اجتماعی 26 فروردین 1404 - 3 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
ناصر تبریزی

گردشگری یا تخریب گری؟

با آن که از تعطیلات نوروز امسال حدود دو هفته سپری شده است، هنوز ترکش های مسافران هموطن در اقصی نقاط ایران هم چنان بر اعصاب و روان کسانی که حامی و دوستدار طبیعت و آثار باستانی هستند، زخم های کاری بر جای گذاشته است. امسال به قولی 45 میلیون سفر در کشور داشتیم ،شاید نیمی از جمعیت کشور در اقصی نقاط ایران در سفر بودند. داستان تکراری آسیب به طبیعت و آثار ارزشمند باستانی کشورمان هم چنان پا بر جاست. عده ای با تمام توان سعی در به ثبت رساندن حضور نامبارک خویش در دامان طبیعت و در اندام زخمی و نیمه جان آثار باستانی داشتند.

ناصر تبریزی یادداشت ویژه

با آن که از تعطیلات نوروز امسال حدود دو هفته سپری شده است، هنوز ترکش های مسافران هموطن در اقصی نقاط ایران هم چنان بر اعصاب و روان کسانی که حامی و دوستدار طبیعت و آثار باستانی هستند، زخم های کاری بر جای گذاشته است.
امسال به قولی 45 میلیون سفر در کشور داشتیم ،شاید نیمی از جمعیت کشور در اقصی نقاط ایران در سفر بودند.
داستان تکراری آسیب به طبیعت و آثار ارزشمند باستانی کشورمان هم چنان پا بر جاست. عده ای با تمام توان سعی در به ثبت رساندن حضور نامبارک خویش در دامان طبیعت و در اندام زخمی و نیمه جان آثار باستانی داشتند.

*محوطه ها و اماکن آسیب دیده
۱) طبیعت؛ کسانی که در این ایام به شهر های شمالی رفتند، نتیجه فاجعه باری برای محیط زیست جنگل های ایران به بار آوردند. جا گذاشتن پسماند های تفرج در دامن طبیعت توسط کسانی که فقط به لحظات خود می اندیشند و به عواقب خطرناک رها کردن زباله در طبیعت وقعی نمی گذارند، متأسفانه امسال هم مانند هر سال، تصویر زشتی در سراسر جاده های ایران به ثبت رساندند.
در این باب تقریباً همه متفق القول هستند که نبود آموزش های لازم و امکانات دفع زباله، مهترین علل این اتفاق می باشد.
۲) آثار باستانی؛ در این باب تصاویر بسیاری توسط کسانی که با افتخار – در حالی که بر سر و گردن مجسمه ها و آثار باستانی جلوس کرده بودند – منتشر شد.
در سویی دیگر، دوستداران ارزش های فرهنگی و تاریخی میهنمان نیز، با ثبت تصاویری از تجاوز به حریم آثار باستانی توسط گردشگران – مانند حک نام خود، دوستان، خانواده، شهر یا دیارشان – بار دیگر این پرسش تکراری را مطرح کردند که انگیزه و دلیل چنین اقداماتی چیست و مشکل اساسی را در کجا باید جست و جو کرد؟
به عنوان مثال؛ عده ای معتقدند که “ثبت و حک کردن” صورت ذاتی دارد و از دوران انسان های اولیه به ارث رسیده است و ریشه در ژن های ما قرار دارد.
عده ای هم این گونه اقدامات را سیاسی تلقی کرده اند و معتقدند این افراد به دلایل مختلف، سعی در تخریب یا مخدوش کردن ارزش هنری و تاریخی دارند.
این پدیده منحوس که تحت عنوان “وندالیسم” از آن نام برده می شود، به معنای تخریب کنترل نشده اشیا و آثار فرهنگی با ارزش یا اموال عمومی است و یک ناهنجاری اجتماعی به حساب می‌آید و دلایل متعددی را هم برای آن عنوان می کنند.
در این میان باید پرسید آیا افرادی که روی آثار تاریخی و باستانی یادگاری می نویسند، دچار ناهنجاری روانی هستند و یا این که علت‌های دیگری را باید جست و جو کنیم؟
دلایل آن هر چه باشد، نمی توان انکار کرد که این معضل طی سال های اخیر، به صورت افسار گسیخته ای رشد کرده و از کنترل همه خارج شده است.
بر اساس فصل نهم از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی (مواد ۵۵۸ تا ۵۶۹) به صراحت تخریب، سرقت، جعل، خرید و فروش غیر قانونی یا عملیات غیر مجاز در حریم آثار تاریخی جرم محسوب شده و برای این موارد مجازات‌هایی در نظر گرفته شده است.
ماده ۵۵۸ مقرر می‌دارد: «هر کس به تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطه‌ها و مجموعه‌های فرهنگی‌ / تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است آسیبی وارد آورد، به حبس از یک تا ۱۰ سال محکوم می‌شود».
در برخی مجموعه‌ها نیز بعضی گردشگران از محل ممنوعه عبور کرده و با نشستن، بالارفتن، ایستادن بر رو یا در کنار اثر، آسیب‌های جدی به کالبد آن وارد می‌کنند. این رفتار‌ها نیز از مصادیق تخریب بوده و به مجازات ماده ۵۸۸ یعنی همان حبس از یک سال تا ۱۰ سال و جبران خسارت وارده منتهی خواهد شد. انگیزه در ارتکاب این عمل مجرمانه تأثیری در تحقق جرم ندارد و به واسطه اهمیت حفظ میراث فرهنگی قانون گذار این مجازات را در نظر گرفته است. در این موارد پلیس هم می‌تواند با چنین جرائمی برخورد کند.
حال باید پرسید چرا با وجود چنین قوانین واضح و مشخصی، هم چنان میزان تخریب ها رو به فزونی است؟
جواب واضح است، از سویی مجریان قانون در برخورد با اعمال این چنینی، از پشتیبانی سیستماتیک و محکم برخوردار نیستند. فقط کافی ست به عنوان نمونه سرنوشت محیط بانان در دفاع از حریم محیط زیست را پیگیری کنیم.
از سوی دیگر، چنان چه اعتراضاتی به صورت موردی و فردی صورت گرفته باشد، به طور قطع حمایت مشخصی در سطح جامعه را در پی نداشته است و خاطیان طلبکارانه وارد میدان شده و اعتراضات را غیر مشروع دانسته و در ادامه شخص معترض نیز، همواره تاوان سنگینی به خاطر اعتراض خود پرداخت کرده است.
بدیهی ست در چنین بستری، حمایت های رسانه ای در صدا و سیما و رسانه ها می تواند تاثیر بسیاری در آموزش و بهینه سازی رفتار گردشگران داشته باشند. البته این روند باید به صورت ثابت و مستمر ادامه داشته باشد و داشتن یک استراتژی مشخص و تکرار آموزش مداوم، می تواند دست کم برای نسل های بعدی تأثیر گذار باشد و برای نسل کنونی نیز، از شدت رشد چنین اعمالی بکاهد.
تجربه کشور های توسعه یافته می تواند راهنمایی خوبی برای عملکرد ما باشد. در این کشور ها با وجود حداقل تخلف از جنس موضوع مورد بحث ما، هم چنان برنامه های مدونی به صورت مکرر در رسانه ها تبلیغ می شود. مجریان قانون به صورت شفاف، قاطع و با اعتماد به نفس بالا، می توانند با اتکا به قوانین واضح، مانع و سد محکمی در برابر قانون شکنان باشند.
فقط در چنین بستری می توان انتظار داشت روند آموزش و فرهنگ سازی به صورت صعودی حرکت کند.
صد البته فقط در این شرایط می توان انتظار داشت که متخلفین نیز، شجاعت و اعتماد به نفس خود را در اقدام به اعمال غیر قانونی و انسانی از دست بدهند.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *