دیابت نوع ۲ تنها یک بیماری متابولیک ساده نیست، بلکه زنجیرهای از اختلالات در بدن ایجاد میکند که برخی از آنها بهطور مستقیم یا غیرمستقیم مغز را تحت تأثیر قرار میدهند. در دهههای اخیر، پژوهشگران متوجه شدهاند که بین دیابت و بیماری آلزایمر یا سایر انواع زوال عقل، ارتباطی عمیق و نگرانکننده وجود دارد؛ بهطوریکه برخی محققان، آلزایمر را «دیابت نوع ۳» نامیدهاند.
دیابت نوع ۲ تنها یک بیماری متابولیک ساده نیست، بلکه زنجیرهای از اختلالات در بدن ایجاد میکند که برخی از آنها بهطور مستقیم یا غیرمستقیم مغز را تحت تأثیر قرار میدهند. در دهههای اخیر، پژوهشگران متوجه شدهاند که بین دیابت و بیماری آلزایمر یا سایر انواع زوال عقل، ارتباطی عمیق و نگرانکننده وجود دارد؛ بهطوریکه برخی محققان، آلزایمر را «دیابت نوع ۳» نامیدهاند.
انسولین نهتنها در کنترل قند خون در بدن نقش دارد، بلکه در مغز نیز عملکردهای مهمی مانند تنظیم ارتباطات بین نورونها (پلاستیسیته سیناپسی)، کنترل حافظه و یادگیری را بهعهده دارد. در افراد مبتلا به دیابت نوع ۲، سلولهای مغز نیز نسبت به انسولین مقاومت پیدا میکنند. این وضعیت باعث کاهش توان مغز در استفاده از گلوکز شده و فعالیتهای شناختی را تضعیف میکند.
در دیابت، سطح مواد التهابی در خون بهطور مزمن بالا میرود. این التهاب میتواند از سد خونی – مغزی عبور کرده و در مغز گسترش یابد. نتیجه این فرایند، آسیب به سلولهای مغزی و تسریع در تشکیل پلاکهای آمیلوئید و گرههای نوروفیبریلاری است؛ دو عامل اصلی در پاتولوژی آلزایمر.
قند بالا منجر به تولید رادیکالهای آزاد در بدن میشود. این مولکولهای ناپایدار به دیانای سلولها، پروتئینها و چربیها آسیب میزنند. در مغز، این فرآیند باعث مرگ سلولهای عصبی و کاهش توانایی نورونها در انتقال پیامهای عصبی میشود.
دیابت میتواند باعث تصلب شرایین و اختلال در عملکرد عروق خونی شود. وقتی خونرسانی به مغز کاهش یابد، اکسیژن و مواد مغذی کافی به سلولهای مغزی نمیرسد و این روند به کاهش تدریجی عملکرد شناختی میانجامد.
مطالعات اپیدمیولوژیک بزرگ نشان دادهاند که:
افراد مبتلا به دیابت نوع ۲، تا ۶۰ درصد بیش از افراد بدون دیابت در معرض ابتلا به آلزایمر هستند.
دیابت خطر زوال عقل عروقی را (که ناشی از آسیب به رگهای مغز است) تا بیش از دو برابر افزایش میدهد.
شروع دیابت در میانسالی (بین ۴۵ تا ۶۵ سالگی) بیشترین تأثیر را در افزایش خطر زوال عقل دارد.
برخی مطالعات تصویربرداری نیز کاهش حجم مغز، خصوصاً در هیپوکامپ (بخشی از مغز که در حافظه نقش دارد) را در مبتلایان به دیابت نشان دادهاند.
اصطلاح «دیابت نوع ۳» توسط برخی محققان برای توصیف آلزایمری به کار میرود که ناشی از مقاومت انسولینی در مغز است. در این دیدگاه، مغز بهنوعی درگیر همان پاتولوژیهایی میشود که در دیابت نوع ۲ در پانکراس و عضلات اتفاق میافتد؛ اما در سطح نورونها.
* کنترل دقیق قند خون
مهمترین گام در پیشگیری از اثرات دیابت بر مغز، کنترل منظم قند خون با استفاده از دارو، تغذیه مناسب و فعالیت بدنی است. کاهش نوسانات قند خون میتواند تأثیرات التهابی و اکسیداتیو را کاهش دهد.
*رژیم غذایی مناسب مغز
رژیمهایی مانند رژیم مدیترانهای که سرشار از آنتیاکسیدانها، امگا ۳، سبزیجات برگسبز، مغزها و غلات کامل هستند، نهتنها به کنترل دیابت کمک میکنند بلکه عملکرد مغز را نیز تقویت میکنند.
* ورزش و تحرک بدنی
فعالیت فیزیکی منظم با بهبود حساسیت به انسولین، افزایش جریان خون مغزی و کاهش التهاب، نقش مهمی در کاهش خطر زوال عقل ایفا میکند. حتی پیادهروی روزانه نیز میتواند مفید باشد.
*خواب کافی و کاهش استرس
کمخوابی و استرس مزمن هردو با افزایش سطح کورتیزول و التهاب در بدن مرتبط هستند. خواب باکیفیت به پاکسازی مواد سمی در مغز کمک میکند. تکنیکهای آرامسازی مانند مدیتیشن، یوگا و تنفس عمیق نیز میتوانند مؤثر باشند.
* ترک سیگار و کاهش مصرف الکل
سیگار کشیدن و مصرف الکل با آسیب به رگهای مغز، افزایش التهاب و افزایش خطر آلزایمر مرتبطاند. ترک این عادات میتواند خطرات شناختی را تا حد زیادی کاهش دهد.
در حال حاضر درمان قطعی برای آلزایمر وجود ندارد، اما پژوهشگران در حال بررسی داروهایی هستند که همزمان مقاومت انسولینی مغز را کاهش دهند و از زوال شناختی جلوگیری کنند. برخی از داروهای دیابت مانند متفورمین، حتی در برخی مطالعات تأثیر محافظتی در برابر زوال عقل نشان دادهاند. همچنین، آزمایش داروهایی که التهاب و استرس اکسیداتیو را کاهش میدهند در جریان است.
*دو بیماری؛ یک مسیر خطرناک
اگرچه دیابت و آلزایمر در ظاهر دو بیماری جداگانه هستند، اما در سطح سلولی و متابولیکی ارتباط تنگاتنگی دارند. دیابت با ایجاد اختلال در سوختوساز مغز، آسیب به نورونها و ایجاد التهاب و استرس اکسیداتیو، مسیر ابتلا به زوال عقل را هموار میکند.
با آگاهی، سبک زندگی سالم و درمانهای منظم میتوان این زنجیره خطرناک را شکست. مراقبت از مغز، از لحظهای آغاز میشود که به سلامت متابولیک خود اهمیت بدهیم.