نوآوران آنلاین- تجربه نشان داده است که همه دولتها پیش از آغاز فعالیتشان وعدههایی در راستای بهبود وضعیت معیشتی مردم مطرح میکنند، اما در عمل اوضاع آنطور که باید پیش نمیرود و شاهد اتفاقات خوبی نبوده ایم. دولت تدبیر و امید نیز از این رویه مستثنی نیست و بسیاری از مسائلی که درخصوص تأمین انتظارات مردم در حوزه ایجاد رفاه و فراهم کردن شرایط معیشتی مناسب عنوان شد همچنان بدون نتیجه باقی مانده است. این در حالی است که انتظار میرود دولتی که با شعار تحقق مطالبات اقتصادی مردم موفق به کلیدداری پاستور شد با مدیریتی بهتر عمل میکرد تا اکنون شاهد رفع بسیاری از مشکلات بودیم. در این نکته شکی نیست که بسیاری از مشکلات به نبود مدیران کارآمد در کابینه بازمیگردد تا جایی که طی ماههای اخیر بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران همسو با دولت نیز لب به انتقاد از ترکیب کابینه گشودند. مجلس شورای اسلامی نیز بنا به وظیفه ذاتی خود اقدام به استیضاح برخی وزرا کرد و نهایتاً گزینههای جدیدی که از سوی رئیسجمهور معرفی شدند، با اعتماد بهارستاننشینان تصدی امور چهار وزارتخانه بدون وزیر را که تصمیمات شان به نحوی به مسائل اقتصادی بازمیگشت بر عهده گرفتند و انتظار میرود که تلاشهایشان معطوف به ایجاد شفافیت اقتصادی، حذف رانت، بهبود وضعیت معیشتی مردم و رشد و توسعه اقتصادی باشد.
در همین خصوص و با توجه به اهمیت موضوع به گفتوگو با یحیی آلاسحاق، وزیر بازرگانی دولت سازندگی و همچنین رئیس فعلی اتاق بازرگانی ایران و عراق پرداختیم که مشروح آن تقدیم مخاطبان گرامی می شود.
* متأسفانه کارشناسان و صاحبنظران در دولت تدبیر و امید به ویژه در تیم اقتصادی دولت محلی از اِعراب ندارند و علت بروز بسیاری از مشکلات اقتصادی نیز در همین امر نهفته است. به نظر شما در شرایط کنونی که کارشناسان اعتقاد دارند صدای رانت جویان و رباخوارها بلندتر از صاحبنظران و تحلیلگران است تا چه اندازه ضروری است که دولت در فرصت باقی مانده از افراد آگاه در حوزه اقتصادی استفاده کند تا شاهد کاهش مشکلات باشیم؟
همیشه و در همه دولت ها اختلاف نظر و تفاوت دیدگاه میان صاحبنظران و دولت ها وجود داشته است. در نتیجه می توان گفت این اَمری طبیعی است، حتی ما شاهد اختلاف نظرهای شدیدتری میان اعضای دولت نیز بوده ایم. طبیعی است که در آینده نیز تفاوت دیدگاه وجود خواهد داشت، اما نکته بسیار مهمی که در این میان وجود دارد و باید مورد توجه قرار گیرد این است که فارغ از اختلاف نظرها تصمیماتی که گرفته می شود مهم است؛ چراکه این تصمیمات همان سیاست های دولت است و در نهایت منجر به بهبود شاخص ها می شود و یا این که نتیجه عکس به دنبال خواهد داشت و اقتصاد را در ورطه سقوط و نابودی قرار می دهد. درنتیجه برای مردم این امر مهم است که تصمیمات اتخاذ شده از سوی دولت منجر به ایجاد شرایط رفاهی بهتر برای شان می شود. درحقیقت مردم به امید بهبود وضعیت معیشتی شان به دولت تدبیر و امید رأی دادند و آینده کشور را به دکتر روحانی سپردند، اما متأسفانه در شرایط کنونی نه تنها اوضاع بهبود نیافت، بلکه مشکلات اقتصادی همچون کلافی سردرگم و پیچیده به هم گره خورد تا جایی که سفره های مردم که قرار بود رنگین تر شود کوچکتر و حتی بی رونق تر از قبل شد.
* شما چه عاملی را علت اصلی روند قهقرایی اقتصاد ایران می دانید؟
نمی توان گفت تنها عامل بروز مشکلات اقتصادی دولت است، اما تا حد زیادی می توان در پیش گرفتن سیاست های غلط توسط تیم اقتصادی دولت را علت اصلی بحران های اقتصادی دانست. برای نمونه می توان به نوسانات ارزی اخیر اشاره کرد که اگر هوشمندانه در این خصوص عمل و همچنین سیاست های مناسبی در پیش گرفته می شد شاهد وضعیتی که اکنون گرفتارش هستیم نبودیم. متأسفانه در دولت تدبیر و امید آنچنان که انتظار می رفت از ظرفیت نخبگان و صاحبنظران حوزه اقتصادی استفاده نشد و با توجه به این اوصاف طبیعی است که روزهای بد و اتفاقات تلخی را در اقتصاد تجربه کنیم.
* به نظر شما آیا تلاشی از سوی دولت برای بهبود وضعیت معیشتی مردم صورت نمی گیرد و یا این که مشکلات اقتصادی بسیار عمیق تر از آن است که انتظار رفع شان را داشته باشیم؟
در این نکته تردیدی نیست که دولت تدبیر و امید با موانع و محدودیت های بسیاری در مسیر مواجه است، اما نبود انگیزه برای رفع مشکلات اقتصادی نیز که در تیم اقتصادی دکتر روحانی شاهد هستیم قابل قبول نیست؛ چراکه مردم به دولت اعتماد کردند و اکنون انتظار تأمین نیازهای شان را که درواقع همان وعده های انتخاباتی دکتر روحانی بود، دارند. در این شرایط دولت باید ضمن استفاده از پتانسیل نخبگان در حل مسائل به بیان شفاف و صادقانه محدودیت ها بپردازد. همه دولت ها شعار ایجاد شرایط معیشتی خوب برای مردم را مطرح کرده اند و در این امر تردیدی نیست که بهبود رفاه جامعه هدف اصلی است، اما توجه به این نکته ضروری است که ابزارها و سیاست های به کار گرفته شده در مسیر دستیابی به این هدف مهم بسیار متفاوت است. پرواضح است که در شرایط کنونی دولت باید علاوه بر شنیدن انتقادات آگاهانه و مشفقانه با استفاده از ظرفیت نخبگان، پذیرای دیدگاه هایی باشد که دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی را سهل تر می کند و درنهایت رفاه عمومی را به دنبال دارد.
* در شرایط کنونی متأسفانه اعتماد عمومی نسبت به دولت تا حد زیادی کمرنگ شده است. به نظر شما تا چه اندازه ضروری است که در راستای بازیابی این اعتماد از دست رفته اقدامات مجدانه ای صورت گیرد؟
به اعتقاد من عنصر اعتماد یک کالا نیست که امروز تولید کنیم و فردا اگر دست مصرف کننده رسید، رضایت و مطلوبیت را دنبال داشته باشد. از این رو باید گفت اعتماد، عنصری زمان بر است که به راحتی از بین می رود. به عنوان نمونه دولت، صبح بخشنامه ای صادر می کند و عصر با صدور بخشنامه ای دیگر آن را نقض می کند و به همین ترتیب اعتماد عمومی به راحتی سلب می شود. بنابراین باید گفت اعتماد عمومی عنصری نیست که یک روزه بازیابی شود و برای جلب این اعتماد نیازمند صرف سال ها زمان هستیم. از این رو ضروری است که در فرصت باقی مانده از دولت تدبیر و امید دولتمردان در اتخاذ سیاست ها با دقت نظر بیشتری عمل کنند تا علاوه بر بازگشت اعتماد عمومی، انگیزه مردم برای مشارکت در امور مهم کشور از بین نرود. برای این امر باید مشکلات اقتصادی و رفع آن در اولویت قرار گیرد.