سیاسی 27 تیر 1404 - 13 ساعت پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
منبع: اسپوتنیک

چین هشدار داد: بی‌ثباتی در خاورمیانه تهدیدی برای امنیت جهانی است

چین به‌عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت و کشوری که در سال‌های اخیر بارها با سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایانه ایالات متحده در حوزه‌های مختلف از جمله خاورمیانه مقابله کرده، به‌طور مداوم خواستار بازگشت به اصول منشور سازمان ملل و افزایش نقش‌آفرینی نهادهای بین‌المللی به‌ویژه شورای امنیت در حل‌وفصل بحران‌هاست. درخواست چین از شورای امنیت برای ایفای نقشی فعال‌تر در بحران‌های منطقه‌ای، بیانگر دفاع این کشور از نظم بین‌الملل مبتنی بر قانون و رد هرگونه مداخله نظامی یک‌جانبه است.

شورای امنیت

مترجم: مریم نصیری

چین به‌عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت و کشوری که در سال‌های اخیر بارها با سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایانه ایالات متحده در حوزه‌های مختلف از جمله خاورمیانه مقابله کرده، به‌طور مداوم خواستار بازگشت به اصول منشور سازمان ملل و افزایش نقش‌آفرینی نهادهای بین‌المللی به‌ویژه شورای امنیت در حل‌وفصل بحران‌هاست. درخواست چین از شورای امنیت برای ایفای نقشی فعال‌تر در بحران‌های منطقه‌ای، بیانگر دفاع این کشور از نظم بین‌الملل مبتنی بر قانون و رد هرگونه مداخله نظامی یک‌جانبه است.
در حقیقت، موضع چین در برابر تنش‌های جاری در غرب آسیا، به‌ویژه در سوریه، یمن و لبنان، به‌روشنی از دکترین سیاست خارجی آن نشأت می‌گیرد؛ دکترینی که بر احترام به حاکمیت ملی کشورها، پرهیز از مداخله خارجی، و استفاده از راهکارهای دیپلماتیک برای حل اختلافات تأکید دارد. در این چارچوب، وقتی گن شوآنگ از شورای امنیت می‌خواهد از «تمامی ابزارهای موجود» برای پایان دادن به درگیری‌ها بهره ببرد، در واقع این پیام را منتقل می‌کند که این شورا باید از ظرفیت دیپلماتیک، اجماع جهانی، و ابزارهای غیردرگیرانه استفاده کند، نه اینکه عرصه‌ای برای توجیه مداخلات نظامی برخی کشورها باشد.
نماینده چین با اشاره به تشدید بحران‌ها از غزه تا دریای سرخ، و از لبنان تا سوریه، تصویر دقیقی از وضعیت ژئوپلیتیکی خاورمیانه ترسیم می‌کند؛ منطقه‌ای که در آن تضادهای تاریخی، قومی، مذهبی و منافع بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در هم تنیده شده و هر لحظه می‌تواند به یک بحران بین‌المللی تبدیل شود. این بیان، نشانگر شناخت عمیق چین از ساختار منازعات خاورمیانه و نگرانی آن از گسترش دامنه بی‌ثباتی به سایر نقاط منطقه و حتی فراتر از آن است.
چین به‌درستی درک کرده است که هرگونه درگیری در خاورمیانه، خواه در سوریه باشد یا یمن، تنها به مرزهای جغرافیایی آن محدود نمی‌ماند. حمله اسرائیل به مواضع سوریه، افزایش درگیری‌های فرقه‌ای در السویدا، و بی‌ثباتی مداوم در لبنان، همگی نشانه‌هایی از یک روند خطرناک هستند که می‌توانند اقتصاد جهانی، امنیت انرژی، و تجارت بین‌الملل را تحت تأثیر قرار دهند. بنابراین، دغدغه چین فقط یک موضع‌گیری سیاسی نیست، بلکه برخاسته از منافع مستقیم و ملموس اقتصادی و امنیتی آن در منطقه است.

*تأکید بر رویکرد غیرنظامی در حل منازعات
یکی از خطوط اصلی سیاست خارجی چین، تکیه بر دیپلماسی و پرهیز از استفاده از زور است. گن شوآنگ، در موضع‌گیری اخیر خود، بار دیگر به همین اصل پایبندی نشان داده و از شورای امنیت می‌خواهد که از ابزارهای موجود برای توقف درگیری‌ها استفاده کند. در این‌جا، تمرکز بر «بازگرداندن صلح و ثبات» نه‌تنها نشانه‌ای از عزم چین برای میانجی‌گری در بحران‌های منطقه‌ای است، بلکه نشان‌دهنده تلاش این کشور برای ارائه تصویری از خود به‌عنوان بازیگری بی‌طرف، میانجی و صلح‌طلب در نظم جهانی است.

* دفاع از اصل حاکمیت ملی در برابر مداخلات خارجی
از نکات برجسته در تحلیل موضع چین، دفاع غیرمستقیم از اصل حاکمیت ملی سوریه در برابر تجاوز نظامی اسرائیل است. حملات مکرر اسرائیل به مواضع ارتش سوریه، به‌ویژه در شرایطی که این کشور با ناآرامی‌های داخلی مواجه است، مصداق آشکار نقض حاکمیت ملی تلقی می‌شود. هرچند گن شوآنگ مستقیماً نام اسرائیل را ذکر نمی‌کند، اما تأکید او بر ضرورت توقف درگیری‌ها و ایفای مسئولیت شورای امنیت، حاوی انتقادی پوشیده به عملکرد قدرت‌هایی است که بدون مجوز سازمان ملل دست به اقدامات نظامی می‌زنند.
در این زمینه، چین در حال ارسال پیامی دوگانه است: از یک سو از شورای امنیت می‌خواهد فعال‌تر باشد، و از سوی دیگر تلویحاً هشدار می‌دهد که ادامه سکوت یا انفعال این شورا می‌تواند موجب افزایش مداخلات خارجی و بی‌ثباتی بیشتر منطقه شود.

* سیاست فعال منطقه‌ای چین در افق آینده
در پایان می‌توان گفت که سخنان گن شوآنگ نه صرفاً یک موضع‌گیری دیپلماتیک، بلکه بخشی از راهبرد کلی سیاست خارجی چین در منطقه خاورمیانه است. پکن در سال‌های اخیر با افزایش سرمایه‌گذاری اقتصادی، امضای قراردادهای بلندمدت با کشورهایی چون ایران، عربستان و عراق، و همچنین تلاش برای ایفای نقش سیاسی فعال‌تر در حل بحران‌ها، به‌دنبال تثبیت موقعیت خود به‌عنوان یک بازیگر اصلی در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی است.
از این منظر، مواضع اخیر چین را باید هم‌راستا با تلاش این کشور برای بازتعریف نظم جهانی و کاهش نقش انحصاری غرب در مسائل بین‌المللی دانست؛ نظمی که در آن شورای امنیت، سازمان ملل و اصول منشور آن جایگاه اصلی خود را بازمی‌یابند، و راه‌حل‌های نظامی جای خود را به گفت‌وگو، میانجی‌گری و توافق‌های چندجانبه می‌دهند.
تحلیل مواضع چین در قبال بحران سوریه و درگیری‌های اخیر در غرب آسیا، نشان می‌دهد که این کشور با درک حساسیت‌های ژئوپلیتیکی منطقه، به‌دنبال ایفای نقشی فعال اما متعادل، غیرنظامی و مبتنی بر اصول حقوق بین‌الملل است. چین ضمن تأکید بر افزایش نقش شورای امنیت، خواهان کاهش تنش‌ها، احترام به حاکمیت ملی کشورها، و بازگشت به راه‌حل‌های سیاسی است. در دنیای چندقطبی امروز، این رویکرد می‌تواند الگویی برای تعامل سازنده در مدیریت بحران‌های منطقه‌ای و جهانی باشد.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *