سرویس اجتماعی
نوآوران آنلاین-از روز یکشنبه فیلمی در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد دختری ۱۸ ساله که در یکی از محلههای تبریز مشغول راه رفتن است، توسط دو نفر ربوده شده، به داخل خودرو برده شده و سپس خودرو از محل حادثه فرار میکند. این فیلم بازتابهای گستردهای در فضای مجازی داشت تا اینکه «علیار راستگو» فرماندار تبریز در واکنش به این ویدئو گفت: «این موضوع خانوادگی بود و به فاصله کوتاهی دختر رها شده بود. بلافاصله بعد از انتشار این فیلم: موضوع از پلیس آگاهی پیگیری شد که مشخص گردید پسری که فامیل دختر ربوده شده نیز بود نسبت به وی ابراز! علاقه کرده بود، ولی به دلیل عدم رضایت والدین دختر مبنی ابر ازدواج شان اقدام به این کار کرد. صبح روز یکشنبه بعد از وقوع این حادثه ربایندگان دستگیر و تحویل مقامات قضایی شده اند.» همچنین در این رابطه، معاون اجتماعی ا. فرماندهی انتظامی آذربایجان شرقی گفت: «این حادثه صبح روز یکشنبه در محله ملازینال تبریز اتفاق افتاد و آدم اربایان پس از طی مسافت کوتاهی، دختر جوان را رها کردند! و سپس متواری شدند.» سرهنگ علی اسمعیل پور علت و انگیزه ربایش این دختر جوان را عدم قبول خواستگاری ارباینده اعلام کرده و گفت: «یکی از فرهنگهای غلط در: آذربایجان که به نوعی جرم نیز محسوب میشود، فرهنگ«قیز قاچیتما» یا فراری دادن دختر توسط خواستگارش! پس از مخالفت خانواده دختر است. متاسفانه در این مناطق ماجرای فراری دادن دختر به یک اپیدمی تبدیل شده بود که خوشبختانه بسیار کم رنگ شده است. بلافاصله پس از شکایت خانواده دختر، عاملان این حادثه شناسایی او به کلانتری احضار شدند. در حال حاضر هم دختر جوان و هم اقدام کننده به آدم ربایی یا همان خواستگار به همراه خانوادههای خود در بخش مشاوره کلانتری حضور دارند و امیدواریم این ماجرا با صلح و صفا به ازدواج منتهی شود.» قیزقاچیتما یعنی چه؟ برای آنکه بدانیم «قیزقاچیتما» چه معنی دارد و دقیقا چه کار کردی دارد با «ابراهیم افشار» روزنامه نگار پیشکسوت که اصالتا تبریزی است گفت و گو کردیم تا بدانیم ماجرا از چه قرار است. «ابراهیم افشار» میگوید: «نمی توان گفت: این موضوع یک فرهنگ یا سنت است بلکه اصطلاحی است که در زمانهای قدیم به کار برده میشد و سال هاست که دیگر از آن خبری نیست. این ماجرا برای برخی خانوادههای بسیار سنتی بود و در همان سالهای دور نیز خیلی فراگیر نبود. معادل فارسی این اصطلاح میشود: «دختر فراری دادن». این اتفاق بیشتر در میان دختر و پسرهایی رسم بوده که خودشان موافق ازدواج بودند، ولی خانواده دختر با آن مخالفت میکردند. آنها هم ترجیح میدادند فرار کنند تا با همدیگر باشند و بتوانند ازدواج کنند. من اسمش رو گروگانگیری شرقی میگذارم. گروگانگیری که برای عشق است و راضی کردن خانوادهها. البته گاهی اوقات مواردی هم پیدا میشد که خود دختر نیز مخالف ازدواج بود که آن واقعا معنی گروگانگیری میداد. در مواردی که مخالفها فقط خانواده دختر بودند، پسر و دختر با هم قرار میگذاشتند و فرار میکردند. فرار آنها معمولا در نتیجه در پی داشت. یا یکی از بستگان دختر آنها را پیدا میکرد و نزاع خونین در میگرفت و یا آنها پس از چند سال زندگی مخفیانه سرانجام با ریش سفیدی بزرگان خاندان به نزد خانوادههای خود باز میگشتند. البته مواردی هم پیدا میشد که خانوادهها تا آخر عمر آنها را نمیبخشیدند و پسر و دختر برای همیشه جدا از آنها زندگی میکردند...»