نوآوران آنلاین- تراژدی تلخ قتل های خانوادگی؛ نتیجه خشم شدید فروخفته و تلنبار شده که یادآور طرحواره "کودک تکانشی" است و داستان تکراری اما قابل تأملی که طی سال های اخیر در سایه نبود آموزش های کافی روان شناسی از دوران کودکی، بیش از گذشته خودنمایی می کند و جایی برای خود در ستون اخبار حوادث رسانه ها باز کرده است.
بر کسی پوشیده نیست که به ویژه طی سال های اخیر با سیر صعودی خشونت های خانگی که نهایتاً به قتل های خانوادگی منجر شده است، مواجه بوده ایم؛ به طوری که می توان شرایط را نگران کننده دانست.
اغراق نکرده ایم اگر چنین عنوان کنیم که اکنون زنگ خطر خشونت در جامعه به صدا در آمده است و در فواصل زمانی بسیار کم شاهد بروز اتفاقات تلخ اعم از خودکشی به ویژه در بین دانش آموزان سنین پایین تا دیگر کشی هایی که در بطن خانواده ها اتفاق می افتد، هستیم.
این نکته غیرقابل انکار است که مسائل مختلفی از جمله شرایط اقتصادی و کیفیت زندگی، بافت فرهنگی خانواده هایی که افراد در آن متولد می شوند و تربیت می یابند و شرایط اجتماعی جامعه در افزایش آمار قتل در جامعه فعلی ایران دخیل بوده اند.
از خرداد سال ۱۴۰۰ تا خردادماه سال ۱۴۰۲ به گواه آمارهای رسمی منتشر شده ۱۶۵ زن به دلیل خشونت های خانوادگی به قتل رسیده اند.
همچنین آمارهای رسمی حاکی از آن است که از ابتدای سال ۱۴۰۳ حداقل ۲۳ زن در جریان خشونت های خانگی کشته شدهاند که این آمارها بر افزایش زن کشی در جامعه صحه گذاشته است.
امروزه دیگر نمی توان ادعا کرد اقشار کم سواد و دارای پایگاه اجتماعی نامناسب، سهم قابل توجهی در بروز جرایمی همچون قتل دارند؛ چرا که آنچه طی سال های اخیر شاهد بوده ایم، بیانگر این است که حتی افراد دارای تحصیلات دانشگاهی و با سواد و آگاه نیز مرتکب جرائمی شوکه کننده شده اند.
روز یکشنبه 20 آبان نیز خبر کوتاه اما بُهت آور قتل منصوره قدیریجاوید، خبرنگار ایرنا به دست همسرش روی خروجی خبرگزاری ها انتشار یافت.
بر اساس گزارش رسمی قوه قضاییه کشورمان، مقتوله طی درگیری و مشاجره با همسرش و با ۴ ضربه چاقو و دو ضربه دمبل ورزشی به قتل رسیده است.
قاتل که پیش تر دارای پروانه وکالت بوده است، اختلافات خانوادگی را دلیل اصلی مشاجره و قتل عنوان کرده است و با دادن حدود ۱۰ قرص خواب آور به فرزند 15 ساله خود قصد داشت او را نیز به قتل برساند که در نهایت موفق به این کار نشد.
این در حالی است که ارتکاب قتل، توسط فردی که دارای پروانه وکالت بوده و به خوبی با تبعات این جرم آگاه است، صورت گرفته است و می توان این تراژدی را تلخ ترین پارادوکس سال های اخیر دانست.
در همین خصوص به گفت و گو با دکتر کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران، پژوهشگر مسایل و آسیب های اجتماعی و مدرس دانشگاه و مشاور در حوزه های روان شناختی و اجتماعی پرداختیم.
محمدی طی گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار روزنامه نوآوران اظهار داشت: از نظر آسسب شناسی از زوایای مختلفی می توان قتل خبرنگار ایرانا توسط همسرش را بررسی و در نتیجه به دلایل مختلفی در این خصوص دست یافت. نکته بسیار مهم این است که در حال حاضر قتل های خانوادگی و خشونت در خانواده در شرایط حادتری نسبت به قبل قرار گرفته است و مسیر تازه ای پیدا کرده است که باید ریشه های عمیق این نوع خشونت را بررسی کرد.
وی افزود: در گذشته قتل های خانوادگی در اقشاری رخ می داد که از آگاهی کافی برخوردار نبودند، اما اکنون این نوع قتل ها توسط افرادی رخ می دهد که دارای تحصیلات دانشگاهی و سطح قابل قبولی از آگاهی و سواد هستند. درواقع امروزه مرزها جابجا شده و خشونت مسیر تازه ای را طی می کند. وقتی شخصی که دارای پروانه وکالت است مرتکب جرمی همچون قتل می شود، به این معناست که با وجود آگاهی کافی اقدام به خشونت خانوادگی کرده است و با حوزه های حقوقی و تبعات قضایی این جرم آگاه است.
رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران، ریشه های خشونت خانوادگی را بسیار عمیق تر از آنچه تا امروز رخ داده است، عنوان کرد و گفت: در حال حاضر نیاز به واکاوی جدی و روان شناسی روی اقشار مختلف و نسل های مختلف جامعه داریم. از این رو باید تاکید کنیم که با نگاه جدی به خشونت های خانوادگی و قتل های این چنینی بنگریم.
محمدی با بیان این که در گذشته وکلا می توانستند با اطلاع رسانی به مردم و آگاه سازی آن ها مانع از بروز خشونت و قتل در جامعه شوند، مطرح کرد: متاسفانه اکنون شخصی که دارای پروانه وکالت بوده خود مرتکب قتل همسرش شده است که باید حتما مورد آسیب شناسی قرار گیرد. مدل خشونت در جامعه دستخوش تغییرات زیادی شده است و نمی توان اتفاق افتاده را یک جنون آنی دانست که یکباره ظهور کرده است. این یک اتفاق غیرطبیعی و غیرمنتظره بوده است وه قطعا دلایل روان شناختی دارد که باید حتماً توسط متولیان امر مورد بررسی قرار گیرد.
وی تأکید کرد: در خصوص اتفاق رخ داده انتظار می رود دستگاه قضائی کشور و متولیان این حوزه، برخورد منطقی صورت دهند و صرف نظر از این که شخصی که مرتکب قتل شده است چه شغلی دارد، روال قانونی را طی کنند.
رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران همچنین خواستار ریشه یابی و واکاوی روان شناختی و آسیب شناختی توسط متولیان امر در جامعه شد و تصریح کرد: باید خشونت های خانوادگی مورد مداقه قرار گیرند و روی سبک زندگی و تعامل و اتفاقات رخ داده در جامعه بررسی هایی صورت دهند و راهکارهای کارشناسی شده و غیرهیجانی به کار گرفته شود. طبیعتاً باید قاتل به جزای عمل خود برسد ولی پیش از اجرای حکم باید ریشه های بروز این خشونت با بررسی های روان شناسی فرد کشف شوند تا در آینده از بروز اتفاقات تلخ این چنینی در جامعه جلوگیری شود.
محمدی همچنین به نقش آموزش های پیش از ازدواج در این زمینه اشاره کرد و گفت: ضمن خوب و مفید بودن آموزش های پیش از ازدواج اما باید باید این نکته را نیز مورد توجه قرار گیرد که طبیعتاً یک جلسه آموزشی چند ساعته نمی تواند سال ها تربیت فرد را تغییر دهد. در هر صورت افراد سال های زیادی در بافت فرهنگی و تربیتی خانواده شان رشد و پرورش یافته اند و نمی توان صرفاً با آموزش چند ساعته تاثیر سال ها تربیت را خنثی کرد و افراد را ریشه ای تغییر داد. از این رو توصیه می شود برای داشتن جامعه ای سالم باید از دوران کودکی و حتی دوران دبستان، افراد را به نحوی تربیت کرد که بتوانند در بزرگسالی به نحوی رفتار کنند که بتوان از داشتن جامعه ای سالم ابراز خرسندی کرد.
وی با بیان این که افراد باید از دوران کودکی در نظام تعلیم و تربیت کشور تحت آموزش های صحیح و مناسب قرار بگیرند، ابراز داشت: نحوه برقراری ارتباط مؤثر، عبور از چالش ها و نحوه مواجهه با بحران ها باید از دوران کودکی به افراد آموخته شوند. در سنین بالاتر نیز باید آموزش های پیش از ازدواج در راستای همان امور تربیتی مهم با دانش زمینه ای افراد پیوند ایجاد کند و به داشتن ازدواج سالم و موفق کمک کند.
رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران با انتقاد از سبک زندگی فعلی جامعه ایران، عنوان کرد: متاسفانه نحوه و شیوه زندگی در جامعه مشکل زاست و باید بررسی هایی در این راستا صورت گیرد و تغییر و تحولاتی اساسی در این شیوه و سبک زندگی قرار گیرد.