بیش از یک دهه است که اقتصاد ایران چالش هایی همچون تورم و به دنبال آن، رکود را به خود دیده است. آن هم رکودی که با تورم همراه است و به شدت شرایط را سخت کرده است. تحریم ها نیز در چنین وضعیتی، اوضاع را بحرانی تر ساخته و مشکلات مردم را افزایش داده است.
سمیرا حسین پور
روزنامه نگار
بیش از یک دهه است که اقتصاد ایران چالش هایی همچون تورم و به دنبال آن، رکود را به خود دیده است.
آن هم رکودی که با تورم همراه است و به شدت شرایط را سخت کرده است. تحریم ها نیز در چنین وضعیتی، اوضاع را بحرانی تر ساخته و مشکلات مردم را افزایش داده است.
سیاست هایی نیز که در پیش گرفته شده اند به دلیل ناپایدار بودن موجب شده اند اقتصاد ایران بی ثبات شود و مشکلات مردم به صورت روزافزون رشد یابند.
سیاست های ناصحیحی که نوسانات شدید نرخ ارز را نتوانسته کنترل کند و قدرت خرید مردم را کاهش داده است و رکودی ایجاد کرده که بخش های تولیدی و صنعتی را دچار تعطیلی ساخته اند. به دنبال این تعطیلی کارخانه ها، شاهد کاهش سطح کمی تولیدات داخلی، رشد بیکاری، کاهش مصرف و فقر روزافزون هستیم.
مایه تاسف است که باید اذعان داشته باشیم سال 1404 در شرایطی آغاز شده است که رکود تورمی از سال های قبل وجود داشته و اکنون تداوم یافته است.
وضعیت اقتصادی فعلی حکایت از تداوم رکودتورمی دارد. این وضعیت که هم در آن رکود و هم تورم خودنمایی می کند مشکلات بسیار زیادی را به دنبال خواهد داشت.
رکود اقتصادی در اصل نتیجه نبود قدرت خرید مردم است. مردمی که از نظر مالی دچار مشکلات بسیار زیادی هستند چاره ای ندارند جز صرف نظر از مصرف و همین کاهش مصرف یعنی عدم خرید و نهایتا رکود معنا می دهد.
سفره های مردم روز به روز کوچکتر می شود و قدرت خریدشان کاهش می یابد و چنین وضعیتی موجب شده تا بخش های تولیدی با رکود مواجه شوند.
نوسانات اقتصادی، نبود افق روشن برای سرمایهگذاران و نبود ثبات در سیاستگذاریهای کلان اقتصادی، همگی از عواملی هستند که پیشبینی میکنند امسال هم سفره مردم کوچکتر شود و بخشهای تولیدی همچنان در حاشیه بمانند.
تورم افسارگسیخته، یکی از متغیرهای کلیدی در تعمیق این رکود است. در حالی که آمارهای رسمی نرخ تورم را در بازههایی حدود ۴۰ درصد اعلام میکنند، واقعیت بازار، گواهی از گرانیهای چندبرابری دارد. مردم دیگر قدرت خرید کالاهای اساسی را هم ندارند و این مسئله، یعنی کاهش تقاضای مؤثر، مستقیماً به رکود در صنایع تولیدی دامن میزند. فروش کاهش مییابد، تولیدکننده ناچار به کاهش ظرفیت یا حتی تعطیلی واحد تولیدی میشود، اشتغال آسیب میبیند و چرخهای معیوب شکل میگیرد.
در همین خصوص به گفت و گو با جمشید عدالتیان، اقتصاددان، نایب رئیس سابق اتاق بازرگانی تهران، عضو هیئت علمی دانشگاه و فعال اقتصادی پرداختیم و عوامل مؤثر در بروز و تداوم رکود و همچنین راهکارهایی برای برونرفت از وضعیت کنونی را مورد بررسی قرار دادیم.
* آقای دکتر پیش بینی شما از وضعیت پیش روی اقتصاد ایران چیست؟ رکود تداوم خواهد داشت؟
به اعتقاد بنده متاسفانه شرایط سخت اقتصادی تداوم خواهد داشت و رکود تورمی در سال جاری نیز مهمان اقتصاد خواهد بود.
درواقع رکود در اقتصاد ایران تنها یک پدیده ای نیست که در یک دوره وجود داشته باشد و در دورنه دیگر نباشد، بلکه تبدیل به بخشی از ساختار اقتصادی ایران شده است.
درواقع عدم قطعیت در سیاستگذاریها، مشکلات مزمن نظام بانکی، وابستگی بالا به درآمدهای نفتی و البته تحریمها، همه باعث شدهاند که اقتصاد ایران نتواند روی ریل رشد پایدار حرکت کند و رکود بخش جدایی ناپذیر آن شود.
*چه عواملی باعث ایجاد و تشدید رکود شدهاند؟
درواقع یک عامل باعث بروز رکود نمی شود، بلکه مجموعه ای از عوامل منجر به بروز این پدیده تلخ می شوند. وقتی تورم بالاست، همه کالا به طور غیرمنتظره دچار جهش قیمت می شوند؛ این در حالی است که قدرت خرید مردم و درآمد ریالی شان رشد نمی یابد و نهایتا توازن از بین می رود و نهایتا منجر به بروز رکود می شود؛ چرا که مردم توان مالی برای خرید ندارند. در شرایطی که تقاضایی از سوی مردم برای خرید وجود ندارد، آن ها نمی توانند آنچه موردنیازشان است را فراهم نمایند و نهایتاً رکود تعمیق می یابد.
از دیگر سو نبود نظارت صحیح بر بازار ارز و عدم کنترل نوسانات این بازار موجب شده تا قیمت ها مکرر رشد یابند و این جهش قیمتی در کنار نبود ثبات اقتصادی شرایط را سخت تر کرده است.
مشکل دیگری که باید به عنوان یکی از دلایل بروز رکود اقتصادی عنوان کنیم، کاهش درآمد خانوارهاست. در حال حاضر درآمد و حقوق و دستمزد افراد ثابت باقی مانده است، اما هزینه های خانوار به صورت دلاری و براساس نرخ دلار افزایش یافته که همین امر دشواری هایی را رقم زده است و اوضاع را مشوش ساخته است.
افزون بر این، هزینه تهیه مواد اولیه برای تولید که از طریق واردات و با استفاده از دلار صورت می گیرد، موجب می شود که قیمت نهایی تمام شده افزایش یابد؛ در حالی که مردم توان مالی شان رشد نیافته و نهایت از نیازهای شان هر چند ضروری چشم پوشی می کنند تا اصطلاحاً دخل و خرج شان با هم تناسب داشته باشد.
* آیا کوچک شدن سفره های مردم با رکود اقتصادی ارتباط دارد؟
بله. دقیقا. چطور می توان انتظار داشت خانواده ای که ریالی به درآمدش اضافه نشده بتواند همچون قبل خرید کند؛ آن هم کالاهایی با نرخ گران که همگی رشد قیمتی آن هم چنیدن برابری را تجربه می کنند. درواقع باید تصریح کنم که رکود اقتصادی و تورم علت و معلول هم هستند و در این میان تولیدکنندگان و بخش های صنعتی روزگار ناخوشی را سپری می کنند که محصول بروز و تعمیق رکودتورمی است و به دنبال چنین وضعیتی با ورشکستگی بخش های صنعتی و تولیدی و نهایتا بیکاری نیروی انسانی شان مواجه می شویم که اتفاق تلخی است؛ آن هم در سالی که تحت عنوان سرمایه گذاری برای تولید نامگذاری شده است و باید قطعاً زمینه های تولید فراهم شود.
در حال حاضر به صراحت باید عنوان کنم که چرخ تولید در ایران نمی چرخد و علت نیز مشخص است؛ عدم کنترل تورم و ناپایداری قیمت ها در اقتصاد و از همه مهم تر، نبود سیاست های ارزی مناسب در راستای کنترل نوسانات و تلاطمات نرخ ارز.
* چرا دولت ها نتوانستند اقداماتی در راستای کنترل تورم و رفع مشکلات بخش های تولیدی ایجاد کنند؟
برای پاسخ به این سؤال باید نگاهی به وضعیت اقتصادی ایران و زیرساخت های اقتصادی بپردازیم.
در شرایطی که زیرساخت ها به شدت نابه سامان هستند و مشکلات از هر سو به اقتصاد تحمیل شده اند، طبیعتاً شرایط از این بهتر نخواهد شد. سیاست هایی نیز که اخیراً اجرا شده اند، نتایج مقطعی دارند و نمی توان امید به بهود وضعیت اقتصاد ایران در بلندمدت داشت. درواقع مسئولان در دولت های مختلف تلاش هایی برای رفع مشکلات داشته اند، اما به نحوی که فقط مُسَکِن مقطعی بوده اند و در بلند و میان مدت نتوانسته اند مشکلات اقتصاد را رفع نمایند.
* چه تأثیری این رکود بر صنایع تولیدی گذاشته است؟
تأثیرات رکود بر بخش تولیدی ایران فاجعهبار بوده. آمارها نشان میدهد ظرفیت تولید بسیاری از واحدها کاهش داشته است. تعدادی کارخانه تعطیل شدهاند یا با حداقل نیرو فعالیت میکنند. هزینههای تولید بالا رفته، اما امکان فروش نیست. این باعث شده نقدینگی در دست تولیدکننده قفل شود و قدرت ادامه فعالیت از بین برود.
*آیا در بخش صادرات هم رکود مشاهده میشود؟
بله. رکود داخلی به صادرات هم سرایت کرده. هزینه بالای تولید و نوسان نرخ ارز باعث شده کالاهای ایرانی در بازارهای بینالمللی قدرت رقابت نداشته باشند. از طرفی، نبود سیاستهای تشویقی برای صادرکنندگان، قوانین پیچیده و بازگشت ارز حاصل از صادرات، همه بر صادرات فشار وارد کرده است.
* وضعیت بیکاری چگونه است؟
رکود همیشه با افزایش بیکاری همراه است. بخشهایی از صنایع نیروی کار خود را تعدیل کردهاند. اشتغال غیررسمی رشد یافته، اما شغلهای باکیفیت کمتر شده. در چنین شرایطی، نه تنها بیکاری افزایش یافته، بلکه امنیت شغلی هم کاهش یافته و نیروی کار متخصص انگیزهای برای ماندن ندارد.
*راهکارهای خروج از رکود چیست؟
برای خروج از رکود، باید سیاست هایی همچون افزایش سرمایهگذاری داخلی و خارجی با تضمین امنیت اقتصادی، ثبات در سیاستگذاری اقتصادی بهویژه در حوزه ارز و تجارت، حمایت هوشمند از تولید بهجای پرداخت یارانه مستقیم، کاهش تورم از طریق انضباط مالی و کاهش کسری بودجه دولت و افزایش صادرات غیرنفتی در دستور کار قرار گیرد.