نوآوران آنلاین-
رنگ ها آنچنان در روح و روان آدمی اثر میگذارند که موجب تغییر رفتار وی میشوند و این نوع تغییر به تحول در خصوصیات و شخصیت افراد منجر میگردد. انسان و رنگ زیر مجموعه ای از نظام کل و جهان میباشند، لذا انسان و رنگ و طبیعت دائما در تعامل با هم بوده و در نهایت انسان محصور در چهار دیواری طبیعت را تحت تأثیر کلی و محسوس قرار میدهند. با عدم جایگزینی صحیح رنگ در مکان خاص خود و به کارگیری نادرست آن در محیط های انسانی، صدمات روحی شدیدی بر انسان وارد خواهد آمد. یک رنگ بخش میانی مغز را تحریک میکند و در نتیجه بر اعصاب و روان انسان اثر میگذارد.
دانشمندان بر این باورند تاثیر رنگ ها بر مغز کاملا منطقی است! غده هیپوفیز وقتی رنگ قرمز را می بیند فعال می شود و یک پیغام شیمیایی به مغز می دهد و آدرنالین آزاد می کند. این هورمون سیستم شیمیایی بدن شما را تغییر داده و باعث تنفس بیشتر و سریع تر می شود و فشار خون و ضربان نبض را افزایش می دهد این واکنش ها، روانی هستند و ما کنترلی بر آن ها نداریم در نتیجه قرمز همواره روی مغز انسان برای ایجاد هیجان و انرژی مضاعف بسیار موثراست .
تون های گرم به عنوان رنگ های بسیار مهیج شناخته شده اند و بخصوص قرمز بیشترین آستانه هیجان را در انسان ایجاد می کند ، اشتهای آدم را تحریک و وسوسه می کند. در امور چاپی یا در فروشگاه ها ، قرمز به صورت مجازی غیر قابل انکار است چون طبیعی ، جذب کننده توجه و فعال است. آمار نشان داده ماشین های قرمز جریمه بیشتری می شوند و این در حالی است که رنگ واقعا قرمز باشد نه به رنگ زرد گرم مثل گوجه فرنگی یا به رنگ قرمز بورگاندی (شرابی) تمایل داشته باشد.
وقتی تونالیته قرمز رو به سایه های قرمز بورگاندی می رود کماکان هیجان موروثی خود را نسبت به مادر اولیه خود حفظ می کند ولی بیشتر متاثر از رنگ دیگری شده است(که منظور آبی می باشد) خریداران به تونالیته های شرابی به عنوان رنگی پرمایه ، خالص و گران نگاه می کنند و سایه ، رنگ را معتبر، کامل ، شاداب و زیبا تر از یک رنگ قرمز روشن می کند.بنابر این، بورگاندی گزینه مناسبی برای محصولات گران قیمت مثل ماشین است.
نارنجی به لحاظ دما ، داغ ترین رنگ در میان رنگ هاست،همچنین یک رنگ مهیج و همواره تداعی گر برگ های خزان پاییز و شعاع پرتو های خورشید در پاییز است ، درخشان و حیاتی. در شدید ترین حالت درخشندگی به عنوان رنگی که نباید خیلی جدی گرفته شود به چشم می آید. این نکته عجیب در افراد و شخصیت های “برون گرا ” دیده می شود.
این رنگ بیشتر به عنوان رنگی بازیگوش سرزنده ، اجتمایی ، شاد و کودکانه است که بیشتر برای کودکان بین ۳ تا ۶ سال توصیه می شود و درضمن برای نوجوانان نیز به کار می رود. نارنجی رنگی عالی برای اسباب بازی های پلاستیکی نه چندان گران است.البته برای هر کالای دیگر که به نظر جوانان و یا افرادی که حداقل در قلب خودشان جوان هستند نیز مناسب است.در آثار هنری می تواند القا کننده نوعی گیجی و تاثیری کمدی ، کارتونی باشد.به همین دلیل انتخاب خوبی برای بیان پیام های جدی نیست!
رایج ترین دلیلی که از نور فلور سنت نارنجی استفاده نمی کنند ، پرزرقو برق بودن آن است.این رنگ در جلوه نئونی خود رنگی نه چندان دلچسب محسوب می شود. تمام تونالیته های رنگ نارنجی پر زرق و برق و یا بی ارزش نیستند ، این رنگ نمایان گر گرما و حیات است و واقعا خود را به خوبی در تم ها و ترکیبات نژادی و قومی نشان می دهد. به خصوص جایی که محصول یا تم از یک فرهنگ قدیمی حرف می زند.مثل سالسای مکزیکی (قرمز-نارنجی) و یاخوراکی با تم ادویه کاری هندی.
نارنجی مثل قرمز و زرد برای نشان دادن تاثیرات روانی روی سیستم اعصاب ارادی به کار می رود، چون اشتها را تحریک می کند. رنگ نارنجی به شکل عجیبی با رایحه میوجات آمیخته است و به همین دلیل نام” orange ” را یدک می کشد.رستوران های فست فود از این سه رنگ ( قرمز، نارنجی و زرد ) برای جذب مشتریان استفاده می کنند تا اشتهای آن ها را تحریک کنند. تحقیقات نشان داده که ترکیبات روشن تر نارنجی مثل رنگ هلو، زردآلو، مرجان محبوب ترین کلمات و رنگ های ارتباطی هستند.این رنگ های روشن تر برای چشم های تیزبین بسیار خوشایند هستند و برای سطح بالا نشان دادن خود بسیار مفیدند تونالیته هلویی برای محصولات مرتبط با سلامت ، اتاق های غذاخوری، مرکز خدماتی غذایی و بسته بندی خوراکی ها عالی هستند چون آنها زیرکانه اشتها را تحریک می کنند و همیشه تداعی گر خوشمزگی هستند،این رنگ نشان دهنده مسائل مربوط به سلامتی هم هست به همین دلیل استفاده از آن در سالن های زیبایی و آرایشی و محصولات بسته بندی شده توصیه می شود.
زرد همواره طلوع خورشید را مجسم می سازد و نماد روشنایی و گرماست. رنگی که به دلیل احساس تخیل و روشنگری و به واسطه خودش با نور نیرومند خورشید شناخته می شود.در روشن ترین نوع خود ، مصرف کنندگان، زرد را به عنوان رنگی بشاش ، جاافتاده و دلپذیر می دانند.
زرد روشن، مساوی با سرزندگی است. گرچه در مقایسه با زرد کمرنگ تر بیشتر به عنوان رنگی انرژیک و جاذب نگاه است. زرد مهمترین رنگ برای استفاده در مراکز خرید یا برای مرکز نمایش است زیرا که چشم به میزان زیادی زرد انعکاسی را قبل از توجه به سایر رنگ ها می بیند. علیرغم باقی رنگ مایع ها که با غلیظ تر شدن ، تیره می شوند زرد هرچه غلیظ تر شود روشن تر می شود!
زرد هایی که بتوانند بیانگر خوشمزگی خوردنی ها باشند مثل خامه موز ، یا کسترد (نوعی کرم کارامل) باشند می توانند نمونه ی خوبی در غذاخوری ها ، محصولات غذایی ، اتاق های غذاخوری یا طرح های بالای میز غذاخوری باشند ، همچنین زرد لیمویی رنگی شاد است که بیانگر شیرینی با طعم مرکبات است ولی زرد خامه ای نسبت به آن فریبنده تر است. برای مصرف کنندگان آمریکایی ، جالب توجه ترین زرد، زرد خامه ای ، یا هر زرد گرم یا زرد خورشیدی است.در حالی که زرد متمایل به سبز محبوب نیست. به هر حال تمام رنگ مایع های زرد بخصوص با پایه سبز در فرهنگ آسیایی ها قابل قبول هستند.هرچه رنگ زرد به رنگ سبز نزدیک تر می شود ، بیشتر بیانگر ترش مزگی است.
از تمام ترکیبات رنگی طبیعی ، زرد و سیاه غیر قابل انکار ترین رنگ است ، به دلیل ارتباط کهن این رنگ با حیوانات شکارچی خطرناک، و رنگ حشرات نیش دار و سایر جانوران مرموز یا ترسناک ، از قول این رنگ می توان گفت که : بهتر است بیشتر حواستان به من باشد. به همین دلیل ترکیبی علی برای نماد ها یا بسته بندی محصولاتی که می خواهند در قفسه فروشگاه ها خود نمایی کنند سمبل مناسبی جهت یک قدرت صنعتی برای محصولات سنگین با دوام است . ترکیبی از قدرت رنگ سیاه و سرزندگی زرد ، نهایتا با مصرف کننده مهربان هستند و ترکیبی ایدآل محسوب می شود.
تاثیر رنگ ها بر مغز در بعضی موارد خنثی است. پژوهش جدید محققان دانشگاه جانهاپکینز نشان داد، افراد نمیتوانند بعضی از رنگهای خاص را بیاد بیاورند زیرا مغزشان آنها را به رنگهای مشابه عمومیتر تبدیل میکند. بسیاری از مردم به سادگی میتوانند تفاوت میان رنگهای لاجوردی، نیلی و آبی سیر را بگویند، اما وقتی نوبت به یادآوری این سایه رنگها میرسد، بیشتر مردم همه آنها را در ذهنشان به عنوان آبی دستهبندی میکنند. این تمایل به یکی کردن رنگها با هم میتواند توضیح دهد که چرا هماهنگ کردن رنگهای خانه با هم تنها با تکیه بر حافظه دشوار است.
بسیاری از فرهنگها واژگان مشابهی برای رنگها دارند و آنها را به طور مشابهی دستهبندی میکنند. محققان دانشگاه جان هاپکینز در بالتیمور اظهار کردند: با این وجود، در خصوص نقشی که این دستهبندیها در درک افراد از رنگها بازی میکنند، بحث زیادی وجود دارد.در این پژوهش، محققان چهار آزمایش را بر روی چهار گروه مختلف انجام دادند. در اولین آزمایش، افراد به یک چرخ رنگی با ۱۸۰ رنگ مختلف نگاه میکردند و بعد از آنها خواسته میشد که بهترین نام را برای هر رنگ پیدا کنند. این آزمایش طراحی شد تا داوطلبان مرزهای دقیق میان رنگها را پیدا کنند. در آزمایش دوم، محققان همان رنگها را به افراد دیگری نشان میدادند، اما اینبار از آنها خواسته میشد که برای یک رنگ ویژه، بهترین نمونه را از داخل چرخ رنگی پیدا کنند.
در سومین آزمایش، محققان مربعهای رنگی را به شرکتکنندگان نشان دادند و از آنها خواستند رنگی که بهترین همخوانی را با این مربع دارد، از روی چرخ رنگی پیدا کنند. در آزمایش چهارم، گروه دیگری از شرکت کنندگان این کار را تکمیل کردند، اما یک تاخیر ۹۰ میلیثانیهای بین نشان دادن هر مربع رنگی و انتخاب بهترین رنگ متناسب با آن از روی چرخ رنگی وجود داشت.
نتایج نشان داد، دستهبندیها در نحوه شناسایی و به یاد آوردن رنگها اهمیت زیادی دارد. شرکتکنندگانی که از آنها خواسته شده بود رنگها را نامگذاری کنند، پنج رنگ را طبقهبندی کرده بودند: آبی، زرد، صورتی، ارغوانی و سبز. بیشتر رنگها یک نام گرفتند، اما رنگهای مبهم مثل سبز و آبی دو نام گرفتهبودند که این نامگذاری دوگانه، نشاندهنده مرز بین رنگهاست. علاوه بر این مردم اغلب تمایل داشتند که سایههای یکسان و مشابهی را به عنوان بهترین نمونههای هر رنگ انتخاب کنند.
یافتهها نشان میدهد که مغز، رنگها را به صورت دستههای مجزا و همچنین به صورت سایههای پیوستهای از رنگها به خاطر میآورد و این دو نحوه تقسیمبندی را با هم ترکیب میکند تا حافظه رنگی را شکل دهد. دلایل زیادی برای این امر وجود دارد، اما به نظر میرسد که این روند، کارایی مغز را در به خاطر آوردن رنگها کاهش میدهد