نوآوران آنلاین- محمد هاشمی، متولد سال 1321 هجری شمسی و دارای تحصیلات حوزوی و همچنین مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه کالیفرنیاست.
او در دهه 40 مشارکت فعالی در نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی(ره) داشت و مدتی را نیز در تبعید و زندان سپری کرد.
او که در سالهای 63 تا 73 ریاست رسانه ملی را بر عهده داشت و از جمله خدماتش میتوان به بنیانگذاری شبکهها در دفاتر استانی و برونمرزی اشاره کرد، اکنون به انتقاد از عملکرد رسانه ملی و نقش آن در بروز ناآرامیهای اخیر پرداخته و همچنین عنوان کرده است که حضور آیتالله هاشمی همواره موجب آرامش مردم بوده و اکنون نیز شاهد هستیم با وجود اینکه در میان مردم نیستند، اما تفکرات ایشان در دوری از افراط و تندروی، راهگشای بسیاری از مشکلات است.
در نخستین سالروز رحلت آیتالله هاشمی به گفتوگو با محمد هاشمی پرداختیم که مشروح آن تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
آیت الله هاشمی رفسنجانی از شخصیتهای باسابقه انقلاب اسلامی بودند که نزدیکی خاصی نیز به امامخمینی(ره) داشتند و در حال حاضر جای خالی ایشان به خوبی در میان بزرگان نظام احساس میشود. ایشان شخصیت بینظیری داشتند و بسیاری از آیتالله تحت عنوان «امیر کبیر زمان» نام میبرند. به نظر شما چه ویژگی آیتالله هاشمی موجب شد تا ایشان را امیرکبیر زمان بنامند؟
در شیوه تعلیم و تربیت اسلامی بحثی وجود دارد و این است که تربیت و شکلگیری شخصیت از خانواده شروع و در نهاد خانواده پایهریزی میشود و در سالهای بعد در مدرسه تداوم مییابد و نهایتاً در جامعه اگر هماهنگی میان این سه نهاد خانه، مدرسه و جامعه وجود داشته باشد، نتایج مطلوبی برای پرورش اشخاص به دنبال خواهد داشت. با عنایت به این مسأله درخصوص شکلگیری شخصیت آیتالله هاشمی ادامه میدهم. از زمانی که رضاخان اقدام به کشف حجاب کرد، پدربزرگ ما برای در امان ماندن از گزند ظلمهای رضاخان از شهر به روستا مهاجرت کرد. در عین حال عوامل رضاخان نیز با همان رفتارهای خشن به روستاها آمدند. از این رو در محیط خانواده ما نسبت به ظلمهای حکومت رضاشاه نفرت وجود داشت؛ به این معنا که نه تنها طرفدار حکومت رضاشاه نبودیم، بلکه شیوه حکومت او را نیز بسیار بد میدانستیم و از همین رو شخصیت افراد خانواده بهویژه آیتالله هاشمی تحت تأثیر قرار گرفت و از مخالفان نظام حکومتی ناعادلانه رضاشاه بود. آیتالله هاشمی در سال 1327 به قم رفتند و در آن زمان کم کم مبارزات ملی شدن صنعت نفت آغاز شده بود؛ درحقیقت مبارزان در یک سو قرار داشتند و طرفداران حکومت نیز در سوی دیگر. آیتالله هاشمی در قم به واسطه شاگردی حضرتامامخمینی(ره) با شخصیت ایشان آشنا شد و روحیه ضد ظلم بودن و نفرت از حکومت پهلوی، آیتالله را به یکی از شخصیتهای مبارز که تأثیر زیادی نیز در مبارزات داشت، تبدیل کرد. از این رو آیتالله هاشمی در این ایام به مطالعه وضعیت حکومتها پرداخت و بهویژه این مهم را در نظر داشت که برای اداره کشور چه نوع حکومتی مناسب است. در این مسیر در تاریخ ایران به امیرکبیر برخورد میکنند. از میان آثار موجودی که درباره امیر کبیر وجود داشت، کتابی را آیتالله هاشمی تحت عنوان امیرکبیر، قهرمان مبارزه با استعمار مینویسند و داستان مبارزه امیرکبیر با حکومت انگلیس و استعمارگران را در آن تبیین میکنند. همچنین خواستهها و برنامههای امیرکبیر را نسبت به توسعه و علمآموزی، به رشته تحریر درمیآورند. آیتالله هاشمی راه نجات کشور را در علمآموزی و توسعه علمی، فنی، اقتصادی و اجتماعی میدانستند و زمانی که خودشان مسند اداره کشور را عهدهدار میشوند، راهنما و نقشه راهشان را گسترش رفاه و بهبود وضعیت معیشت مردم از طریق توسعه علم و دانش قرار دادند و در این راستا دانشگاه آزاد را تأسیس کردند. امروزه این دانشگاه نزدیک به 4 میلیون دانشجو دارد و اساتید مجربی در رشتههای گوناگون مشغول فعالیتهای تحصیلی و پژوهشی هستند. زمانی که آیتالله هاشمی، رئیسجمهور شدند در حوزه پژوهش و تحقیق مرکز تحقیقات استراتژیک را ایجاد کردند و گروهی از اندیشمندان در فضایی مناسب به تحقیق و پژوهش در آن پرداختند و برنامههایی ارائه کردند که فارغ از مسائل روزمره، مشکلات را ریشهیابی و راهکارهایی را درخصوص گسترش رفاه مردم و توسعه کشور مطرح کردند. اینگونه بود که آیتالله هاشمی را به عنوان سردار سازندگی و امیرکبیر زمان ملقب کردند و ایشان به شخصیتی ماندگار و تاریخساز در کشور تبدیل شد.
آیتالله هاشمی اعتقاد داشتند که تفاوت و مرز مشخصی میان ولایتمداری و ولایتمعاشی وجود دارد. ایشان نه تنها از سفره انقلاب نصیبی نبردند، بلکه از خود نیز برای انقلاب هزینه کردند. درخصوص این بُعد از شخصیت ایشان بفرمایید.
در جریان انقلاب اسلامی زندانیان سیاسی بسیاری داشتیم که این مبارزان عمدتاً سرپرست خانوار بودند و در نبودشان خانوادههایشان با مشکلات اقتصادی مواجه شدند، اما آیتالله هاشمی برنامهریزی و حدود 1000 نفر از زندانیان را شناسایی کرده بودند که از نظر مالی در مضیقه بودند. آیتالله هاشمی با تأمین معاش این 1000 خانواده تلاش کرد تا خلأ وجود سرپرست خانواده از بُعد اقتصادی چندان محسوس نباشد و در راستای کاهش مشکلاتشان امکاناتی ایجاد کرد. امامخمینی(ره) نیز به آیتالله اجازه استفاده از برخی وجوهات در این خصوص را داده بودند و کمتر کسی را در آن دوران میشناختیم که اینگونه خانوادههای زندانیان سیاسی را مورد حمایت قرار دهد و همچنان که نسبت به خانواده خود حساس بودند نسبت به تأمین معاش و رفاه خانوادههای زندانیان سیاسی نیز حساس بودند.
طی روزهای اخیر متأسفانه اعتراضاتی را در قالب تجمعاتی در شهرهای مختلف کشور شاهد بودیم، بعضاً این تجمعات به آشوب کشیده شد و نام اغتشاش میتوان بر آن نهاد و مشخص شد که تفاوتی میان مردم و افرادی است که با برنامهریزی این تجمعات را به آشوب کشیدند. با توجه به اینکه آیتالله هاشمی همواره سخنانشان موجب آرامش مردم در هر دورهای از تاریخ بوده است، اگر امروز در میان ما حضور داشتند، تفکر و اندیشه، درایت، سعهصدر و شکیبایی ایشان تا چه حد در کاهش مشکلات و آرام کردن فضا و کنترل احساسات و هیجانات در کف خیابانها تأثیر داشت؟
کشور ما هشت سال درگیر جنگ تحمیلی و در آن هشت سال اولویت اصلی جنگ و تأمین نیازهای آن بود. از سوی دیگر در شرایط بعد از انقلاب به سر میبردیم و وضعیت اقتصادی کشور چندان مناسب و به سامان نبود. حدود دو میلیون نفر آواره جنگی در 400 کمپ یا اردوگاه زندگی میکردند و بسیاری از زیرساختهای کشور در اثر آتش جنگ آسیب دید و بعد از پذیرش قطعنامه و اتمام جنگ انتظار مردم این بود که بلافاصله وضعیت بهبود یابد. در آن زمان آیتالله هاشمی رئیسجمهور بودند و با تدبیر و با وجود به خالی بودن خزانه و مشکلات کشور برنامهریزی صحیح و درستی انجام دادند که فرصتهای مناسبی برای اشتغالزایی ایجاد شد و همچنین شاهد کاهش نرخ تورم و بیکاری و ملموس شدن رفاه در زندگی مردم بودیم. در شرایط کنونی نیز مشکلاتی وجود دارد، اما باتوجه به منابع موجود این زمینه فراهم است که با برنامهریزی صحیح از ضریب نارضایتی مردم کاسته شود، اما تفاوتی که آن زمان با شرایط کنونی دارد این بود که در سال 68 مسؤولان کشور و جناحها همه با هم برای اعتلای کشور تلاش میکردند و کشور از انسجام و وحدت داخلی برخوردار بود، اما متأسفانه در شرایط کنونی با وجود اتمام انتخابات و رقابتهای انتخاباتی همچنان شاهد هستیم که جریان مخالف دولت، کارشکنی و تحت عنوان انتقاد، روحانی را که منتخب ملت ایران است، تخریب میکند. از سوی دیگر رسانه ملی نیز وارد تخریب دولت شده است، درحالیکه در سالهای جنگ، رادیو و تلویزیون اینگونه نبود و آیتالله نیز با سعهصدر و تدبیر مدیریتی توانست به انتظارات مردم پاسخ دهد و نسبت با بازسازی کشور اقدام کند و دو میلیون آواره جنگی را به شهرهای خود بازگرداند. در شرایط کنونی ابتدا نارضایتی نسبت به گرانیها علت اصلی تجمعات مردمی بود، اما در ادامه عدهای زمینه را مساعد دیدند و سعی کردند فراتر از دولت به نظام حمله و شعارهایی را در این خصوص مطرح کنند، اما درنهایت با حضور مردم در صحنه آتش این فتنه خاموش شد. آیتالله هاشمی اکنون هم در میان ما نیستند، اما تفکراتشان در میان مردم احساس میشود؛ چراکه ایشان همواره از تندروی و افراط و بیعدالتی دوری میجستند و به نحوی میتوان گفت نمونه بارز اعتدال و تا زمانی که در میان ما بودند، سخنانشان موجب آرامش همگان میشد و هنوز این اندیشهها در میان مردم جاری و ساری است.