یک فعال صنفی بازنشستگان که چهل سال قبل گفته بود برخی بازنشستگان پس از 30 سال کار و بازنشستگی؛ با داشتن شغل دوم، تلاش می کنند حداقل معاش خانواده را تامین کنند، در تازه ترین گفت و گوی خود با خبرنگاران بیان کرد: «در حال حاضر خود بنده که پس از یک بار بازنشستگی از شغل اول، مشغول کار دوم شده بودم؛ حتی پس از 60 سال کار و بازنشستگی از شغلِ دوم، مجبورم برای تامین حداقل معاش خانواده ام سراغ پیدا کردن شغل سوم بروم!».
علی زراندوز
یک فعال صنفی بازنشستگان که چهل سال قبل گفته بود برخی بازنشستگان پس از 30 سال کار و بازنشستگی؛ با داشتن شغل دوم، تلاش می کنند حداقل معاش خانواده را تامین کنند، در تازه ترین گفت و گوی خود با خبرنگاران بیان کرد: «در حال حاضر خود بنده که پس از یک بار بازنشستگی از شغل اول، مشغول کار دوم شده بودم؛ حتی پس از 60 سال کار و بازنشستگی از شغلِ دوم، مجبورم برای تامین حداقل معاش خانواده ام سراغ پیدا کردن شغل سوم بروم!». وی در پاسخ به این سوال یکی از خبرنگاران که از وی پرسید: «حالا اگر پس از بازنشستگی از شغل سوم و پس از 90 سال کار، باز هم خرج زندگی تان با سه تا حقوق بازنشستگی هم نچرخید، تصمیم دارید چه کار کنید؟». گفت: «من اگر می خواستم از حالا به فکر آینده بوده و این قدر دوراندیش و با برنامه ریزی اصولی باشم که دیگر اسمم کارمند و بازنشسته چند شغله نبود و حتماً یکی از مسئولان بسیار دوراندیشِ رده بالایِ کشور بودم!».
***
یک فعال کارگری که چهار دهه قبل گفته بود کالاهای مصرفی مردم از لباس و گوشت گرفته تا سیب زمینی و هویج، قسطی و دانه ای به فروش می رسد؛ از فروش برخی اقلام به صورت غیربهداشتی به شدت انتقاد کرد! وی در این باره گفت: «متاسفانه امروز شاهد هستیم که به خاطر گرانی بیش از حد، مردم برخی اقلام مثل بستنی چوبی را به صورت “لیسی” می خرند و این نوع فروش، یعنی یک بستنی قیفی ممکن است تا موقع تمام شدن حداقل توسط 200 نفر لیس زده شود که خب طبیعی است شاید این نوع خرید، هوس مردم را نسبت به خوردنِ بستنی بخواباند، ولی قطعاً سبب شیوع برخی امراض لیسکی (!) خواهد شد!». وی همچنین در ادامه، از فروش اقساطی بویِ کباب توسط برخی کبابی های سودجو به مردمی که پول خرید قسطی خود کباب را هم دیگر ندارند، انتقاد کرده و گفت: «این کار اصلاً درست نیست؛ زیرا یکی از تفریحات سالم خود بنده و خانواده ام این بود که هر شبِ جمعه ، می رفتیم دمِ کبابی محل و حسابی خودمان را به بو و دود کباب مجانی مهمان می کردیم که متاسفانه این شب جمعه نه، شب جمعه قبل، هنوز بوی اول را نکشیده بودیم بالا که با چهره غضبناک و سبیل های از بناگوش در رفته کباب فروش محل روبه رو شدیم که از ما بابت بو کردن عطر کباب و خوردن دودش، طلب پول ولو به صورت قسطی می کرد!». وی در ادامه با حسرت گفت: «البته بنده به ایشان یادآوری کردم که از قدیم گفته اند: «پولدار به کباب، بی پول به بوی کباب!» ولی ایشان با عصبانیت تاکید کرد که این حرف ها مال زمان دلار 100 هزار تومانی و گوشت کیلویی یک میلیون تومانی بوده، نه الان که دلار شده 100 میلیون و گوشت هم از قرارکیلویی یک میلیارد تومان است!».