نوآوران آنلاین-
اوایل سال 94، مردی با مراجعه به اداره پلیس از همسرش به اتهام رابطه پنهانی وی با مردی غریبه شکایت کرد. او گفت: «همسرم کارمند است و روی یک پروژه کار میکند. او برای اجرای پروژهاش از یک استاد دانشگاه که مردی جوان است کمک گرفت. من به ارتباط آنها مظنون شدم و بعد از نصب دوربین در خانهام... .»
بعد از طرح شکایت زن و مرد جوان بازداشت شدند، اما مدعی شدند ارتباط آنها کاری بوده است. با کامل شدن بررسیها پرونده در شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران بررسی شد و دو متهم بار دیگر جرمشان ر انکار کردند، زن جوان بعد از دیدن فیلم اما به جرمش اعتراف کرد. ولی استاد دانشگاه همچنان جرمش را انکار کرد. ولی قضات دادگاه اما بعد از شور دو متهم را به مرگ محکوم کردند. با اعتراض متهمان به رأی دادگاه پرونده در دیوان عالی کشور بررسی و با نقض حکم پرونده به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی فرستاده شد. در جلسه رسیدگی مرد جوان بار دیگر جرمش را انکار کردند، زن جوان بار دیگر ماجرا را برملا کرد. در پایان هیئت قضایی بعد از آخرین دفاع متهمان، هر یک را به ۹۹ضربه شلاق Whip و دوسال انفصال از خدمت محکوم کرد. همچنین هیئت قضایی استاد دانشگاه را نیز به دو سال تبعید به یکی از شهرهای جنوبی کشور محکوم کرد.