۱ـ مشارکت سیاسی
فرض کنید که یک نفر برای ندیدن چاله و چولههای خیابان، چشمان خود را ببندد و راه برود با این فرض که خیابان امن و امان و بدون دستانداز و مانع است و معتقد باشد که اصولاً نیازی به باز کردن چشم نیست. حتماً گمان میکنید که چنین فردی را برای درمان باید نزد روانپزشک برد. طبیعی است که برداشت شما درست است ولی چه میتوان گفت، هنگامی که در جایگاه حکومتداری چشمان خود را ببندیم. در اینجا منظور از بستن چشم، دو چشم شخص و کنار بینی نیست، بلکه چشمهای دیگری هستند که واقعیاتی را نشان میدهند که با چشم عادی دیده نمیشود یا وارونه دیده میشود. بد نیست جهت اطلاع خوانندگان گفته شود که همه تصاویر در شبکیه چشم ما معکوس هستند، ولی مغز به تجربه دریافته است که باید تصاویر را معکوس تفسیر کند، تا حالت واقعی آن دیده شود. ولی معلوم نیست که واقعیتهای غیرتصویری را هم همین گونه تفسیر و اصلاح کند. باید چشمان تیزبین و ابزار قوی و تحلیلی پویا داشت تا واقعیت را چنان که هست دید و فهمید. نظرسنجیهای دقیق یکی از این ابزار است. متأسفانه از این ابزار مهم در ایران یا کم استفاده میشود، یا آنکه نتایجش منتشر نمیشود تا تصویر روشنی از جامعه برای عموم مردم به دست آید. یکی از حوزههایی که رغبتی برای استفاده از این ابزار جهت شناخت آن نیست یا اگر هم استفاده شود، منتشر نمیشود، اگر منتشر شود هم مورد بحث قرار نمیگیرد، حوزه سیاست است.
یک بخش مهم از موج چهارم پیمایش ارزشها و نگرشها به موضوع سیاست و مشارکت سیاسی اشاره کرده است. هر مشارکتی هنگامی آگاهانه و عمیق است که همراه با کسب خبر باشد. در اولین پرسش میزان دنبال کردن اخبار سیاسی سوال شده است. ۶۵ درصد در حد کم و خیلی کم و ۹ درصد تا حدودی و ۲۶ درصد نیز زیاد و خیلی زیاد را پاسخ دادهاند. البته قرار نیست که همه مردم دنبال اخبار سیاسی باشند، هر چند همیشه مستقیم یا غیر مستقیم تحت تأثیر سیاست هستند، ولی در هر حال شاید ۲۶ درصد پیگیری کننده اخبار سیاسی کم باشد. مقایسه پاسخهای مردم در دو سال ۱۳۹۴ و ۱۴۰۲ نشان میدهد که در سال ۱۳۹۴، حدود ۳۶ درصد مردم کم و ۳۰ درصد زیاد اخبار سیاسی را پیگیری میکردند و این نسبت در مقایسه با سال ۱۴۰۲ خیلی بیشتر بوده، در آن زمان جامعه از حیث پیگیری اخبار سیاسی تقریباً به دو گروه مساوی تقسیم میشدند، ولی الآن کسانی که کم پیگیری میکنند ۲٫۵ برابر کسانی هستند که زیاد پیگیری میکنند. با توجه به دسترسی بیشتر مردم به رسانهها باید پیگیری اخبار بویژه سیاسی بیشتر باشد، ولی به دلایل فضای عمومی و ناامیدی پیگیری آن کمتر شده است. نکته مهم این است که تفاوت میان مردم در این باره برحسب متغیرهای مستقل مثل تحصیلات، درآمد، شهرنشینی و... باید زیاد باشد ولی چنین نیست. به عبارت دیگر میتوان گفت جامعه دچار نوعی رکود سیاسی عمومی شده است و شامل همه نیروها میشود. این عدم تفاوت برحسب استانهای کشور نیز دیده میشود. در نتیجه همین وضعیت است که فقط ۴۳ درصد آنان اعلام آمادگی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آینده میکنند (در آبان ۱۴۰۲ گفتهاند) مردان کمتر (٪۴۰)، مجردها خیلی کمتر (٪۳۲)، افراد طبقه بالاتر درآمدی (٪۲۸)، بیسوادها (٪۶۷)، خانهدارها (٪۵۲) و روستاها (٪۵۴) ابراز آمادگی برای شرکت در انتخابات آینده ریاست جمهوری کرده بودند. کمترین شرکت از سوی مردم استانهای البرز (٪۲۸)، تهران (٪۲۹)، کردستان (٪۳۲) و بیشترین از سوی مردم استانهای خراسان جنوبی (٪۶۲)، بلوچستان (٪۵۷) و خراسان شمالی (٪۵۴) ابراز شده است. اینها تصویری کلی از فضای سیاسی مردم استانهای کشور را نشان میدهد.
پرسش بعدی در باره مشارکت در انتخابات مجلس بود که ۴ ماه بعد از پیمایش در اسفند ۱۴۰۲ برگزار میشد. ۴۰٫۳ درصد گفته بودند که شرکت میکنند، در عمل نیز ۴۰٫۶ درصد مشارکت کردند. با مقایسه برخی استانها که نتایج پیمایش با نتایج واقعی تفاوت زیادی دارد میتوان به دلایل و علل این تفاوت پی برد.
(درصد)
|
|
نظر مردم در پیمایش آبان ماه در باره شرکت در انتخابات اسفند ۱۴۰۲
|
مشارکت واقعی در انتخابات
|
خراسان جنوبی
|
۵۹
|
۶۴
|
سیستان و بلوچستان
|
۵۷
|
۴۳
|
کهگیلویه و بویراحمد
|
۵۵
|
۶۶
|
کرمان
|
۵۱
|
۴۹
|
البرز
|
۲۳
|
۳۰
|
تهران
|
۲۶
|
۲۶
|
کردستان
|
۲۹
|
۳۱
|
اصفهان
|
۳۰
|
۳۷
|
در مورد کهگیلویه به احتمال فراوان تأیید صلاحیت یکی از نامزدهای انتخابات که پیشتر اعتبارنامهاش در مجلس تصویب نشده بود، توانسته است مشارکت را بالا ببرد، و چون استان کوچک است، درصد قابل توجهی بالا رفته است. در مورد اصفهان و البرز شاید برخی عوامل مقطعی موجب افزایش شده است، ولی در مجموع میتوان گفت که نتایج تفاوت چندانی ندارند. البته بیشترین افزایش مربوط به هرمزگان است که از ۳۹ درصد نظرسنجیها به ۵۸ درصد واقعی رسیده است که باید تحلیل دقیق شود.
بیشترین و کمترین مشارکت برحسب متغیرهای مستقل شامل افراد بیسواد (٪۷۱) و افراد متمولتر است (٪۲۶) در دو نقطه مقابل برای مشارکت در انتخابات مجلس هستند.
پرسش بعدی در باره شرکت در راهپیماییهای رسمی ۲۲ بهمن، روز قدس و... است که ۲۲ درصد گفتهاند همیشه شرکت میکنم و ۵۳ درصد نیز گفتهاند هیچ گاه شرکت نمیکنند. ۲۵ درصد هم گاهی را ذکر کردهاند. اگر همیشه شرکت میکنم را برابر ۱۰۰ و گاهی شرکت میکنم را برابر ۵۰ و اصلاً شرکت نمیکنم را صفر بدانیم، نمرات به دست آمده برای استانها، به این ترتیب است البرز ۱۸، کردستان ۲۳، هرمزگان ۲۴، تهران ۲۵ و اصفهان ۲۵ با کمترین مشارکت هستند، در مقابل استانهای بلوچستان ۵۰، خراسان جنوبی ۴۷ و کهگیلویه و بویراحمد ۵۲ بیشترین حضور را در راهپیماییها ابراز نمودهاند.
۲ـ مرجعیت سیاسی
مرجعیت سیاسی به این معنی که مردم در امور سیاسی بیشتر به نظرات چه افراد و نهادهایی نگاه میکنند و آنان را به عنوان مرجعیت سیاسی خود قبول دارند. این ویژگی از متغیرهای مهم سیاسی است. از نظر برخی تحلیلگران، جهان در مسیر مرجعیتزدایی است و دسترسی مستقیم افراد به رسانه کار را برای خودمرجعیت بودن آسان کرده است. پرسیده شده که: «در مسایل و موضوعات مهم اجتماعی و سیاسی نظر چه فرد یا گروهی برای تصمیم، قضاوت و عمل شما مهمتر است؟»
گروههای مرجع*
(درصد)
|
گزینهها
|
۱۴۰۲
|
۱۳۹۴
|
خانواده
|
۵۸٫۴
|
۳۸٫۲
|
علما و مراجع
|
۱۵٫۵
|
۲۳٫۷
|
اساتید دانشگاه
|
۱۱٫۱
|
۶٫۷
|
مسئولان کشور
|
۷٫۸
|
۱۴٫۹
|
بزرگان و ریشسفیدان
|
۶٫۶
|
۳٫۷
|
دوستان و آشنایان
|
۶٫۴
|
۵٫۰
|
معلمان
|
۴٫۰
|
۱٫۳
|
احزاب و گروههای سیاسی
|
۲٫۷
|
۷٫۳
|
روزنامهنگاران و اصحاب رسانه
|
۲٫۴
|
۱٫۴
|
ورزشکاران
|
۱٫۹
|
۰٫۶
|
هنرمندان
|
۱٫۷
|
۰٫۶
|
سلبریتیها
|
۰٫۷
|
-
|
هیچ کدام
|
۸٫۵
|
۹٫۴
|
سایر
|
۴٫۵
|
۳٫۶
|
* اعداد دو مقطع زمانی قابل مقایسه دقیق با یکدیگر نیستند، ولی تفاوتهای کلی مهم است.
|
نتایج نشان میدهد که در این فاصله ۸ ساله به میزانی که بر اهمیت مرجعیت خانواده افزوده شده است از اهمیت مرجعیت علما و مراجع و نیز مسئولان کشور و احزاب و گروههای سیاسی کاسته شده است. این ویژگی از حیث شاخصهای توسعهیافتگی به نحوی رو به عقب محسوب میشود. نکته مهم این است که مرجعیت نهادهای سیاسی در سال ۹۴ کم بوده در این فاصله کمرنگتر هم شده است. خانواده نه تنها نهاد زندگی است، بلکه به علت فراتر رفتن مسئولیتهای آن، مهمترین و با فاصله بسیار زیاد، نهاد مرجعیتی سیاسی نیز شده است.