چهار دهه پس از آن که “محمد جواد لاریجانی“ در میانه مذاکرات ایران و آمریکا گفت: «رفراندوم برگزار کنیم که آیا ما میخواهیم گاو شیری آمریکا بشویم یا نه؟ مذاکره خالی که مسئلهای را حل نمیکند، جز این که ما گاو شیری آمریکا بشویم!». عده ای از گاوهای شیری پس از ابداع دستگاه مترجم زبان حیوانات توسط عده ای از دانشمندان، بیاینه ای صادر کرده و در آن خطاب به انسان ها بیان کردند: «راستش ما گاوها خیلی اهل سیاست نبوده و نیستیم که اگر بودیم که دیگر اسم مان گاو نبود و هزاران سال اسیر دست شما آدم ها نمی شدیم که شیرمان را در شیشه کرده و با گوشت مان خورشت قیمه بادمجان درست کنید!
علی زراندوز
چهار دهه پس از آن که “محمد جواد لاریجانی“ در میانه مذاکرات ایران و آمریکا گفت: «رفراندوم برگزار کنیم که آیا ما میخواهیم گاو شیری آمریکا بشویم یا نه؟ مذاکره خالی که مسئلهای را حل نمیکند، جز این که ما گاو شیری آمریکا بشویم!». عده ای از گاوهای شیری پس از ابداع دستگاه مترجم زبان حیوانات توسط عده ای از دانشمندان، بیاینه ای صادر کرده و در آن خطاب به انسان ها بیان کردند: «راستش ما گاوها خیلی اهل سیاست نبوده و نیستیم که اگر بودیم که دیگر اسم مان گاو نبود و هزاران سال اسیر دست شما آدم ها نمی شدیم که شیرمان را در شیشه کرده و با گوشت مان خورشت قیمه بادمجان درست کنید! اما سوال ما این است که شما انسان ها در این مدت، چه بدی از ما دیدید که وقتی عصبانی می شوید، از ما به عنوان مثالی عبرت آموز و زننده یاد می کنید؟ اگر واقعاً گاو بودن بد است، چرا مرحوم “سعدی“ سروده است: “گاوان و خرانِ باربردار / به ز آدمیانِ مردمآزار! “. یا این بیت که: “آن دو شاخ گاو اگر خر داشتی/ یک شکم در آدمی نگذاشتی! “. در پایان بهتر است اگر می خواهید نام جانوری را به عنوان کلمه ای برخورنده استفاده کنید، چه جانداری بهتر (یا بدتر!) از “پشه“ که براساس تحقیقات دانشمندانِ خودتان، سالانه تا یک میلیون انسان در جهان به وسیله نیش این جانور کشته می شوند! و در انتها باز هم تکرار می کنیم که نباید ما گاوها را دست کم گرفت، چون به قول شاعر خودتان: “کار هر بز نیست خرمن کوفتن/ گاو نر میخواهد و مرد کهن! “».
***
چهل سال پس از آن که در یکی از کتیبههای مترو، این شعر فردوسی: «اگر سر به سر تن به کشتن دهیم / از آن به که ایران به دشمن دهیم». به این صورت نوشته شد: «اگر سر به سر تن به دشمن دهیم / از آن به که گیتی به دشمن دهیم!»؛ فردی که این تحریفِ ادبیاتی – تاریخی – جغرافیایی را انجام داده بود، در حالی که نمی خواست نامش فاش شود، در گفت و گو با خبرنگار ادبی یکی از نشریات کشور گفت: «متاسفانه چون بزرگانِ شعر ما مثل همین جناب فردوسی، دست شان بندِ سرودنِ هزاران بیت شعر بوده، طبیعی است که خیلی فرصت پیراستن اشعارشان را نداشتند؛ ولی بنده که حقوق می گرفتم و کار خاصی هم نداشتم و مرتب در و دیوارِ اتاقم در اداره مترو را نگاه می کردم، ساعت ها و روزها و هفته ها و ماه ها و سال ها فرصت داشتم تا این بیت شعر را اصلاح کرده و با نوشتن آن سر درِ ایستگاه هایِ مترو تهران، جاودانه اش کنم!». وی درباره این که چرا در این شعرِ فردوسی، به جای کلمه “کشتن“ از کلمه “دشمن“ و به جای کلمه “ایران“ از کلمه “گیتی“ استفاده کرده، گفت: «بنده با قرار دادن عبارت “دشمن“ به جای “کشتن“، هم از خشونت این شعر کم کردم و هم آن را خوراک ترجمه، برای درج در سر درِ سایر ایستگاه های مترو جهان کردم. حق بدهید که بالاخره هر ملتی یک دشمن دارد و دلِ عواملِ مترویش با ترجمه این شعرِ دشمن ضایع کن، بسیار خنک می شود! از طرفی با جایگزینی کلمه “گیتی“ به جای “ایران“؛ هم ظرفیت های بین المللی این بیت را چند برابر کردم و هم سرانجام ادایِ دِینی کردم به گیتی خانم، مادر بچه ها که بالاخره در بارور کردن این حجم از ذوق ادبی بنده، سال های متمادی تلاش های بسیاری متحمل شدند!».