سرویس فرهنگ و هنر
نوآوران آنلاین-مراسم تشییع پیکر صمدی با قرائت شعر «بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران گز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران» از سوی عضو هیات مدیره خانه سینما آغاز شد. کامران ملکی گفت: از امروز درها، دیوارها، پله و همه اجزای این خانه دلتنگ خواهد بود دلتنگ مرد و مدیری از جنس سینما. وی افزود: سینمای ما از امروز حسرت خواهد خورد که یکی از شریف ترین تهیه کنندگان و سینماگران ایران را دیگر نخواهد داشت اما حافظه مردم فراموش نخواهد کرد کارهای شایسته و لبخندی که او بر لبان مردمان نشاند. ستاره اسکندری از بازیگران سینما و تلویزیون دیگر سخنران این مراسم بود که قطعه ای ادبی قرائت کرد. وی یدالله صمدی را «عمو یدی همه» خواند و گفت: آن آسمان های پر از پولک، آن شاخساران پر از یاس، آن خانه های تکیه داده در حفاظ سبز پیچک ها به یکدیگر، آن کوچه های گیج از عطر اقاقی ها، آن روزها که همه کنار هم خنده ها و بغض هایمان را تقسیم می کردیم آن روزها همه رفته اند. این هنرمند افزود: آن روزها که با اتوبوس شما از ایستگاه پیاده می شدیم و درب آپارتمان شماره 13 باز بود و نور دوستی رد می شد از پشت پرده های توری آن خانه ، آن روزها رفتند، آن روزها که هنوز در شتابزدگی روزگار، هیاهوی خاکستری، معجزه خنده، گم نشده بود، بانوی من، ماه سارایی بود که عاشق و برای عشق جان می داد. اسکندری یادآور شد: آن روزها رفتند ...آن روزهای افسانه ای رویایی آن روزها که خاک خاک بود و هیچ کس خس و خاشاک نبود و ساوالان بر جای می ماند استوار با غیرت مردانه اش، آن روزها در تابش خورشید گم شدند در ازدحام خیابان های بی بازگشت، این روزها همه ما تنها شدیم، تنها، شما چرا چشمانتان به درب به انتظار دیداری ماند. وی ادامه داد: مگر نمی دانستید این روزگار تاریخ را می شوید و همه چیز در مجاز گم می شود، نسیان قاعده شده، حساب و کتاب جای اندیشه و محبت را گرفته، شهر آشوب شده و شما خسته و دلشکسته چشمانتان را می بندید و شوق پرواز شما را می گیرد سینما با رفتنتان خلی تر می شود. سیروس الوند از کارگردان سینمای ایران نیز سخنانش را با شعر «کی شعر تارنگیزد خاطر که حزین باشد» آغاز کرد و ضمن تسلیت به همه گفت: طی چند ماه گذشته ناصر چشم آذر، ناصر ملک مطیعی، ضیاءالدین دری و بسیاری دیگر از هنرمندان را از دست دادیم و امروز یکی یکی از میوه های شیرین از دهه 60 که جزو اولین فیلمسازان ما بود. وی افزود: صمدی تجربه آموخته صحنه فیلمبرداری بود، شیرین و فعال و کوشا بود و تعصب تاریخی داشت که ارزش زیادی دارد و برتر از تعصب جغرافیایی است چون تعصب جغرافیایی فراموش می شود، نه ادای روشنفکران را داشت و نه ادای حزب اللهی، خالص تر از این حرف ها بود. الوند با بیان این که صمدی اواخر خیلی تنها بود، خاطرنشان کرد: صمدی روی آذربایجان تعصب داشت و فیلم ایستگاه او بسیار مورد پسند منتقدان قرار گرفت، انسان خالصی بود و تظاهر به خوبی نمی کرد، در کانون سینما به هنرمندان و محل اسکان آن ها توجه داشت. هنگامه قاضیانی بازیگر سینما هم در ادامه این مراسم گفت: یدالله صمدی برای همه پدر بود، بعد از پدرم برای هیچ کسی این قدر گریه نکردم، من می دانم که او بین ماست، او دلش پر از گلایه بود؛ اما می گفت شأنیت ما گلایه کردن نیست. قاضیانی ضمن تسلیت به مردم خطاب به آنها گفت: ما مردم فقط خودمان را داریم و تنهاییم پس در هر شرایطی اتحادمان را از دست ندهیم. سپس محسن امیر یوسفی کارگردان سینما اظهار داشت: سینمای مرحوم صمدی الگویی برای سینمای امروز ایران است، وی یکی از مدیران با تجربه سینمای ایران بود و در کانون کارگردانان سینما و در خانه هنرمندان خدمات فراوانی ارائه کرد. وی افزود: آنقدر عزار بر سر ما ریخته که فرصت زاری نداریم، سینمای صمدی غیر از تلویزیون، فیلم های او است که همچنان فرمول و راه حل برای طنز سینمای ایران و ارتباط با مخاطب است. در ادامه منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما اظهار کرد: بغض های ما در رثای مردی که شرافت داشت و صادق بود به ما یادآوری می کند که باید همدیگر را دوست داشت، پاییز نیامده سینمای ایران برگ ریزان عجیبی را تجربه کرد. وی افزود: یدالله برای هیچکدام ما غریبه نیست؛ اما خیلی وقت ها به او توجه نکردیم، زحمت کشید و کار کرد اما بدون منت و اجر، مرگ می آید و چاره ای نیست، من از دخترش به دلیل مراقبت از او تشکر میکنم که جانانه در کنارش بود. شاهسواری گفت: هیچکس به او صمدی نمی گفت، او سنت محبت و رفاقت باقی گذاشت برای ما ، آیا می توانیم قدردان باشیم آیا می توانیم همچنان باقی بمانیم، تا از خودمان عبور نکنیم امکان ندارد و صمدی از خودش عبور کرد. در پایان این مراسم، بنفشه صمدی دختر یدالله صمدی دلنوشته ای برای پدر خواند و گفت: پدرم رفتی پیش حضرت عشق، با عباس بابایی عاشقانه بسرایی، رفتی و ذهن زیبای خود را با خود بردی، در فیلمی گفتی زیباترین پدیده هستی مرگ است ، گفتی عاشق میمیره اما سازش هرگز، تو هم رفتی اما با آثارت همیشه حضور خواهی داشت. وی افزود: با رفتنت یک تکه از قلب من رو کندی و رفتی ، از روزی که رفتی همه می نویسند با معرفت ترین، تجیب ترین، شریف ترین، مهربانترین، درست ترین و باعزت ترین مرد سینمای ایران رفت ، وجود از افتخاری که به تو می کنم لبریزه، ازت متشکرم که منو با شعر بزرگ کردی . فرزند این کارگردان خاطرنشان کرد: پدر من برای سینمای ایران و خانه سینما خیلی زحمت کشید، هشت سال بدون ریالی دستمزد برای صنوف زحمت کشید که باور کردنی نیست، روزی که می رفت به من اجازه نداد از دلتنگی ها بگم گفت دریادل و بزرگ فکر کن. وی ادامه داد: پدر من هنوز پر از انگیزه و برنامه بود و هنوز امید داشت « مشتی عباد» بسازه و برای فرهنگ آدربایجان تلاش کنه خدا به من کمک کنه آبرودار و نماینده او باشم ، او همه وجودش پر از احساس و قلب بود. بنفشه یدی از مردم خواست پدرش را به خاطر تمام آثار ارزشمندش تشویق کنند. هنرمندان و کارگردانان مطرح سینما از جمله ابوالحسن داوودی، هادی حجازی فر، محمدرضا هنرمند، سیروس الوند، محمدرضا و علیرضا داوودنژاد، بهروز شعیبی، فرهاد توحیدی، محمدرضا جعفری جلوه، منوچهر شاهسواری، محسن امیریوسفی، فرشته طائرپور، همایون اسعدیان، هادی حجازی فر، ستاره و لاله اسکندری، مصطفی کیایی، محمدمهدی عسگرپور، مسعود جعفری جوزانی، حبیب ایل بیگی، علیرضا رضاداد، علی روئین تن، حبیب دهقان نسب، عباس محبوب، گیتی معینی، پرویز پور حسینی، مسعود جعفری جوزانی، پوران درخشنده، داریوش فرهنگ، رضا بنفشه خواه، مدیران شبکه یک و دو سیما، پرسنل نیروی هوایی ارتش، سخنگوی ارتش و... از شرکت کنندگان در مراسم تشییع پیکر مرحوم یدالله صمدی بودند. آواز سوزناک ترکی با تک ساز سه تار، بخش دیگر مراسم تشییع پیکر یدالله صمدی کارگردان سینما و تلویزیون کشورمان بود و سپس نماز میت از سوی حجت الاسلام دعایی بر پیکر آن مرحوم قرائت شد و نظامیان ارتش به احترام تشییع پیکرش قطعه ای نظامی نواختند. یدالله صمدی که مدتی قبل برای پیوند کبد در بیمارستان بستری شده بود، سهشنبه (سوم مهر ماه) درگذشت. این کارگردان متولد سال 1331 در شهر مراغه بود. شروع فعالیت این کارگردان در سینما با دستیاری نصرتالله کریمی در فیلم «تخت خواب سه نفره» بود و بعدها با این کارگردان در فیلم «خانه خراب» نیز همکاری کرد. او در فیلمهای «دست شیطان» حسین زندباف و «دادشاه» حبیب کاوش دستیار کارگردان بود و در سال 1363 اولین فیلمش را با نام «مردی که زیاد میدانست» ساخت. اتوبوس، ایستگاه، ساوالان، آپارتمان شماره 13، دو نفر و نصفی، دمرل، معجزه خنده، سارای، بانوی من، شهرآشوب از دیگر فیلمهای او هستند و آخرین فیلمش در سینما هم با نام «پدر آن دیگری» در سال 93 ساخته شد. او همچنین کارگردانی دو سریال «شوق پرواز» و «هفت سین» را بر عهده داشته است.