سرویس اجتماعی
نوآوران آنلاین-این ها بخشی از اظهارات جوان ۲۰ساله ای است که با حجاب کامل وارد اتاق مشاوره و مددکاری اجتماعی کلانتری شده بود. او در حالی که عنوان می کرد شاید بیان سرگذشتم موجب شود مسئولان برای افرادی مانند من از همان دوران کودکی چاره اندیشی کنند؛ به مشاور کلانتری گفت: تنها ۷ بهار از عمرم گذشته بود که فهمیدم گرایش عجیبی به زن بودن دارم ولی همه مرا پسر خانواده می دانستند، به همین خاطر دوران تحصیلم را در مدارس پسرانه سپری کردم و حتی مقطع دبیرستان را نیز در مدرسه پسرانه درس خواندم. این در حالی بود که همواره در مسائل مختلف با همکلاسی هایم اختلاف داشتم. هیچ کس از این موضوع که من فردی «دوجنسی» هستم اطلاعی نداشت تا این که متوجه شدم می توانم با انجام عمل جراحی به یک زن تبدیل شوم اما متأسفانه وقتی ماجرا را برای خانواده ام بازگو کردم آشوبی در منزل ما به پا شد؛ پدرم در حالی که چهره اش از خشم سرخ شده بود، فریاد زد «تو مایه ننگ خانواده هستی! چگونه با این کار جلوی اقوام و آشنایان سرمان را بلند کنیم»، مادرم نیز در گوشه اتاق به سر و صورتش می کوبید و از عواقب این کار وحشت کرده بود چراکه قرار بود یکی از مردان خانواده کم و به تعداد دخترها اضافه شود. خواهرانم از من می ترسیدند و مرا در جمع خود راه نمی دادند؛ در این میان تنها یکی از برادرانم وضعیت مرا درک می کرد. این گونه بود که با کمک برادرم، خانه ای اجاره کردم و با تغییر پوشش به زندگی زنانه برگشتم. همسایه ها فکر می کنند من زنی شوهردار هستم و به همین دلیل کاری به من ندارند اما چند جوان در محل زندگی ام مرتب برایم ایجاد مزاحمت می کنند، گاهی به در منزلم می آیند یا شب هایی که از محل کار به منزل می آیم، سر راهم قرار می گیرند. به خاطر هزینه های بالای عمل پزشکی هنوز نتوانسته ام خودم را از این شرایط نجات دهم اما دیگر از این وضعیت خسته شده ام و آرزو دارم حتی یک روز زندگی آرام و بی دغدغه ای را تجربه کنم. با این وجود می خواهم به مسئولان درمانی و بهداشتی کشور بگویم حداقل زمانی که کودکان برای ورود به مدرسه مورد آزمایش های شنوایی و بینایی سنجی قرار می گیرند، به موضوع «دوجنسی ها» هم توجه کنند تا در آینده همانند من با سرنوشت تلخی رو به رو نشوند...