نوآوران آنلاین- بازار سرمایه طی دو سال اخیر آماج بزرگترین بیمهریها از سوی دولت قرار گرفته است. برخلاف سیاستهایی که دولت سیزدهم در خصوص بازار سرمایه داشت این وعدهها را عملی نکرد و سهامداران این بازار دچار ضرر و زیان شدند و بسیاری از سرمایههای مردم از بین رفت و به این شکل اعتماد عمومی به بازار سرمایه در حال حاضر در پایین نقطه ممکن قرار گرفت.
با توجه به اینکه در کشور ما تشویق زیادی برای افزایش مشارکت مردم در فعالیتهای اقتصادی است و همچنین بورس یکی از اساسیترین نهادها و تجلی گاه مشارکت مردم در فعالیت اقتصادی است اما هیچگونه حمایت و توجهی در این دوره به بازار سرمایه نشده است.
تغییر نرخ خوراک پالایشگاهها موضوع کاهش معافیتهای مالیاتی و در نهایت نرخ بهره بالایی که بانک مرکزی با انتشار اوراق ۳۰ درصدی در اسفند ماه گذشته از خود نشان داده است، آخرین میخ ها را به تابوت بازار سرمایه کوبید و بازار سرمایه حال حاضر از بیاعتمادی و نبودن نقدینگی لازم رنج میبرد چرا که نرخ سود سپرده بالا انگیزه را برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه به حداقل رسانده است.
رفتارهایی که دولت با بازار سرمایه داشت برخلاف شعار سال و افزایش تولید از طریق مشارکت مردم بود. در حال حاضر با توجه به اتفاقاتی که افتاد و انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری، بازار سرمایه منتظر این خواهد بود که دولت جدید نگاه و برنامه خود را در خصوص این بازار اعلام کند.
میزان فروش و تولید شرکتها که از مولفههای اصلی هستند در وضعیت خوبی میباشد و بسیاری از شرکتها شرایط مناسبی برای سرمایهگذاری دارند اما آنچه که باعث شده در حال حاضر بازار سرمایه در چنین وضعی باشد بدبینی نسبت به سیاستهای دولت در خصوص بازار سرمایه است.
سیاست کنترل تورم از طریق افزایش سود بانکی جواب مناسبی را به اقتصاد کشور نداده و متاسفانه سیاستگذاران هنوز هم راههای امتحان پس داده و شکست خورده را دنبال میکنند که در همین راستا شاهد بودیم که بازار سرمایه دچار افت جدی شده و در میان مدت هم دولت و هم اقتصاد کشور ضربات جبران ناپذیری از این مسئله خواهند دید.
در حال حاضر شاهد این هستیم که نرخ تامین مالی برای بنگاهها به ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده و در صورتی که بنگاهها نتوانند از بازار پول یا سرمایه تامین مالی کنند و تامین مالی گرانی انجام بدهند قطعاً در بهای تمام شده تولید آنها اثر جدی خواهد داشت و در نهایت شعار کنترل تورم که مسئولان بانک مرکزی به دنبال آن هستند محقق نخواهد شد.
بزرگترین اشتباهی که در کشور صورت گرفته این است که دولت سهامدار را به رسمیت میشناسد اما حقوق سهامداران را به رسمیت نمیشناسد. قیمت گذاری دستوری، کنترل نرخ دلار، کنترل محصولات شرکتها در سالهای گذشته اثر خوبی بر بازار سرمایه نداشته است و اگر دولت بخواهد مشارکت مردم و اقتصاد را داشته باشد بازار سرمایه به اقتصاد پویا تامین مالی بنگاهها و افزایش تولید کمک کند حتماً باید فکر اساسی برای این بازار بیاندیشد.
قبول قوانین و مقررات بازار سرمایه و عدم دخالت دولت در ساز و کار بازار سرمایه مهمترین کاری است که دولت میتواند انجام دهد. اگر دولت به بازار سرمایه بهای بیشتری دهد بازار نیز در مواقع حساس به کمک دولت خواهد آمد. بازار سرمایه به صورت مستقیم و غیرمستقیم دارای ۴۰ میلیون سهامدار است که اثرات تصمیمات دولت بر دارایی و ثروت این سهامداران تاثیر جدی خواهد گذاشت، پس دولت جدید باید برنامه مجزایی برای کمک به خروج بازار سرمایه از بحران در نظر بگیرد.
علیرضا قدرتی
مشاور عالی سازمان خصوصیسازی و کارشناس بازار سرمایه