نوآوران آنلاین-ساعت ۱۴ روز پنجشنبه ۲۴ خردادماه، آخرین لحظات زندگی کوتاه پسرک ۸ ساله رقم خورد، این کودک توسط پدر ۳۲ ساله خود در روستای «امیرآباد نو» از توابع استان قزوین واقع در بوئینزهرا به قتل رسید.
براساس این اخبار، قاتل دارای سابقه کیفری بوده و اکنون بر اساس تصمیم مقامات قضایی و به دلیل شرایط بد روحی و روانی در یکی از مراکز درمانی استان تحت نظر است. همسر وی نیز که از اتباع افغانستانی است در حین ارتکاب جرم به دلیل نزاع روز قبل در منزل حضور نداشته است.
سرهنگ حسینعلیان نژادی، فرمانده انتظامی بوئینزهرا در این خصوص گفته است: متهم که دارای سابقه مصرف مواد مخدر است فرزند ۸ ساله خود را بهوسیله جسمی تیز به طرز فجیعی به قتل رسانده است.
به گفته وی آلت قتل توسط مأموران در محل کشف و ضبط شده و تحقیقات پلیس در خصوص علل و انگیزه قتل ادامه دارد.
کودکان ماهشهری
اما داستان خشونتهای خانوادگی به همینجا ختم نمیشود، چنانکه ماه گذشته نیز پرده از رفتارهای جنونآمیز پدر و نامادری ۳ کودک ماهشهری برداشته شد.
براساس خبرها در این پرونده ۳ کودک به نامهای فاطمه ۱۲ ساله، امالبنین ۸ ساله و علیاکبر ۵ ساله توسط نامادری و پدر خود به وسیله چکش و میله داغ و دیگر وسایل مورد آزارهای جسمی و روحی قرار میگرفتند.
این کودکان در حالی توسط همسایهها پیدا شدند که در حیاط پشتی خانه در گرما نگه داشته شده و دهانشان با چسب بسته شده بود. به گفته فاطمه ۱۲ ساله، پدر خانواده علاوه بر آنکه مدتی این کودکان را بدون آب و غدا نگهداشته به دهان آنها نیز چسب زده است، همچنین این پدر بیرحم در حالیکه دهان فاطمه بسته بوده با چکش به دهان وی میکوبیده که این اقدام باعث شکسته شدن دندانهای کودک شده است.
یکی از شاهدان عینی ماجرا نیز در این خصوص گفته بود:« وقتی بچهها را برای درمان به بیمارستان ما آوردند، نامادری با تبر دست و دندانهای دختر بزرگ را شکسته بود. این والدین با اتو جای جای بدن بچه ها را سوزانده بودند، آنها دست و پای این سه کودک را بسته بودند و در حیاط خلوت انداخته بودند، این بچهها چند روز در حیاط خلوت بدون غذا بوده و در این مدت تنها از آفتابه آب میخوردند».
اهورا
به گزارش طبنا، داستان غمانگیز خشونت خانگی علیه کودکان به همینجا ختم نمیشود، مهر ماه ۹۶ نیز خبر اسفباری در کولهبار خود داشت، ماجرا از این قرار بود که یک کودک ۳ ساله باعلائم خونریزی از ناحیه دهان، بینی، مقعد و … به یکی از بیمارستانهای رشت منتقل شده و موضوع بهعنوان کودکآزاری به شعبه ۱۰۶ جزایی رشت ابلاغ میشود. کمی بعد خبر میرسد که کودک زجرکشیده توان مقاومت در برابر آسیبهای جسمی وارده را نداشته و جانش را از دستداده است.
بعد از بررسی پرونده مشخص میشود که مادر اهورا پس از جدا شدن از پدر این کودک با مرد دیگری که باعث قتل این کودک شده است ازدواج میکند، به گفته همسایگان روز قتل آنها بعد از شنیدن فریادهای اهورا به در خانه میروند و با زدن زنگ درصدد اطلاع از علت فریادهای دلخراش کودک برمیآیند اما پدرخوانده اهورا در را به روی کسی باز نمیکند.
وقتی تلاش همسایهها برای باز شدن در به جایی نمیرسد، آنها با پلیس ۱۱۰ تماس میگیرند و ماموران پس از حضور در محل حادثه با شکستن در وارد خانه شده و کودک را غرق در خون پیدا و به بیمارستان منتقل میکنند، بررسیها علت مرگ دلخراش این کودک را تجاوز ناپدری اعلام میکند.
قاتل اهورا ۲۱ فروردین سال جاری در زندان لاکان رشت اعدام شد.
کیمیا
در تیرماه ۹۶ کودک دیگری قربانی خشونت خانگی میشود، کودکی ۷ ساله که ۷۰ بار توسط ناپدری خود مورد تجاوز قرار میگیرد. ترس و وحشت این کودک و شکنجهای که تجربه کرده است قابل تصور نیست، چنانکه وی پس از نجات از دست این مرد بیرحم و زمانیکه داستان شکنجههای جنسی توسط ناپدریاش را برای مددکاران تعریف میکرده در حالیکه به شدت میلرزیده، مدام تاکید میکرده است که «به او نگویید این حرفها را من گفتهام چون مرا میکشد».
تجاوز به کیمیا در حالی صورت میگرفته که ناپدری به مادر وی به بهانه داشتن خوابی آرامتر هر شب قرص خواب میداده و به گفته کیمیا پس از خواب مادر و پس از آنکه ناپدری معتاد مواد میکشیده و دود آن را در صورت مادر کودک فوت میکرده، به سراغ دخترک رفته و او را مورد تجاوز قرار میداده است، بنا به گفته کیمیا گاهی این تجاوز با همراهی دوست ناپدری وی انجام میشده است.
ناپدری متجاوز پس از بازداشت و زندانی شدن اعتراف میکند که به دختربچهها علاقه داشته و به خاطر کیمیا با مادرش ازدواج کرده است.
براساس این گزارش، داستان پر درد کودکان تنها به خشونتهای خانگی ختم نشده و با تورق صفحه حوادث و اجتماعی رسانهها، درمییابیم که خبرهایی از این دست کم نیستند، کودکانی که قربانی شهوت افسارگسیخته بزرگسالان فاقد سلامت روان یا بیتوجهی والدین میشوند، کودکانی که در قوانین و نگاه جامعه ما همچنان ملک والدین و خصوصا پدر تلقی میشوند و طولانی شدن تصویب لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان که از سال ۸۸ توسط قوه قضائیه تهیه و تدوین شده و همچنان در انتظار تصویب نهایی توسط مجلس است، میتواند نشانگر عدم توجه یا حداقل بیاهمیت بودن موضوع حمایت از کودکان در نگاه نمایندگان ملت، نسبت به سایر مسائل کشور باشد.
وضعیت خشونت علیه کودکان در جامعه ما به قدری رو به وخامت گذارده است که حبیبالله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور نیز چندی پیش در گفتوگو با طبنا گفته بود که عدم توجه به سلامت روان جامعه، عدم آموزش مردم و فقدان آگاهسازی کودکان باعث شده که شاهد تکرار کودکآزاری در جامعه باشیم، و اگر سیستم دیدهبانی وضعیت کودکان در جامعه راهاندازی شود میتواند به پیشگیری از کودکآزاری کمک کند و در غیر اینصورت نگرانیها در خصوص آزار کودکان ادامه خواهد داشت.
اما در کنار قوانین نقش مردم و نهادهای حمایتی را در حمایت از کودکان نباید از نظر دورداشت، چنانکه افراد میتوانند در صورت مواجه شدن با موضوع کودکآزاری مراتب را به اورژانس اجتماعی یا همان سامانه ۱۲۳ اطلاع داده و آگاه باشند که بنا به گفته مسعودی فرید اگر کسی میداند که جایی کودک آزاری اتفاق افتاده حتما باید آن را خبر دهد و عدم اطلاعرسانی موضوع جرم است به آن معنا که برای آن حبس و جزای نقدی در نظر گرفته شده است.
به یاد داشته باشیم که خشونت علیه کودکان امروز و بیتوجهی نسبت به این معضل بزرگ، زمینهساز حضور و ظهور بزرگسالانی فاقد سلامت روان در آینده است که میتواند تسلسل و ادامه خشونتها را برای فردا جامعه رقم زند.