نوآوران آنلاین- سمیه، 22 ساله که بخاطر فعالیت در یک خانه فساد دستگیر شده است پس از انتقال به دادسرا به بازپرس گفت: بعد از مرگ پدرم خیلی احساس تنهایی می کردم و دوست داشتم بیشتر اوقات را بیرون از خانه به سر ببرم تا این که روزی در مسیر مدرسه ام با مجید آشنا شدم.
این زن ادامه داد: ارتباط من و مجید بسیار پیشرفت کرد و به دیدارهای خصوصی در خانه آن ها نیز کشیده شد، پس از مدتی خانواده مجید به خواستگاری من آمدند اما خانواده من شدیدا با این ازدواج مخالف کردند، تا اینکه با اصراهای من با این وصلت موافقت کردند.
وی ادامه داد: با این حال هنوز چند ماه از دوران نامزدی ما سپری نشده بود که نتوانستم با مجید کنار بیایم به همین خاطر هم در نهمین ماه نامزدی از او طلاق گرفتم. سرزنش های مادرم که می گفت «تو حتی به انتخاب خودت هم احترام نگذاشتی» باعث شد تا به شهری دیگر فرار Escape کنم.
سمیه اضافه کرد: در آن شهر با زن میانسالی به نام لیدا آشنا شدم، وقتی او وضعیت مرا دید به من در خانه اش پناه داد، درآنجا غیر از من دختران دیگرانی نیز بودند که همه او را خاله لیدا صدا می زدند.
این زن ادامه داد: مدتی گذشت و خاله لیدا از من خواست تا برای اینکه بتوانم در خانه او بمانم بابد کار کنم زمانی که پرسیدم چه کاری باید انجام دهم به من گفت که اگر بخواهم در خانه او بمانم باید به خانه مردانی بروم که او آدرسشان را به من می دهد و پس از آنکه صیغه یک ساعته آن مردان شدم پول را دریافت و از خاله لیدا سود دریافت می کردم.
وی بیان کرد: در ابتدا مخالفت کردم اما زمانی که متوجه شدم برای اینکه سرپناهی داشته باشم راه دیگری ندارم قبول کردم، بار اول به خانه پیرمردی 83 ساله رفتم و او در ازای یک ساعت صیغه به من یک میلیون تومان پرداخت کرد، این اولین تجریه تلخ من از همخوابی با یک مرد بود، رفته رفته قیمتم کاهش پیدا کرد.
سیمه گفت: چند روز پیش در حالی که در خانه خاله لیدا با سایر زنان و دختران مشغول فیلم دیدن بودیم ماموران پلیس وارد شدند و همه ما را دستگیر کردند.