عباس عبدی
پرسش مهم و بعدی از مردم در باره نگاه آنان به گذشته و آینده اقتصاد کشور است. از مردم پرسیده شده است که: «شرایط اقتصادی کشور نسبت به ۵ سال گذشته چه تغییری کرده است؟». پاسخها به این شرح است.
بهتر شده است ۱۰٫۶ درصد
بدتر شده است ۸۰٫۳ درصد
فرقی نکرده ۹٫۱ درصد
این پرسش ناظر به تغییرات اقتصادی از آغاز تحریمهای سال ۱۳۹۷ تا زمان پرسشگری یعنی ۱۴۰۲ است. قاطبه مردم وضعیت اقتصادی را نسبت به ۵ سال پیش بدتر توصیف کردهاند. هر چند شدت و ضعف این بدتر شده پرسیده نشده است. نسبت کسانی که وضع را در ۵ سال گذشته بدتر ارزیابی کردهاند به کسانی که بهتر ارزیابی کردهاند، ۷٫۶ برابر است. افراد دارای تحصیلات دانشگاهی (۱۱ برابر)، شاغلان (۹٫۲ برابر)، میانسالان (۹ برابر)، افراد با درآمدهای بالاتر (۱۶ برابر) بیش از دیگران ارزیابی بدتری از تحولات اقتصادی آن ۵ سال داشتهاند. مردم استانهای گیلان (۱۶٫۴ برابر)، کردستان (۱۳ برابر)، آذربایجان غربی (۱۲ برابر) و البرز (۱۴ برابر) بیش از مردم سایر نقاط ارزیابی منفی از وضعیت تحولات اقتصادی در این چند سال داشتهاند. در مقابل خراسان جنوبی (۴ برابر)، قم (۴٫۷ برابر)، بلوچستان (۵٫۲ برابر) و خراسان شمالی (۵٫۲ برابر) ارزیابی منفی کمتری داشتهاند. بخشی از این تفاوت نگرشها واقعی است. به این معنا که در خراسان جنوبی و قم احتمالاً امکانات بیشتری توزیع شده است، ولی در مجموع به نظر میرسد که ارزیابی مردم از تحولات اقتصادی به نوعی تابع نظرات سیاسی آنها نسبت به حکومت نیز هست. به عبارت دیگر گر چه به احتمال فراوان خراسان جنوبی و قم طی سالهای دولت آقای رییسی در مقایسه با کردستان و البرز کمتر تحت فشار اقتصادی بودهاند، ولی نه به این اندازه تفاوت، و این تفاوت بازتابی است از رویکرد سیاسی مردم این مناطق که احساس بدتری دارند.
پرسش بعدی رویکرد و نگرش مردم را نسبت به ۵ سال آینده میسنجد. به این صورت که: «شرایط اقتصادی کشور در ۵ سال آینده چه تغییری خواهد کرد؟«.
بهتر خواهد شد ۱۸٫۹ درصد
بدتر خواهد شد ۷۰٫۹ درصد
فرقی نخواهد کرد ۱۰٫۲ درصد
مشاهده میشود که نگاه منفی همچنان غلبه دارد. نسبت بدتر خواهد شد به بهتر خواهد شد ۳٫۷ برابر است. نکته بسیار جالب آن این است که از سه گروه سنی جوانان (۱۵ تا ۲۹ سال)، میانسالان (۳۰ تا ۴۹ سال)، افراد مسن یا ۵۰ سال به بالا، افراد میانسال ۳۰ تا ۵۰ سال ناامیدتر از بقیه هستند. نسبت پاسخهای بدتر خواهد شد به بهتر میشود در این گروه ۵ به یک است، در حالی که این نسبت نزد دو گروه سنی دیگر برابر ۳ است. این گروه بیش از دو گروه سنی دیگر خود را قربانی روندهای گذشته میدانند. در میان استانها نیز کماکان بدبینی نسبت به آینده اقتصادی کشور در کردستان بالاتر بود و برابر ۸ به یک (بدبین نسبت به خوشبین) است. آذربایجان غربی این نسبت ۶، در البرز ۵ و گیلان ۴٫۵ است. خوشبینترین استان نیز قم است که نسبت مذکور ۱٫۸ است. با این حال حتی در استانی مثل قم نیز نسبت افراد بدبین به بهبود وضع اقتصادی کشور در ۵ سال آینده، ۱٫۸ برابر افراد خوشبین است.
نظرسنجی همزمان روزنامه دنیای اقتصاد که در سال گذشته آبان ماه برگزار شد، نیز نتایج مشابهی را نشان میدهد که در برابر ۱۶ درصدی که معتقد به بهتر شدن وضع اقتصادی در ۵ سال آینده هستند، ۶۹ درصد نظر مخالفت دارند و معتقدند وضع بدتر میشود. بدبینها ۴٫۳ برابر خوشبینها هستند.
یکی دیگر از پرسشهای جالبی که در پیمایش ارزشها و نگرش ها مطرح شده است، جامعه را به چهار طبقه اقتصادی تقسیمبندی میکند. ۱ـ طبقه پایین، ۲ـ طبقه متوسط رو به پایین، ۳ـ طبقه متوسط رو به بالا و ۴ـ طبقه بالا. از مردم پرسیده شده که شما خودتان را جزو مدام طبقه میدانید؟ پاسخ به این شرح است.
طبقه ارزیابی فرد از جایگاه طبقاتی خودش ارزیابی فرد از وضعیت طبقاتی مردم
طبقه پایین ۳۱٫۷ درصد ۴۰٫۹ درصد
متوسط رو به پایین ۴۳٫۸ درصد ۴۶٫۹ درصد
متوسط رو به بالا ۲۲٫۶ درصد ۹٫۸ درصد
بالا ۱٫۹ درصد ۲٫۴ درصد
اگر طبقه پایین و رو به پایین را ۵۰ درصد پایین و دو گروه دیگر را ۵۰ درصد (یا ۵ دهک) بالا در نظر بگیریم، به این نتیجه میرسیم که ۷۵٫۵ درصد افراد خود را در "طبقه پایین و متوسط رو به پایین" قرار میدهند و فقط ۲۴٫۵ درصد خود را در "طبقه بالا و متوسط رو به بالا" قرار میدهند. جالب اینکه فقط حدود ۲ درصد آنان خود را در طبقه بالا قرار میدهند. به عبارت دیگر حتی دهک دهم که بالاترین گروه اقتصادی ایران است، خود را در طبقه بالا ارزیابی نمیکند، دهکی که ده درصد بالاترین است، فقط حداکثریک پنجم افراد دهک دهم چنین تصوری دارند که خود را جزو طبقه بالا محسوب میکنند.
جالبترین نتیجه این است که پاسخگویان حدود ۸۸ درصد مردم ایران را در طبقه پایین و رو به پایین ارزیابی میکنند، در حالی که فقط ۷۵ درصد پاسخگویان خودشان را در طبقه پایین و رو به پایین میدانند. همچنین در حالی که پاسخگویان ۱۲ درصد مردم ایران را در طبقه بالا و متوسط رو به بالا قرار میدهند، ۲۴ درصدشان خود را در این طبقهبندی قرار میدهند. به عبارت دیگر هنگامی که وضعیت خودشان را توصیف و ارزیابی میکنند، مثبتتر از زمانی ارزیابی میکنند که جامعه را تحلیل و توصیف و طبقهبندی میکنند، این شکاف مهمی است. که محصول نگاه منفی به محیط و جذب اخبار منفی در توصیف و تحلیل جامعه است. در واقعیترین حالت نتایج این دو نوع ارزیابی باید بر یکدیگر منطبق شوند.