نوآوران آنلاین-
زن جوانی به نام «مینا» از داخل یک دستگاه پژوی در حال حرکت در جاده دماوند بیرون افتاد و به دلیل شدت جراحات فوت کرد. با حضور ماموران، همسرش سعید دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت.
او گفت: «امروز همراه مینا برای مهمانی به خانه عمه ام رفته بودیم. در راه برگشت، مینا بار دیگر درباره اختلافاتش با پدرش حرف زد و به گریه افتاد. او در یک لحظه از ماشین پایین پرید و با یک دستگاه پراید برخورد کرد و 50 متر روی زمین کشیده شد. سریع از ماشین پیاده شدم، اما وقتی خودم را رساندم، مینا فوت کرده بود.»
ادعای خودکشی مینا در حالی بود که روی صورت سعید، آثار ضرب و شتم ناشی از درگیری وجود داشت. همچنین خانواده سعید، مدت کوتاهی پس از حادثه خودروی پسرشان را فروختند که همین موضوع ظن کارآگاهان را به وقوع جرم از سوی سعید بیشتر کرد. سرانجام با توجه به مدارک موجود، کیفرخواست قتل عمد صادر شد و برای رسیدگی در اختیار شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده قرار گرفت.
صبح دیروز در ابتدای محاکمه، اولیای دم شامل پدر و مادر مقتول درخواست قصاص کردند. سپس سعید در جایگاه ایستاد و گفت: «مینا دخترعمهام بود و من عاشقش بودم. او از هفت سال پیش به دلیل برخی مسائل با پدرش به اختلاف خورده بود به نحوی که حتی از رفتن به مدرسه هم محروم شد. زمان حادثه، یک سال و نیم از ازدواجمان گذشته بود و معمولا هر وقت از سر کار به خانه برمیگشتم، مینا را در حال گریه و زاری برای پدرش میدیدم. میگفت پدرش او را نمیخواهد و وساطت آشنایان برای رفع کدورتها هم فایدهای نداشته است. روز پدر هم که شد، خودم با پدر مینا تماس گرفتم، اما گفت مینا برایش مرده و دختری به این نام ندارد. همه این اختلافات باعث ناراحتی شدید همسرم شده بود.»
متهم 29 ساله درباره روز حادثه گفت: «شب بود. همراه همسرم از خانه عمهام برمیگشتیم که دوباره بحث اختلاف مینا با پدرش پیش آمد. او ناراحت بود و گریه میکرد. شنیدن این بحث تکراری برایم آزاردهنده بود. گفتم من دیگر تحملش را ندارم و اگر ادامه بدهی، خودم را میکشم. گفت فکر میکنی مردن سخت است؟ ... اگر داغم را روی دل پدرم نگذاشتم ... ناگهان در ماشین را باز کرد و پایین پرید. من داد کشیدم. خودرو را بسختی کنار جاده متوقف کردم و سمت مینا دویدم. جاده خیلی تاریک بود و نور یک دستگاه پراید، مستقیم در چشمم خورد. برای اینکه با آن تصادف نکنم، خودم را به کنار جاده پرتاب کردم. سپس بلند شدم و خودم را به مینا رساندم. به پهلو افتاده بود و جواب نمیداد. وقتی آمبولانس آمد، متوجه شدم فوت کرده است.»
در این لحظه رئیس دادگاه، علت جراحات روی صورت متهم را در زمان حادثه و فروش خودرو در مدت زمان کوتاه پرسید که او پاسخ داد: «از فرط ناراحتی چند بار با دست به سر و صورت خودم ضربه زدم و باعث ایجاد جراحت شدم، وگرنه من و مینا هیچ درگیری خاصی در ماشین نداشتیم. خودرو را هم چون عزیزی را از من گرفته بود، خیلی سریع فروختیم.»
براساس اوراق پرونده، مینا افکار خودکشی نداشت، اما سعید این موضوع را رد کرد و مدعی شد: «قبلا یکی از دخترهای فامیل به همین شیوه از ماشین در حال حرکت پایین پریده بود. مینا هم به خاطر اختلاف با پدرش، زمینههای خودکشی داشت.»
او همچنین در پاسخ به نماینده دادستان درباره ازدواج ناموفق و خودکشی ناکام خود در گذشته نیز گفت: «سالها قبل از ازدواج با مینا، با دختر دیگری ازدواج کردم، اما با قبول شدن او در مقطع فوقلیسانس، اختلافاتمان شروع شد. پدرش به من گفت باید حق طلاق را به دخترم بدهی. من این کار را انجام دادم، اما 20 روز بعد متوجه طلاق گرفتن همسرم شدم. فشار این مساله باعث شد دست به خودکشی بزنم، اما زنده ماندم.»
سپس نوبت به وکیل متهم رسید. او با ارائه دستخطی به دادگاه، مدعی وجود زمینههای خودکشی در مقتول شد و درخواست تبرئه کرد.
قضات در پایان دادگاه، پرونده را از مصادیق لوث تشخیص دادند و ادامه رسیدگی را به روزهای آینده موکول کردند. در این شرایط اولیای دم باید 50 نفر از بستگان خود را حاضر کنند تا به قاتل بودن متهم قسم بخورند. در غیر اینصورت، متهم با ادای 50 بار سوگند به بیگناهی، از قتل عمد تبرئه خواهد شد.