نوآوران آنلاین-چندی قبل مرد جوانی به اداره پلیس رفت و از مردی حدوداً 30ساله به اتهام سرقت Stealing مسلحانه شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: چندی قبل داخل پارکی در شرق تهران با پسر جوانی حدوداً 30ساله آشنا شدم. او خودش را دانشجو معرفی کرد و گفت در خوابگاه دانشجویی زندگی میکند. ساعتی داخل پارک با هم بودیم و در این مدت چند عکس یادگاری هم با هم گرفتیم. وقتی از من خداحافظی کرد شماره تلفن مرا گرفت و قرار شد برای گرفتن عکسهایش با من تماس بگیرد.
پسر جوان چند باری تلفنی و پیامکی با من حرف زد و ادعای دوستی کرد تا اینکه او را به خانهام دعوت کردم. ساعتی قبل به خانه ما آمد و من هم از او پذیرایی کردم که ناگهان کلت کمری را به سویم گرفت و تهدید کرد هرچه اموال با ارزش دارم به او بدهم. در نهایت او پس از سرقت لپتاپ، گوشی موبایل، دوربین عکاسی و مقداری پول دست و پای مرا با طناب بست و از خانه فرار Escape کرد تا اینکه دقایقی بعد خانوادهام از راه رسیدند و دست و پای مرا باز کردند و ماجرا را برای آنها شرح دادم.
با طرح این شکایت تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی برای شناسایی و دستگیری سارق مسلح وارد عمل شدند.
در حالی که تحقیقات درباره این حادثه Incident ادامه داشت مأموران با چند شکایت مشابه دیگر روبهرو شدند که نشان میداد سارق مسلح پس از آشنایی با دختران و پسران جوان داخل پارک آنها را فریب داده و در فرصت مناسب با تهدید کلت کمری از آنها سرقت میکند. در نهایت چند روز قبل مأموران موفق شدند سارق مسلح را در یکی از کمپهای نگهداری از افراد بیخانمان شناسایی و دستگیر کنند. مأموران در بازرسی از متهم همچنین کلت کمری پلاستیکی را کشف کردند.
متهم پس از انتقال به اداره پلیس به جرم Crime خود اقرار کرد. وی گفت: من خرج زندگی خانوادهام را میدادم و در یک شرکت بزرگ کار میکردم تا اینکه مدتی قبل با مدیر آنجا درگیر شدم و او مرا اخراج کرد.
از روزی که بیکار شدم به خانهمان نرفتم و در این کمپ زندگی میکنم. مدتی قبل با دیدن فیلمی نقشه سرقت به فکرم رسید و به بازار Storeرفتم و کلت پلاستیکی را خریدم. پس از این به داخل پارکها میرفتم و خودم را دانشجو معرفی میکردم و دختران و پسران را فریب میدادم و با آنها طرح دوستی میریختم. پس از این در فرصت مناسب به خانههای آنها میرفتم و با تهدید اسلحه پلاستیکی اموال آنها را سرقت میکردم.
تحقیقات از متهم ادامه دارد.