نوآوران آنلاین-میترا، ۱۸ساله پس از فرار از شکنجه گاه مرد شیطان صفت به بازپرس پرونده گفت: ۱۶ساله بودم که با پسری به نام مهران آشنا شدم و پس از مدتی دوستی با یکدیگر ازدواج کردیم، اما ازدواج ما چندماه بیشتر دوام نیاورد.
وی ادامه داد: او همواره از این که ممکن است من با پسر دیگری ارتباط داشته باشم، نگران بود. همین مسئله به اختلافات و درگیری های خانوادگی انجامید تا جایی که دیگر تحمل نیش و کنایه های او را نداشتم و از این که همواره تحت نظر بودم ناراحت بودم که مجبور شدم از او طلاق بگیرم، ماجرا به این جا ختم نشد و من به خاطر دوستی خیابانی و طلاق هدف زخم زبان های اطرافیانم قرار گرفتم.
میترا در ادامه گفت: چند ماه پیش با مرد ۳۵ ساله ای آشنا شدم که مدعی بود مجرد است و با آن که کارخانه تولیدی در کشور کویت دارد، اما در استان فارس زندگی می کند. من به امید دیدن کشور دیگر و همچنین فرار از زخم زبان های دیگران و بدون اطلاع خانواده ام به صیغه آن مرد که نادر درآمدم و با هم به استان فارس رفتیم، اما هنوز چند روز از این ماجرا نگذشته بود که تازه فهمیدم که با اشتباهی بزرگ در دام شیادی حقه باز گرفتار شده ام.حقیقت ماجرا آن جا لو رفت که متوجه شدم او نه تنها مجرد نیست بلکه ۲فرزند نوجوان نیز دارد و فرد بیکاری است که همسرش مخارج زندگی او را تأمین می کند. وقتی موضوع را با او درمیان گذاشتم، مرا به شدت کتک زد و در یک اتاق زندانی Prisoner کرد.
وی ادامه داد: از آن روز به بعد همسرش به سراغم می آمد و برای آن که از شوهرش طلاق بگیرم مرا شکنجه Torture می داد. این در حالی بود که هیچ کاری از دستم ساخته نبود و پدر و مادرم نیز از من اطلاعی نداشتند. آن ها طلاهای مرا هم گرفته بودند و من در شرایط سختی قرار داشتم تا این که در یک فرصت مناسب و به بهانه بیماری از چنگ آن ها فرار کردم و به مشهد آمدم، می خواهم از آن مرد حیله گر و همسرش شکایت کنم. بازپرس پرونده دستور احضار این زن و مرد را داد.