مرجعیت رسانهای یکی از مفاهیم اساسی در حوزه رسانهای و ژورنالیسم است که تحت شرایطی نظیر فرایند اقناعسازی، اعتمادسازی و استقلال خبری مورد نیاز رسانه حاصل میشود. برخی تعاریف فشرده مرجعیت رسانهای را میشود اینگونه ارائه داد: مراجعه افکار عمومی به رسانه بهمنظور اطلاع از رویدادها، اعتماد عمومی به رسانه، ویژگی راهبری و هدایت افکار عمومی توسط رسانه، تأثیرگذاری رسانه بر افکار عمومی.
مرجعیت رسانهای یکی از مفاهیم اساسی در حوزه رسانهای و ژورنالیسم است که تحت شرایطی نظیر فرایند اقناعسازی، اعتمادسازی و استقلال خبری مورد نیاز رسانه حاصل میشود. برخی تعاریف فشرده مرجعیت رسانهای را میشود اینگونه ارائه داد: مراجعه افکار عمومی به رسانه بهمنظور اطلاع از رویدادها، اعتماد عمومی به رسانه، ویژگی راهبری و هدایت افکار عمومی توسط رسانه، تأثیرگذاری رسانه بر افکار عمومی.
باید توجه داشت مصرف رسانه لزوماً به منزله اعتماد به رسانه نیست. ممکن است شما بهعنوان یک شهروند در معرض پیامهای یک رسانه قرار داشته باشید؛ اما به محتوای آن اعتماد نداشته باشید.
میزان مصرف رسانهها در هر کشوری با دیگری متفاوت است. بررسیها نشان میدهد که میزان مصرف رسانه در ایران از این الگو تبعیت میکند: 50 درصد رادیو و تلویزیون(شامل صدا و سیما و ماهواره)، 25 درصد اینترنت و 25 درصد مطبوعات. این نسبت در سال های اخیر دچار افت و خیز فراوان شده است.
بررسیها نشان میدهد این میزان مصرف یونیک یا انحصاری نیست. به عبارت بهتر، اغلب افراد همزمان مصرفکننده چند رسانه و گاه همه انواع رسانهها هستند. مثلاً فردی ممکن است صبح خود را با رادیو شروع کند. بعد مقداری روزنامه بخواند. در اواسط روز از اینترنت و رسانههای موبایلی استفاده کند. عصر موقع برگشت به منزل دوباره رادیو گوش کند و شب ابتدا اخبار و برنامههای تلویزیون و بعد ماهواره را ببیند و قبل از خواب موبایل خود را چک کند.
این الگوی مصرف به سمت رسانههای اجتماعی در حال حرکت است و در میان رسانههای اینترنتی، آنها که بر بستر موبایل دیده میشوند پر نفوذ تر هستند. بهطوریکه بر اساس برخی تحقیقات، هر شهروند دارای گوشی هوشمند در هر 12 دقیقه یکبار گوشی همراهش را چک میکند. ضریب نفوذ اینترنت در ایران بالغ بر 85 درصد و ضریب نفوذ موبایل به 160 درصد رسیده است و بیش از 60 میلیون گوشی هوشمند در ایران مورد استفاده قرار می گیرد. تیراژ تمام مطبوعات چاپی کشور روی هم رفته 200 هزار نسخه در روز است و بر اساس آمارهای موجود هر شهروند در هر روز به طور متوسط دو ساعت از برنامههای رادیو و تلویزیون را مورد استفاده قرار میدهد.
این الگو بهصراحت در باره مصرف رسانه است. در بحث رسانههای اینترنتی، مقدار مصرف پهنای باند اینترنت در ایران یک شاخص مهم محسوب میشود در همین کشورهای همسایه مانند ترکیه بیش از 10 برابر ایران مصرف اینترنت دارند.
اما از همه این عددها و رقمها مهمتر، میزان اعتماد به رسانهها و ابزارهای اطلاعرسانی است. اگرچه هیچ تحقیق مستقلی در باره میزان اعتماد به انواع رسانهها در ایران انجام نشده است و یا اگر هم انجام شده نتایج آن منتشر نشده است بااینوجود برخی گزارشها حکایت از آن دارد که بر اساس تحقیقات یک پژوهشگاه علمی در ایران میزان اعتماد مردم تهران به رسانهها به شرح زیر است:
41.9 درصد پاسخگویان از طریق رادیو و تلویزیون اخبار و مسایل روز جامعه را پیگیری می کنند و 47.4 درصد پاسخگویان نیز اینترنت، ماهواره و شبکه های مجازی را بهعنوان منبع خبر خود معرفی کرده اند.
اما از این میزان تنها 38.3 درصد پاسخگویان رادیو و تلویزیون را بهعنوان رسانه مورد اعتماد خود انتخاب کرده اند و بقیه به ترتیب اینترنت(16.5 درصد)، شبکه های اجتماعی مجازی (12.3 درصد) و ماهواره(10.8 درصد) را منبع مورد اعتماد خود معرفی کرده اند. در هر دو یافته فوق یعنی مصرف و اعتماد، درصدی از پاسخگویان گزینه هایی مانند نمی دانم، سایر، آشنایان و همکاران و پیگیری نمی کنم را انتخاب کرده اند.
نتایج بسیاری از تحقیقات دانشگاهی در ایران نشان میدهد:
1- افراد مذهبيتر، ارزيابي مثبتتري از رسانهها دارند، زنان بياعتمادتر از مردان به رسانهها هستند، (افراد خانهدار بيشتر از افراد غيرخانهدار تلویزیون نگاه ميكنند، هر چه تحصيلات كمتر، ميزان استفاده از تلویزیون بيشتر است، هر چه تحصيلات بيشتر، ميزان استفاده از روزنامه بيشتر است، مردان بيشتر از زنان روزنامه ميخوانند.
2. فلسفه كار رسانه، نظارت بر قدرت است، الان برعكس شده قدرت و دولت بر رسانه نظارت ميكند.در بين كساني كه روزنامه مطالعه ميكنند، يك پنجم معتقد به درستي و صحت زياد يا بسيار زياد اخبار روزنامههايي هستند كه مطالعه ميكنند. بيش از نيمي از شهروندان اصلاً راديو گوش نميكنند. يك پنجم كساني كه تلویزیون نگاه ميكنند معتقد به صحت آن هستند و 40 درصد تماشاچيان تلويزيون به اخبار تلويزيون اعتماد دارند. اعتماد به تلويزيون بيشتر از ساير رسانهها است (8/42 درصد).
مطالعه این تحقیقات ما را متوجه مفهومی به نام مرجعیت رسانهای میکند. مقایسه این پژوهشها نشان میدهد که مرجعیت خبری و رسانههای، جریان اصلی رسانهای در ایران یعنی رادیو و تلویزیون در حال کاهش است و رسانههای جدیدی که عمدتاً مبتنی بر اینترنت هستند دارند آرامآرام جای آن را میگیرند. البته این مرجعیت رسانهای در میان اقشار مختلف از شدت و حدت متفاوتی برخوردار است و آنچه در تحقیقات انجام میشود معمولاً میانگین جامعه است و نمونهگیری از میان همه اقشار جامعه انجام میشود. مثلاً میتوان حدس زد که مرجعیت رادیو و تلویزیون در میان اقشار نخبه و تحصیلکرده طبقه متوسط به بالای جامعه تا حد بسیار زیادی ازمیانرفته است و این اقشار بیشتر به رسانههای اینترنتی اعتماد دارند.
اینکه چرا این مرجعیت از بین رفته یا در حال تضعیف است نیاز به بررسی و تامل و تحقیقات اجتماعی و روانشناسانه دارد.