اجتماعی 27 آذر 1403 - 7 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
مازیار فکری ارشاد

کودک/ هیولای درون

در میانه‌ی بلوای فیلم‌های کمدی بی‌سروته که سالن‌های سینما – و متاسفانه معدل سلیقه‌ی عمومی- را تسخیر کرده‌اند، دیدن فیلم جمع‌وجور «عصب‌کُشی» ساخته‌ی امیر توده روستا اتفاق خوشایندی است. فیلم فارغ از هیاهوی اکران عمومی، بی سروصدا در گروه هنر و تجربه اکران شد و احتمالا این روزها می‌توان نسخه‌ای تلطیف شده از آن را در سکوهای نمایش خانگی یافت.

در میانه‌ی بلوای فیلم‌های کمدی بی‌سروته که سالن‌های سینما – و متاسفانه معدل سلیقه‌ی عمومی- را تسخیر کرده‌اند، دیدن فیلم جمع‌وجور «عصب‌کُشی» ساخته‌ی امیر توده روستا اتفاق خوشایندی است. فیلم فارغ از هیاهوی اکران عمومی، بی سروصدا در گروه هنر و تجربه اکران شد و احتمالا این روزها می‌توان نسخه‌ای تلطیف شده از آن را در سکوهای نمایش خانگی یافت.

«عصب‌کُشی» فیلمی درباره‌ی کودکان – و نه مناسب برای خودِ کودکان- است. فیلمی که باید پدرومادرها ببینند و کمی به مضامین مطرح شده در آن بیندیشند. این که چگونه فرزند خود را تربیت کرده و برای ورود به جامعه آماده می‌سازیم. این‌که برخی پرسش‌های دشوار و غافلگیر کننده‌ی کودکان کنجکاو را چگونه باید مدیریت کرد. اما برخلاف انتظار فیلم از زاویه‌ی دید یک بزرگسال معقول و باتجربه روایت نمی‌شود. کنترل قصه، نمای نقطه‌نظر و همین‌طور درامِ فیلم را چند کودک پنج شش ساله‌ی یک مهد کودک بر دوش دارند. آن‌ها تازه در معرض نسخه‌ای کودکانه از جهانِ بزرگسالی قرار گرفته و با تناقض‌هایی مواجه شده‌اند که فرهنگ عمومی و هنجارهای اجتماعیِ ما هنوز پاسخ و راه‌حل مناسب و قانع‌کننده‌ای برای‌شان نیافته است. تا کِی قرار است لک‌لک‌ها برای بچه‌ها خواهر و برادری بیاورند؟

توده‌روستا در فیلمِ خود اساسا جهانِ کودکی را به مثابه جهان روایت فیلم در نظر گرفته است. ارتفاع دوربین به ندرت و جز مواردی معدود از ارتفاع قد پسربچه‌ها و دختربچه‌های مهد کودک بالاتر می‌آید. آن‌ها هستند که قصه را پیش می‌برند و تنش و کنش دراماتیک قصه را شکل می‌دهند. بزرگسالان فیلم را جز در نماهایی اندک‌شمار از از میان‌تنه به پایین می‌بینیم و چهره‌ی بازیگران بزرگسالِ فیلم اساسا دغدغه‌ی فیلمساز و مدیر فیلمبرداری نبوده است. دغدغه‌های خام‌اندیشانه و نگرانی‌ها، هراس‌ها و سرگشتگی‌های کودکانه محورِ اصلی فیلم‌اند. هرچند فیلم به واسطه‌ی صراحتی نسبی در طرح مسائل، برای کودکان قابل نمایش نیست اما دستِ بزرگسالان را می‌گیرد، آنها را به‌دنیای کودکی می‌برد و با همان تجربه‌های زیسته‌ی آشنا روبرو می‌کند. این‌بار با عقل و دانشی تکامل یافته از جهان و مناسباتی که هر کودکی عاقبت واردِ آن خواهد شد و به زیست طبیعی خود ادامه خواهد داد.

کودکان معصوم فیلم و غافلگیری‌های گاه حیرت‌انگیزی که به‌وجود می‌آورند، موتور محرکه‌ی فیلمی با ضرباهنگ درونیِ آرام و تنش‌های درونی سنگین شده و مخاطب را با خود همراه می‌سازد. نکته‌ی جالب بازی‌های فراتر از انتظار بچه‌های فیلم است. نابازیگرانی خردسال و بی‌تجربه که «خود» را با واسطه‌ی تفکر کارگردان مقابل دوربین به نمایش می‌گذارند. «خود»ی که شاید انتظارش را ندارید. اما نزدیک‌ترین بازتابِ مفهوم کودکی در جهان امروز و مناسبات پیچیده‌اش را به تصویر می‌کشد. اگر به تماشای فیلم «عصب‌کُشی» می‌نشیند، یادتان نرود که کودک درونتان را پشت در جا نگذارید. کودک درونتان است که باید با فیلم همراه شود و چه بسا به همذات‌پنداری برسد.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *