نوآوران آنلاین- این پروند هولناک عصر روز ۱۲ شهریورماه سال گذشته در پلیس پردیس به جریان افتاد. آن روز محمد، که پسری ۱۶ساله بود با امدادگران تماس گرفت و از گازگرفتگی پدر و مادرش خبر داد. لحظاتی بعد امدادگران در محل حاضر شده و بعد از معاینه اولیه اعلام کردند که زن و مرد میانسال جانشان را از دست دادهاند.
وقتی از محمد در این باره تحقیق شد، گفت: لحظاتی قبل وقتی وارد خانه شدم بوی گاز همه جا را گرفته بود. بعد متوجه شدم که پدر و مادرم دچار گاز گرفتگی شدهاند به خاطر همین با امدادگران اورژانس و آتشنشانی تماس گرفتم.
در شاخه دیگری از تحقیقات معلوم شد که حادثه گازگرفتگی به صورت عمدی و بریدن شیلنگ گاز ایجاد شده است. با انتقال اجساد به پزشکی قانونی مشخص شد که زوج میانسال بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن به کام مرگ رفتهاند، بنابراین پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد. در اولین گام محمد که در سال سوم دبیرستان تحصیل میکرد به عنوان مظنون اصلی بازداشت شد. او در اولین تحقیقات به قتل پدر و مادرش با همدستی همکلاسی ۱۶سالهاش مهدی اعتراف کرد.
محمد در شرح ماجرا گفت: مدتی قبل بود که مهدی را که از همکلاسیهایم بود به عنوان دوست صمیمیام انتخاب کردم. وقتی پدر و مادرم در این باره تحقیق کردند، فهمیدند که مهدی سیگار میکشد و گاهی هم به قهوهخانه میرود و قلیان میکشد. همین موضوع سبب شد تا خانوادهام از من بخواهند رابطهام را با مهدی قطع کنم.
البته مهدی مشکل دیگری هم داشت و آن اینکه مدام با پدر و مادرش دعوا داشت. او خیلی وقتها از پدرش کتک میخورد و در این باره با من درد و دل میکرد. با این وجود من ترجیح دادم به جای گوش دادن به حرف پدر و مادرم دوستیام را با مهدی ادامه بدهم. یک روز که به خانه مهدی رفته بودم مادرم با خانه آنها تماس گرفت و به مادر مهدی گفت که اگر مهدی به دوستیاش با من ادامه بدهد علیه آنها شکایت میکند.
این موضوع سبب شد تا مهدی کینه مادرم را به دل بگیرد. وقتی در این باره با هم مشورت کردیم او به من پیشنهاد قتل پدر و مادرم را مطرح کرد که قبول کردم. متهم ادامه داد: مطابق نقشه به عطاری رفتم و مقداری قرص برنج تهیه کردم و آن را در خورشت غذا ریختم.
آن روز برای خودم و خواهر کوچکم ساندویچ خریدم و فقط پدر و مادرم از آن غذا خوردند، اما دچار مسمومیت نشدند. من ماجرا را به مهدی گفتم اما او من را تحریک کرد تا نقشه را به صورت دیگری اجرا کنیم.
این بار به جای قرص برنج مقداری قرص خوابآور تهیه کردیم. آن روز که مهدی به خانه ما آمد، پدرم همراه خواهر کوچکم از خانه بیرون رفته بود. قرص را داخل آب میوه ریختیم و به مادرم خوراندم.
مادرم بعد از خوردن آب میوه مسموم، بیهوش شد. بعد از آن بود که او را با شال خفه کردیم و جسدش را به طبقه بالا منتقل کردیم.
ساعتی بعد که پدرم به خانه برگشت سراغ مادرم را گرفت که گفتم در طبقه بالا خواب است. بعد پدرم را به همان شیوه مسموم کردم. وقتی که به خواب رفت او را هم در خواب خفه کردیم. صبح روز بعد همراه مهدی و خواهر کوچکم به تفریح رفتیم.
چند ساعتی را اطراف شهر گشت زدیم و زمانی که به خانه برگشتیم سناریوی گاز گرفتگی پدر و مادرم را سر هم کردم. بعد از اعتراف هولناک محمد بود که مهدی هم بازداشت شد و به همدستی در قتل اعتراف کرد.
او گفت که محمد خودش طراح سناریو بوده و او در اجرای آن به او کمک کرده است. مهدی گفت: بعد از دومین قتل و زمانی که قصد ترک خانه را داشتیم من شیلنگ گاز را بریدم تا حادثه گازگرفتگی عنوان شود که دستمان رو شد.
با کامل شدن تحقیقات دو متهم صحنه جرم را بازسازی کردند و بازپرس، محمد را به اتهام مباشرت در قتل مادرش و معاونت در قتل پدرش مجرم شناخت.
مهدی هم به اتهام مباشرت در قتل پدر محمد و معاونت در قتل مادر او مجرم شناخت و کیفرخواست علیه آنها صادر شد. دو متهم به زودی در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه خواهند شد.