باید هنجار را بشناسید اما وقتی می‌خواهید از هنجارها تنها فرار کنید، هنجارگریزی اتفاق می‌افتد. معتقدم باید کارهای تازه انجام داد اما باید این کار با زبان درست صورت بگیرد چون با استفاده اشتباه اصل قضیه را زیر سوال می‌برند و کار، به کاریکاتور تبدیل می‌شود. درواقع با آشنا شدن مخاطب با موسیقی از طریق اشعار بامفهوم اما به زبان محاوره موافق هستم چون اشعار محاوره می‌توانند مفهوم داشته باشند. به‌عنوان‌مثال وقتی من می‌گویم: «دامان تو چین دارد و دیوار بلند است/ دستم برسد یا نرسد شکرگزارم» با استفاده از دیوار چین به قابل وصول نبودن یار اشاره می‌کند. از چین استفاده کرده است تا هم دیوار چین را مثال بزند و هم به چین دامن یار اشاره کند. یا در بیت «ته‌دست نشستی، پی آزار که هستی؟/ ای آس دل گم‌شده بر میز قمارم» با آوردن کلماتی همچون آس دل، ته‌دست نشستن و میز قمار به یک قمار اشاره می‌کند اما زیبا است. یا «ای قهوه شیرین‌شده با قاشق رویا/ تلخ است تو را از دهن‌افتاده ببینم» ویژگی‌های مختلف قهوه همچون شیرینی، تلخی و از دهن افتادگی را در یک بیت آورده و محاوره‌ای بسیار زیبا و نوین شکل داده است.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *