سرویس سیاسی
نوآوران آنلاین-امیرعبداللهیان دستیار ارشد رئیس مجلس در امور بین الملل و همچنین معاون سابق وزیرخارجه کشورمان مهمان برنامه دستخط بود که در این برنامه نکات و بخش های مهمی از تحولات منطقه را بیان کرد. امیرعبداللهیان در دستخط گفت: من خاطرهای را بیان کنم. زمانی که من در وزارت خارجه بودم، در ملاقاتی که با سردار سلیمانی داشتم، مستنداتی را به من ارائه داد و گفت با غربیها و سازمان مللیها مذاکره دارید، این را در روی آنها بزنید و بازگو کنید. حتی سردار سلیمانی گفت به آقای دکتر ظریف هم بگویید در کنار مذاکرات هستهای مذاکره درباره منطقه با امریکا نداشته باشد ولی اگر در جایی لازم شد برگهای رو کند، این را روی میز بگذارد و بگوید شما این هستید. مستنداتی که سردار سلیمانی ارائه داد، این بود که مستندات دقیق و با اطلاعات به لحاظ جغرافیایی و زمانی و جزئیات دقیق ارائه داد. در زمانی که مثلا در عراق موصل در اشغال داعش بود، هواپیمای C-۱۳۰ امریکا در فرودگاه موصل نشسته است، ژنرالهای آمریکایی از این هواپیما پیاده شدند و تجهیزات نظامی تخلیه شده است. در سالن VIP فرودگاه رهبران داعش در موصل با ژنرالهای امریکایی ۳ ساعت و ۲۳ دقیقه مذاکره کردهاند و بعد سوار هواپیما شدند و برگشتند. چه چیزی برای داعش بردند؟ سلاح و امکاناتی که نیاز داشته و با هم توافق کردند. در یک نقطه دیگر و منطقه دیگر سه فروند هلی کوپتر امریکایی نشسته و تجهیزات نظامی پیاده کرده و مقامات داعش تحویل گرفتهاند و رفتهاند. یادم هست این را به اشکال مختلف پیگیری کردیم، به طور غیرمستقیم امریکاییها پاسخ دادند که از سفیر ما در آن کشور بپرسید و ما اطلاعی درباره این مسائل نداریم! در همین ماههای اخیر در لحظات آخری که فرماندهان داعش داشتند دستگیر میشدند امریکاییها با روشهای متنوع امنیتی و نظامی و یا با توسل به سازمان ملل و با این بهانه که مردم محاصره شدهاند و به دادشان برسید و آتشبس برقرار کنید، تقریبا بخش عمده رهبران داعش را خارج کردند. بعد متوجه شدیم بخشی از اینها را امریکاییها داخل افغانستان میبرند تا در شمال افغانستان مستقر کنند. یکسری را به لیبی منتقل میکنند و یکسری را به جنوب یمن منتقل میکنند. در اوج قصه سوریه شما معاون وزیر امور خارجه بودید. در جایی ناامید شدید که کار سوریه تمام است؟ بله. بزرگتر از بنده هم گاهی مواقع ناامید شدند. یعنی شاید دو مرحله تحولات سوریه به جایی رسید که سقوط دمشق به تار مویی وصل بود و اگر دو عامل در آن زمان نبود، معلوم نبود چه اتفاقی رخ میداد. در همان ایام به یاد دارم جلسهای سران و بزرگان در شورای عالی امنیت ملی خدمت مقام معظم رهبری داشتند. هر زمان که در خصوص مسائلی که ارتباط مستقیم با جهان اسلام و امنیت کشور و امنیت منطقه و تحولات جدی باشد، طبیعی است که جلسه شورای عالی امنیت ملی با حضور مقام معظم رهبری یا سران نظام برگزار میشود. در یکی از این جلسات که وزیر خارجه و رئیس من آقای دکتر صالحی بودند که الان رئیس سازمان انرژی اتمی هستند، ایشان میگفت که یکسری از آقایان در این جلسه صحبت کردند و حرفهایی را بیان کردند که اعم از سیاسی و نظامی و اعضایی که حضور داشتند و برخیها بسیار نگران بودند. حتی برخی این سوال را مطرح میکردند که تا کجا باید از سوریه دفاع کنیم؟ در آن جلسه جمعبندی حضرت آقا با استدلالهایی که داشتند و با هشدارهای محکمی که دادند، این بود که این اتفاقاتی که رخ میدهد بر سر مواضع شما است. اگر آنجا ایستادگی نکنید، فردا در ایران باید برخورد کنید. بروید همه دستگاهها با برنامهریزی و جدیت و اهتمام کار را دنبال کنید و اجازه ندهید این اتفاق رخ دهد. من یک نمونه را برای بینندگان عزیز بیان کنم که زمانی برای حفظ دمشق لازم بود چرا که دمشق زیر چکمه تروریستها و مخالفین قرار گرفت و امکان بود هر لحظه سقوط کند که نیروهای ما در کنار نیروهای سوریه و حزبالله مجبور بودند نان و پنیر را برای زنده ماندن مردم دمشق در کوچههایی که درگیری بود، شبانه توزیع کنند که زن و بچههایی که در خانهها هستند، زنده بمانند. از این فرصت استفاده کنم؛ شاید هنوز برخی از مردم ممکن است بپرسند که چرا از بشار اسد حمایت میکنید؟ این سوالی بود که بعد از اینکه رابطه تهران و لندن برقرار شد در دولت آقای روحانی، وزیر خارجه انگلیس که به ایران آمد با دکتر ظریف توافق کردند که من به عنوان معاون منطقهای سفری به انگلیس داشته باشم. آقای هاموند وزیر خارجه انگلیس، یکی از اولین سوالهایی که پرسید این بود که چرا از بشار اسد جنایتکار حمایت میکنید؟ او دموکراسی را رعایت نمیکند و ۹ سال در سوریه رئیسجمهور است! من گفتم یک زمانی در بحرین سفیر بودم. بحرین از سال ۱۹۷۱ میلادی که از ایران جدا شد یک نخستوزیر به نام «شیخ خلیفه» دارد و الان ۴۴ سال است که این شیخ خلیفه نخست وزیر بحرین است و بیش از ۳۰۰ بحرینی در کف خیابان در این سالها شهید شدند، حداقل مطالبه هر بحرینی یک رای است و میگویند این نخستوزیر را بعد ۴۴ سال بردارید. شما چطور به بحرین که میرسد نخستوزیرش ۴۴ سال بماند، خوب است و با اصول دموکراتیک هماهنگی دارد. در عربستان سعودی پادشاه یا مرده یا پادشاه است و حد وسط ندارد. آقای هاموند و انگلیسیها مدل ویژهای مذاکره میکنند. وقتی کم میآورند در موضوعی بلافاصله میگویند ما باید حقوق بشر را رعایت کنیم. اجازه دهید درباره فلان موضوع صحبت کنیم. وقتی پاسخی ندارند به این شکل فرار میکنند.