نوآوران آنلاین-
23 فروردین 94 مردی با مراجعه به آگاهی دماوند از ناپدیدشدن پدرش خبر داد و گفت: «پدرم چوپان است. او دیروز برای انجام کاری از خانه بیرون رفت اما دیگر برنگشت. ما همه جا را دنبالش گشتیم اما ردی از او پیدا نکردیم.» با ثبت این شکایت، ماموران برای پیدا کردن مرد چوپان وارد عمل شدند اما در حالی که تحقیقاتشان ادامه داشت، شاکی بار دیگر به آگاهی رفت و گفت: «امروز به پیشنهاد برادرم سامان به خرابههای اطراف شهر رفتیم تا شاید اثری از پدرم پیدا کنیم. سامان ما را به پای یک چاله که با خاک پر شده بود برد و پس از خاکبرداری، جسد پدرمان را از آن بیرون کشید. ما همانجا به او شک کردیم و فکر میکنیم شاید قتل، کار خودش باشد.»
با این اظهارات، سامان دستگیر شد و در همان بازجوییهای ابتدایی به قتل Murder پدرش به دلیل اختلافات مالی اعتراف کرد. در نخستین جلسه دادگاه، پسر مقتول به عنوان تنها ولی دم رضایت داد. سپس متهم خود را بیگناه جلوه داد و گفت: «من هیچ قتلی مرتکب نشدهام و همه اعترافات قبلیام تحت فشار بود. برادرم رضایت داده اما من جرمی انجام ندادهام که بخواهم دیه بدهم.» با وجود انکار متهم، قضات دادگاه با توجه به مدارک موجود، او را به ده سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند. با این حال دیوانعالی کشور پرونده را برای بررسی برخی نواقص به دادگاه برگرداند.
متهم به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران منتقل شد و این بار با اعتراف به قتل پدرش گفت: «از مدتها قبل با پدرم اختلاف داشتم و مدام درگیر میشدیم. چند روز قبل از حادثه Incident متوجه شدم گوسفندهایش را به قیمت چهار میلیون تومان فروخته است. نقشه سرقت Stealing پولهایش را کشیدم و با دوستم وحید درمیان گذاشتم. روز حادثه، وحید پدرم را به بهانهای به خرابه کشاند و سپس من با کلنگ و وحید با چوب او را مورد ضرب و شتم قرار دادیم و کشتیم و جسدش را دفن کردیم.» وی افزود: «در محاکمه قبلی منکر قتل شدم اما کارم اشتباه بود. الان حاضرم دیه را پرداخت کنم.» حکم دادگاه بزودی صادر میشود.